تبیین و نقد و بررسی تمامی عقاید و آرای کلامی شیخ احمد احسایی و شاگردان و پیروان او، در این مختصر نمی گنجد. پیش از بیان یکی از آرای «غلوآمیز» وی، متذکر می گردد وصف کلی اندیشه احسایی را می توان در این خلاصه کرد:
وی علوم و حقایق را به تمامی، نزد پیامبر و امامان می دانست و از دیدگاه او، حکمت – که علم به حقایق اشیاست – با باطن شریعت و نیز با ظاهر آن، از هر جهت سازگاری دارد .
او معتقد است:
عقل آن گاه می تواند به ادراک امور نایل شود که از انوار اهل بیت علیهم السلام روشنی گیرد و این شرط در شناخت های نظری وعملی یکسان وجود دارد . درست است که اندیشه دراصول ومعارف دین واجب است، اما از آن جا که حقیقت با اهل بیت علیهم السلام همراهی دارد، صدق احکام عقل، در گرو نوری است که از ایشان می گیرد. 1
گرایش وی به امور باطنی شریعت، به گونه ای است که موضع اهل ظاهر را در اکتفا به ظاهر شریعت، نمی پذیرد و معتقد است: «تمسکش به اهل بیت علیهم السلام، در دریافت حقایق، سبب شده است که در بعضی از مسایل، با بسیاری از حکیمان و متکلمان، مخالفت کند» . از این رو، عقاید وی و پیروانش درباره «معاد و اطوار جسم » ، در «معراج پیامبر اسلام» ، «وجود امام عصر (عج)» ، «مقام ائمه اطهار علیهم السلام» ، «نیابت خاصه» ، و «اعتقاد به رکن رابع» مورد اعتراض، و انکار و نقد اندیشمندان و فقیهان بزرگ قرار گرفت .
پانوشت:
1. ر. ک: شرح الزیاره الجامعه الکبیره، ج 3، صص 217- 219