امام صادق علیه السلام فرمود : راه و روش عیسى در تبلیغ دین گردش در شهرها بود ، در یکى از گردشهایش بیرون شد در حالى که مرد کوتاه قدى از یارانش به همراهش بود . چون عیسى به دریا رسید ، از روى یقین نام خدا را برد و روى آب به راه افتاد ، چون آن مرد عیسى را این چنین دید او هم با یقین کامل نام حضرت حق را به زبان جارى کرد و دنبال عیسى به روى آب به راه افتاد تا به عیسى رسید .
در این حال عجب و خودبینى او را گرفت ، با خود گفت : این عیسى روح اللّه است که به روى آب راه مى رود و من همانند او ، پس او را بر من چه برترى است ؟ امام فرمود : به محض این اندیشه به زیر آب رفت ، در آن حال عیسى را به عنوان کمک صدا زد ، آن حضرت وى را از آب بیرون آورده سپس به او فرمود : چه گفتى ؟ در پاسخ عیسى ، اندیشه اش را بیان کرد و این که آلودگى عجب گریبانش را گرفت ، عیسى فرمود : خود را به جایى واداشتى جز آنجا که خدایت واداشته و بدین جهت مورد خشم خدا شدى ، از آنچه که گفتى به درگاه حضرت حق توبه کن . سپس امام صادق علیه السلام فرمود : آن مرد توبه کرد و به مقامى که خدا به او داده بود بازگشت