ز دیدگاه بهائیت، عالم وجود نامتناهی است، ولی مراتب وجود متناهی هستند. این مراتب از نظر این فرقه عبارتند از:
1. عالَم خلق یا مرتبه عبودیت: مرتبه عبودیت (جهان هستی) ویژه بندگان خدا است. این مرتبه نیز نامتناهی است؛ یعنی هر موجودی در آن میتواند بر کمالات خود بیفزاید، اما هیچگاه به مرتبه نبوت نمیرسد و از رتبه عبودیت خود تجاوز نمیکند. مثلاً پترس هیچ گاه مسیح نمیشود.
2. عالَم امر یا مرتبه نبوّت: مرتبه دیگر، نبوت است. این مقام مخصوص پیامبران است و واسطهای میان عالم خلق (عبودیت) و عالم حق (ربوبیت) است و فیوضات خداوند (عالم حق) را به عالم خلق منتقل میکند.
3.عالَم حق یا مرتبه ربوبیت: مرتبه حق نیز از عهده تصور بشر خارج است و همان خداوند متعال است. این عالم مقدس و منزه است و هیچ صعود و نزولی در آن نیست. تنها راه ارتباط آن با این جهان عالم امر یعنی عالم پیامبران است.
اما نکته ای جالبی که نظرها را به انحراف این گروه جلب می کند این است که: سران بابیت و بهائیت مدعی جایگاه الوهیت و خدایی بوده اند و این ادعا در آثار مکتوب ایشان نیز هست و مقلدین آنان نیز می پذیرند که سرانشان مدعی خدایی بوده اند.
از جمله ادعاهایی که از جانب ایشان در آثار بهائیت مکتوب است به موارد زیر اشاره می کنیم:
1. بهاء الله در دعایی که برای شب ولادتش تعلیم داده میگوید: «و فیه ولد من لم یلد و لم یولد؛ در آن کسی که نه میزاید و نه زاده میشود، زاده شدهاست.»
2. در کتاب ایقان (از کتاب های مقدس بهائیان که به نوعی شرح و تفسیر کتاب اقدس است) در ایام زندانی بودنش مینویسد: «انه لا اله الا انا المسجون الفرید؛ خدایی جز من زندانی تنها نیست.»
3. همچنین در باره سکونتش در بدترین شرایط میگوید: «ان الذی خلق العالم لنفسه حبس فی اخرب البلاد؛ همان که عالم را برای خودش آفرید در خرابترین بلاد زندانی شدهاست».
گذشته از این ادعاها، حسین علی بهاء در موارد بسیاری برای آن که به هدف خود برسد، دست به دامان تحریف کتب آسمانی می شود؛ برای نمونه: در بیان و ذکر اشارات و تلویحاتی که سبب شناسایی «ظهور الله یا همان من یظهره الله» است، به آیه 210 سوره بقره استناد کرده و می گوید: علما ظاهر(اشاره به علمای اسلام) آیه «یَومَ یَأتی اللهُ فِی ظُلَل مِنْ الْغَمَامِ» را از علائم قیامت موهوم که خود تعقل کرده اند، گرفتهاند؛ ولی مضمون صحیح آن این است: «روزی که خدایی در سایهای از ابر میآید.»
او در این تحریف آشکار، آیه شریفه را به رأی خود تفسیر می کند و ادعای خدایی دیگری را در کارنامه خود ثبت می کند.
این در حالی است که همه مفسرین و مترجمین این آیه را این گونه معنی کرده اند: «آیا اینان منتظر آن هستند که خدا با فرشتگان در زیر سایبانى از ابر نزدشان بیاید و کار یکسره شود؟ حال آنکه خدا مرجع همه کارهاست.»
همچنین آیه الله جوادی آملی که از مفسرین به نام قرآن کریم است در گزیده تفسیر این آیه شریفه می نویسد: «آیا تفرقه افکنان منتظرند که عذاب خدا در پوششهای ابر بر آنان فرود آید؟ زیرا آنان با تفرقهافکنی، در عمل و با زبان حال خواهان عذاباند، گرچه در گفتار و با زبان قال خواهان دفع آن باشند. عذابی که این گروه بر اثر ایجاد تفرقه مستحق آن هستند این است که قهر الهی به صورت ابرهای متراکم و فرشتگان عذاب در آسمان ظاهر شود و آنان کیفر شوند.
تهدید پدید آمدن عذاب از ابرهای متراکم که هماره مهد و معهد باران و رحمتهای متنوع الهی است ارعاب سهمگینی است که افزون بر تخویف جسمانی تحذیر روانی را نیز به همراه دارد.
با توجه به اینکه آغاز و انجام همه امور به دست خداست و تحقق افعال خدای سبحان به صرف اراده تخلف ناپذیر اوست و هیچ مانعی برای نفوذ فرمان عزیز حکیم متصور نیست، عذاب تفرقهافکنان که وعید ضمنی آن در آیه پیش داده شد، قطعی است و حکم عذابشان در دنیا و برزخ و آخرت صادر شده است.»1
پانوشت: تسنیم، جلد 10 - صفحه 298