علی محمّد باب که می توان او را نردبان ادعا خواند، پایه گذار فتنه بابیت بود. او نخست به جایگاه ذکریت رسید، مدعی رکن رابعی شد؛ از بابیت و قائمیت عبور کرد و به رسالت و نبوت قناعت نکرد تا ادعای خدایی کرد و پیروانش را به پرستش خود فرا خواند، پس از چند ضربه ترکه، دست از خدایی برداشت، توبه نامه ای نوشت و همه این ادعاها را دروغین دانست و خود را هیچ خواند؛ این خدای ناتوان یا به قول خودش هیچ، بد نبود که نگاهی به پیامبری حضرت ذکریا بکند، چرا که او را بارها کشتند، سپس زنده شد؛ اما دست از دعوت و ابلاغ رسالتش بر نداشت.
علی محمد باب در این باره می گوید: مقام این آیه عظیمه: قل الله حق و انّ ما دون الله خلق و کلّ له عابدون، مقام غیبی خود او است. غیر این نشانه که در اوست، خلق اوست و این نشانه است که در کسی جز الله دیده نمی شود و این نشانه است که در او نشانه بودن دیده نمی شود، بلکه نفس ظهور الله و ذات بطون الله و بلندی علو الله و بلندی سموّ الله و کینونیت ازل و ذاتیت قدم و طلعت صرفه بحته لم یزل ذکر می شود، گفتن این نشانه برای عرفان است و جز آیه مورد توجه قرار نمی گیرد و اگر قرار گیرد خلق او می شود و او به خودی خود بیان نمی شود مگر به آنچه به ذات ازل یاد می کند و او مکان و حدود بردار نیست ….
باب در این فقره خود را به بالاترین پله نردبان رسانده و می گوید: کان معبودا و لا عابد هنالک و کان مقصودا و لا قاصدا هنالک …. یعنی خدایی که پرستنده آن جا نیست و مقصودی که قصد کننده ای آنجا نیست.
باب، به تنهایی از امکانات استفاده نمی کند (تک خور نیست)، مقام و جایگاه خود را به پیامبر آینده نیز پیش کش کرده و می گوید: همه چیز بوسیله شی واحد (علی محمد باب) می گردد، همه چیز بوسیله شی واحد خلق می شود و شی واحد در قیامتِ از روز ظهور قیام قائم آینده، کسی جز من یظهره الله (قائم آینده) نیست و در هر موردی سخن می گوید، إنّنی انا الله لا اله الا انا ربّ کل شیء و غیر از من خلق من است، ای خلق فقط من را بپرستید….1
پانوشت:
1. بیان، واحد رابع، باب اول