معاد در ادیان الاهی یک عنصر اساسی است، بگونه ای که با فقدان این اصل، به یک مسلک و مذهب بشری و مادی تبدیل می شود؛ همانگونه که در فرق و مسلکهای جعلی شاهد آن هستیم.
قرآن کریم وجود این باور را به تمام ادیان الاهی نسبت داده است و اهتمام زیادی به آن دارد، بگونه ای که حدود 1400 آیه قرآن به گونه ای از رستاخیز سخن می گویند. البته به عقیده مرحوم علامه طباطبائی، این آیات به حدود 2000 آیه نیز می رسد.
در امکان ذاتی معاد، هیچ گونه اختلافی وجود ندارد و آنچه مورد اختلاف نظر است، وجوب وقوع آن است که با سه دلیل به اثبات آن می پردازیم:
1. برای آن که خلقت انسان عبث و بیهود نباشد:
از دیدگاه قرآن، حیات اخروی، نتیجه آفرینش انسان است و اگر نباشد، خلقت انسان در این دنیا منحصر می شود و بر این اساس، آفرینش انسان، بیهود و لغو خواهد بود.
قرآن کریم میفرماید: «افحسبتم أنما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون؛ آیا گمان می کنید که ما شما را بیهوده آفریدیم و شما به سوی ما باز نمی گردید.» سوره مومنون، آیه 115.
آیات 38و 40 سوره دخان، 6و 62 و 66 سوره حج، 31 و 30 سوره لقمان نیز ناظر بر همین دلیل عقلی هستند.
2. معاد ثمره عدل الاهی است:
وجود معاد و پاداش دادن به بندگان مطیع و جزا دادن بندگان عاصی، نتیجه قهری عدل الاهی است و بر این اساس که خدا عادل است، بطوری قهری باید معاد وجود داشته باشد.
قرآن کریم می فرماید: «إنّ الساعه آتیه اکاد اخفیها لتجزی کل نفس بما تسعی؛ »سوره طه، آیه 15.
آیات 35 و 36 سوره قلم و 28 سوره ص بیانگر همین دلیل است.
3. معاد محل حضور وعده های الاهی است:
خدای سبحان در موارد بسیاری به بندگان مطیع خود، وعده ثواب و پاداش داده است و قطعا باید آنها در حیات اخروی، عملی گردند، چرا که تخلف این گونه وعده ها برای خدای توانا قبیح است.
قرآن کریم در این باره می فرماید: «ربنا إنک جامع الناس لیوم لاریب فیه انّ الله لا یخلف المیعاد؛ »
قرآن کریم، به صورت رسا، توان و دانش خدای سبحان را در پاسخ به شبهات مربوط به معاد مطرح می کند.
این مطلب بسیاری روشن است، زیرا بسیاری از شبهاتی که مخالفین مطرح می کنند، ناشی از غفلتشان از قدرت بی کران الاهی است. آیه 27 سوره روم نیز بیانگر این امر است.