قرآن کریم با صراحت به خاتمیت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می پردازد؛ کسی که آشنایی اندکی با زبان عربی داشته باشد، می تواند با مراجعه به آیات خاتمیت، درباره روشنی دلالت این آیات بر خاتمیت قضاوت کند:
آیه نخست:
«ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیماً؛ محمّد(ص) پدر هیچ یک از مردان شما نبوده و نیست؛ ولى رسول خدا و ختمکننده و آخرین پیامبران است؛ و خداوند به همه چیز آگاه است!».1
توضیح مطلب:
از رسم ها و سنت های غلط دوران جاهلیت، این بود که:
پسر خوانده خود را چون فرزند حقیقی خود می دانستند و با او بسان فرزندان واقعی خود رفتار می کردند؛ برای نمونه اگر پسر خوانده ای همسر خود را طلاق می داد به خود اجازه نمی دادند که با همسر او ازدواج کنند، از این رو اسلام برای کوبیدن این نوع سنت های اشتباه، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را مأمور کرد که با همسر مطلقه پسر خوانده خود یعنی زینب، ازدواج کند.
پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) با زینب ازدواج کرد، این ازدواج در میان مردمی که به خدا و رسول او ایمان راستین نداشتند و به این عادات و رسوم به شدت خو گرفته بودند، جنجالی بر پا کرد و همگی می گفتند که چرا پیامبر با همسر سابق پسر خوانده خود «زید» ازدواج کرده است؟!
خدای سبحان برای کوبیدن این افکار، در آیه یاد شده چنین می فرماید:«محمّد پدر هیچ یک از مردان شما که از نسل او نیستند، نیست و «زید» هم یکی از آنان است؛ بر این اساس ازدواج با همسر سابق او برای ایشان اشکالی ندارد. آری پیامبر فرستاده خداست و پیوسته از اوامر خدا پیروی می کند واین ازدواج هم به فرمان خدا بوده است.
آری او پدر شما نیست، بلکه خاتم پیامبران و آخرین پیامبر الهی است که باب نبوت و پیامبری به وسیله او ختم شده و پس از او پیامبر دیگر و شریعت دیگری نخواهد آمد و شریعت و پیامبری او تا روز قیامت باقی خواهد ماند.»
نحوه تلفظ لفظ «خاتم» در «خاتم النبیین»:
لفظ «خاتم» را در آیه به چند صورت می تواند خواند، لیکن اختلاف در تلفظ آن، کوچکترین اثر در مفاد و معنی آن پدید نمی آورد:
«خاتِم» بر وزن «حافِظ» که به صورت اسم فاعل است و مفاد آن ختم کننده است.
«خاتَم» بر وزن «عالَم» و معنی آن آخر و آخرین است.
«خاتَم» بر وزن «عالَم» به معنی چیزی که با آن أسناد و نامه ها را مهر کرده و می کنند.
«خاتَمَ» بر وزن «ضارَبَ»، فعل ماضی از باب مضاربه، یعنی کسی که پیامبران الهی را ختم کرد.
در نتیجه: لفظ «خاتم» را به هر گونه که تلفظ کنیم، معنای آیه این است که:
محمّد امین (صلی الله علیه و آله و سلم) آخرین پیامبر الهی است و پیامبری و نبوت با آمدن او ختم شده و پس از او پیامبر و کتاب و شریعت و دین دیگری نخواهد آمد.
در طول چهارده قرن و اندی که از آغاز اسلام می گذرد، در تمام کتابهای لغت و تفسیر، واژه «خاتَم» و «خاتَم النبیین» به همین گونه بیان شد، تفسیر شده و هیچ کس در معنی آن اختلاف نکرده است؛ برای اطمینان بیشتر، می توانید به تفاسیر قرآن مجید، لغتنامه ها و فرهنگ های عربی مراجعه کنید.
ما از باب نمونه، گفتار چند تن از آنان را بیان می کنیم و پیش از نقل گفتار دانشمندان، بهتر است که نخست به خود قرآن حکیم مراجعه کرده و آیاتی را نقل کنیم که ماده «ختم» در آن بکار رفته است، این گونه از خود قرآن کریم برای دریافت معنای «خاتم النبیین» یاری می گیریم:
1. «یُسْقَوْنَ مِنْ رَحیقٍ مَخْتُومٍ؛ از شرابی خالص و مهر خورده، نوشانده می شوند که نشانه خالص بودن آن این است که سر شیشه و ظرف آن مهر شده است.»2
2. «خِتامُهُ مِسْکٌ و …؛ مهر آن، از مشک است به گونه ای که هنگام آشامیدن آن، آخرین چیزی که درک می شود، بوی مشک است.»3
3. «الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا أَیْدیهِمْ وَ…؛ آن روز (روز قیامت) دهان های آنان را مهر می کنیم و دستهای ایشان با ما سخن می گویند و کرده های آنان گواهی می دهند…».4
4. «أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَهً؛ آیا کسی را که خدای خود را هوس خویش قرار داده و از روی علم، گمراهی را برگزیده و در نتیجه خدا بر گوش و دل او مهر نهاده و بر چشم او پرده ای نهاده است، دیده ای؟».5
5. «خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَهٌ؛ خدا بر دل ها و گوش های آنان مهر زده و بر چشم های آنان پرده ای است.»6
هنگامی که عناد و تعصب شخص کافر به درجه ای رسید که از ایمان و بازگشت او به سوی خدا نا امیدی حاصل شد، در این موقع خدای سبحان بر دل و قلب او مهر می زند مانند این که ما درهای شیشه را مهر و موم می کنیم. در این صورت دل و قلب آنان مانند ظرف مهر شده ای می شود که هیچ منفذی نداشته باشد، نه ایمان داخل آن می شود نه کفر از آن خارج می شود.
چنان که ملاحظه می فرمایید: «ختم» کنایه از خاتمه پیدا کردن کار است؛ یعنی کفر و الحاد و تاریکی روح آنان به درجه ای می رسد که جای امیدی برای تأثیر نور حق و کلمات الهی در آنها باقی نمی نماند، همانگونه که مهر کردن نامه، علامت آن است که نویسنده همه مراد خود را نوشته و چیز دیگر باقی نمانده است. بنابراین معنای ختم نبوت این است که موضوع نبوت به مرتبه نهایی رسیده و به وسیله پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) باب نبوت و پیامبری مهر شده و به روی هیچ کس تا دامنه قیامت باز نخواهد شد.