سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش را احراز نکند، مگر کسی که درس خود را ادامه دهد . [امام علی علیه السلام]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» حقیقت حرص‏

امام صادق علیه السلام مى‏فرماید:

در تحصیل چیزى که اگر براى به دست آوردنش جان نکنى و به طور طبیعى حرکت نمایى به تو مى‏رسد، حرص نزن که اگر براى به دست آوردن مقدّر، حریص نباشى، فکرت راحت و در پیشگاه حضرت حق، مورد توجّه و لطف خواهى بود.

علت مؤاخذه مریض‏

اما براى به دست آوردن برنامه‏هاى دنیایى اگر حرص بورزى و حدود حضرت دوست را مراعات نکنى، به سه علّت در حریم حضرت او مورد مؤاخذه خواهى بود.

1- شتاب و حرص در آنچه که براى یافتنش، حرص لازم نیست.

2- عدم اعتماد و توکّل بر وجود مقدّس حق، آن هم خداوندى که موجودى از موجوداتش را از هیچ نظر در جهان غیب و شهود از یاد نمى‏برد.

3- عدم رضایت به داده حق و پشت کردن به قسمت و روزى خدا که این عدم‏ رضایت به داده حق، همیشه باعث تجاوز از حدود و فرو رفتن در بسیارى از گناهان شده، اگر انسان از دریچه ایمان و اطمینان و یقین و معرفت به تمام زوایاى این جهان بنگرد، به این نتیجه مى‏رسد که هر چیزى در این عالم به جاى مخصوص خود قرار گرفته و این در و آن در زدن، براى به دست آوردن آنچه لازم نیست و جز بار سنگین در زندگى دنیا و عذاب سخت در آخرت ثمرى ندارد، کارى باطل و عملى شیطانى است.

حرص در امور دنیایى و در زمینه‏هاى مادى که به حقیقت خارج از نیازهاى انسان است و تنها به درد تماشا کردن و گذاشتن و از دنیا رفتن مى‏خورد، مورث شکستن حدود الهى و پایمال کردن حقوق بندگان مظلوم و ضعیف خداست.

آن کس که براى مال دنیا حرص مى‏زند، در حقیقت یا ایمان به حقایق ثابته ندارد، یا در ایمان به واقعیّات، ناقص است و باید توجه داشته باشد که علت حرص، محبت بیش از اندازه به مال دنیا و زر و زیور ظاهرى است و معلوم است، کسى که به خاطر شدت عشق به مال حرص بورزد، بسیارى از آنچه که به دست مى‏آورد، شرعى و حلال نیست و تازه آنچه به دست مى‏آورد، به خاطر عشق شدیدش به آن، با تمام وجود به نگهداریش مى‏کوشد و در این جهت هم بدبختانه، دچار بخل مى‏گردد.

در حقیقت، حریص از طرفى مادّه پرست و از طرف دیگر بخیل و در جهت حیات دنیایى و آخرتى از بدبخت‏ترین مردم است.

آن کس که براى به دست آوردن مال دنیا، در باطن و ظاهر، مقررات حق را رعایت مى‏کند و از باب فضل الهى و رحمت و عنایت دوست به ثروت مى‏رسد، نباید گفت علّت ثروتمند شدنش حرص بوده، بلکه عامل ثروتش عنایت و لطف خدا بوده، به همین خاطر در مقام نگاهدارى ثروت نمى‏ماند، سعى مى‏کند آنچه از باب فضل دوست به دست آورده، پس از برطرف کردن نیاز و احتیاج خود و عیالاتش آن را با دوست از طریق خمس، انفاق، صدقه، فى سبیل اللّه، زکات، معامله کند.

آرى، کسى که با فضل خدا دارا شد محال است بخل بورزد، بخل نتیجه حرص و دنیاپرستى است.

عزیزان! خداوند مهربان، مولاى کریم و رحیم، پروردگار رحمان، براى هر موجود زنده‏اى تا آخرین دقیقه حیاتش، روزى لازم را مقرّر داشته که آن روزى را موجود زنده باید به وسیله کار و کوشش و زحمت و سعى به دست آورد. و به عبارت دیگر به فرموده قرآن مجید: واسطه به دست آوردن روزى حتم را کار شرعى و سعى صحیح قرار دهید، چون روزى امرى حتمى و مسئله‏اى مسلّم و حقیقتى غیر قابل انکار است و عامل جلب آن هم کار و کوشش مى‏باشد، چه نیازى به زاید بر روزى است که براى به دست آوردنش عاملى، جز حرصِ لعنتى نیست و نتیجه و ثمرش، بخل و پایمال کردن حقوق ضعیفان است.

اگر حرص حریصان و به دنبال آن بخل بخیلان معالجه شود، جامعه از بسیارى از شرور و مفاسد و مهالک و رنج‏ها و مشقّت‏ها آزاد مى‏شود و حقّ کسى از دستش نرفته و بلکه حقوق از دست رفته مظلومان به راحتى به آنان باز خواهد گشت.

با این مقدمات باید گفت: حریص آدم بیچاره‏اى است؛ زیرا از طرفى گرفتار همّ و غم زیاد و از جهتى دچار نقشه‏هاى شیطانى و مکرها و حیله‏ها و از نظرى اسیر مشقات و زحمات بى‏اندازه و در مرحله‏اى دچار بخل و امساک و در قسمتى گرفتار ظلم و تجاوز و فساد و افساد است و عاقبت هم تمام محصولات حرص خویش را باید در همین دنیا بگذارد و در حال تماشاى گذاشته‏ها با حسرتى غیر قابل وصف، با دو قطعه پارچه کفنى به سوى گورى تنگ و تاریک حرکت کرده و دچار محاکمات‏ سخت الهى شود و در مقام پاسخ، نسبت به آن همه بدبختى‏ها که براى خود و دیگران فراهم کرده، برآید!!

بنابراین چیزى که مورد نیاز است و از طریق کار مشروع به انسان مى‏رسد، باید به همان قناعت کرد و از حرص زدن بر مازاد آن که براى به دست آوردنش سعى غیر شرعى لازم است پرهیز کرد که، قناعت به داده حق از طریق کسب شرعى عین عقل و درایت و حرص بر مازاد از روزى مقرر شده، عین جهل و حماقت است.

راستى، کسى که دچار حرص نیست، در حقیقت منوّر به قوّه دفع هر برنامه غیر الهى است، اگر تمام دنیا با زر و زیورش و زینت خیره کننده‏اش به او روى آرد، حتى براى تماشاى آن حاضر نیست دو پلک از روى هم بردارد، چه رسد به این که دست دراز کند و آنچه در شأنش نیست از آن بردارد.

ایمان و عشق به حق، بصیرت و آگاهى و نورانیّت قلب و روح، به هیچ وجه به انسان، اجازه خروج از حدود الهى و مرزهاى معنوى را نمى‏دهد.

عاشق فقط و فقط نگران معشوق است و بس و تمام سعى و کوششش بر این است که هر چه تا روز زنده بودن در دنیا لازم دارد از دست معشوق بگیرد و بس.

 

انسان و حرص‏

اگر با دقت عقلى و بصیرت قلبى و نور جان که شعله‏اى از نور خداست به مسئله حرص بنگریم، به این حقیقت واقف مى‏شویم که حرص در اصل یک مایه فطرى و یک سرمایه الهى در وجود تمام انسان‏ها است و این صفت در کارگاه هستى بشر، از عنایات خاصه حضرت ربّ العزّه و از الطاف پروردگار بزرگ عالم است.

اگر وجود انسان خالى از حرص بود، بدون تردید دنبال هیچ برنامه‏اى نمى‏رفت و براى جلب هیچ خیرى و دفع هیچ شرى قدم بر نمى‏داشت!!

مسئله مهم در اینجا این است که در درجه اوّل، اولیاى خانه و مدرسه و مکتب و در درجه دوّم، خود انسان باید در جهت دادن به این صفت بیدار باشد که خداى نخواسته این خصلت با عظمت و این نعمت شگفت‏انگیز رنگ شیطانى به خود نگیرد و سبب انحراف انسان از تمام حقایق نشود!!

 

تفسیر حرص‏

در تفسیر «المیزان» در سوره مبارکه معارج در زمینه حرص بیان واضح و سخنى متین آمده که دانستنش براى پى‏بردن به حقیقت حرص لازم است‏ «1»:

کلمه هلوع صفتى است که از مادّه «هاء، لام، عین» و مصدر هَلَع که به معناى شدت حرص است، اشتقاق شده و نیز گفته‏اند که کلمه نامبرده را دو آیه بعد تفسیر کرده.

پس هلوع کسى است که هنگام برخورد با ناملایمات، بسیار جزع مى‏کند و چون به خیرى مى‏رسد از انفاق به دیگران خوددارى مى‏نماید.

و به نظر ما این وجه بسیار خوبى است و سیاق آیه هم با آن مناسب است، چون از شکل دو جمله: [إِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً] «2» پیداست که مى‏خواهد هلوع را معنا کند.

از نظر اعتبار عقلى، هلوع هم چنین کسى است، چون آن حرصى که جبلّى انسان است حرص بر هر چیزى نیست که چه خیر باشد و چه شر، چه نافع باشد و چه ضارّ، نسبت به آن حرص بورزد، بلکه تنها حریص بر خیر و نفع است، آن هم‏ نه هر خیرى و نفعى، بلکه خیر و نفعى که براى خودش و در رابطه با او خیر باشد.

و لازمه این حرص این است که در هنگام برخورد با شر مضطرب و متزلزل گردد، چون شر خلاف خیر است و اضطراب هم خلاف حرص.

و نیز لازمه این حرص آن است که وقتى به خیرى رسید، خود را بر دیگران مقدم داشته، از دادن آن به دیگران امتناع بورزد، مگر در جایى که اگر کاسه‏اى مى‏دهد قدح بگیرد، پس جزع در هنگام برخورد با شر و منع از خیر، در هنگام رسیدن به آن، از لوازم هلع و شدت حرص است.

و این هلع که انسان مجبور بر آن است و خود از فروع حب ذات است، به خودى خود از رذایل اخلاقى نیست و چطور مى‏تواند صفت مذموم باشد، با این که تنها وسیله‏ایست که انسان را دعوت مى‏کند به این که خود را به سعادت و کمال وجودش برساند.

پس حرص به خودى خود بد نیست، وقتى بد مى‏شود که انسان آن را بد کند و درست تدبیر نکند، در هر جا که پیش آمد مصرف کند، چه سزاوار باشد و چه نباشد، چه حق باشد و چه غیر حق و این انحراف در سایر صفات انسانى نیز هست، هر صفت نفسانى اگر در حد اعتدال نگاه داشته شود، فضیلت است و اگر به طرف افراط یا تفریط منحرف گردد، رذیله و مذموم مى‏شود.

پس انسان در بدو پیدایش در حالى که طفل است، هر آنچه که برایش خیر و شر است مى‏بیند و با آن غرائز عاطفى که مجهّز به آن شده، خیر و شر خود را تشخیص مى‏دهد و مى‏فهمد که چه چیزى را دوست دارد و چه را دوست ندارد و قواى درونیش اشتهاى آن را دارد، یا از آن متنفّر است و در حدود خودش به منافع و مضار و جلب و دفع آن آگاهى یافته و قدرت پیدا مى‏کند اما بدون این که براى آن چیز حدى و اندازه‏اى قائل باشد و وقتى به درد و یا مکروهى برمى‏خورد، دچار جزع مى‏شود و چون کسى مى‏خواهد مزاحمش شود به هر طریقى که بتواند ولو به گریه و فریاد از تجاوز او جلوگیرى مى‏کند. کودک هم چنان بر این حال است تا به حدّ رشد و عقل برسد و حق و باطل و خیر و شر را تشخیص داده و به آنچه درک مى‏کند اعتراف نماید، در این هنگام است که بسیارى از حق و باطل‏ها و خیر و شرها در نظرش برعکس مى‏شود، یعنى بسیار از امورى که به نظر حق بود، باطل و باطل‏ها حق مى‏گردد.

حال، اگر در همان اوان بخواهد نسبت به حق و باطل‏هاى دوران کودکیش که مصادر همه آن‏ها هواى نفس و اشتهاى دلش بود، پافشارى کند و زیر بار احکام عقلش در تعیین حق و باطل‏ها نرود، خداى تعالى بر دلش مهر مى‏زند، در نتیجه به هیچ حقى برنمى‏خورد، مگر آن که آن را باطل جلوه مى‏دهد و به هیچ صاحب حقى بر نمى‏خورد، مگر آن که به حقش ستم مى‏کند و اما، اگر عنایت الهى او را دریابد همه غرائز او و از آن جمله: حرصش بجاى حرص بر هواى نفس، حرص بر حق‏طلبى مى‏شود، چنین کسى دیگر در برابر هیچ حقى استکبار نمى‏ورزد و هیچ صاحب حقى را از حقش منع نمى‏کند.

پس هر انسانى در همان آغاز تولدش و در عهد کودکى و قبل از رشد و بلوغش مجهّز به حرص شدید هست و این حرص شدید بر خیر صفتى است کمالى که اگر نبود به دنبال کمال و جلب خیر و دفع شر از خود بر نمى‏آمد، هم چنان که قرآن کریم فرمود:

[وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ] «3».

و همانا او نسبت به ثروت و مال سخت علاقه‏مند است [و به این سبب بخل مى‏ورزد].

و چون به حد بلوغ و رشد رسید به یک جهازى دیگر مجهّز مى‏شود و آن عبارت است از عقل که با آن حقایق امور را آن طور که هست درک مى‏کند، اعتقاد حق و عمل خیر را تشخیص مى‏دهد، آن وقت است که حرص شدید در ایام کودکیش که او را در هنگام برخورد با شر به جزع در مى‏آورد و در هنگام رسیدن به خیر از بذل خیر جلوگیرش مى‏شد، مبدل به حرص دیگر مى‏شود و آن حرص شدید به خیر واقعى و فزع شدید از شرّ اخروى است.

و با در نظر گرفتن این که خیر واقعى عبارت است از، مسابقه به سوى مغفرت پروردگار و شر واقعى عبارت است از، نافرمانى خداى تعالى؛ در نتیجه چنین کسى از کار خیر سیر نمى‏شود و پیرامون گناه نمى‏گردد و اما نسبت به شر و خیر دنیوى حرصى نمى‏ورزد و از حدودى که خداى تعالى برایش معین کرده تجاوز نمى‏کند، در هنگام برخورد با گناه، حرص خود را با فضیلت صبر کنترل مى‏کند و نیز در برابر اطاعت پروردگار حرص خود به جمع مال و اشتغال به دنیا را با فضیلت صبر کنترل مى‏نماید و هم چنین هنگام برخورد با مصیبت، جزع خود را با فضیلت صبر ضبط مى‏کند و همین حرص به منافع واقعى براى چنین انسانى صفت کمالى مى‏شود.

واما اگر انسان از آنچه عقلش درک مى‏کند و فطرتش به آن اعتراف مى‏نماید روى بگرداند و هم چنان پاى بند هوا و هوس خود باشد و همواره آن را پیروى نموده، مشتاق باطل و متجاوز حق باشد و حرصش برخیر دنیوى کنترل نداشته باشد، خداى تعالى نعمتش را مبدل به نقمت نموده، آن صفت غریزیش را که بر آن غریزه، خلقش کرده بود و آن را وسیله سعادت دنیا و آخرتش قرار داده بود، از او مى‏گیرد و مبدل مى‏کند به وسیله شقاوت و هلاکتش تا او را با اعراض از حق و جمع مال دنیا و گنجینه کردن آن وابدارد و این معنا همان است که در آیات متعرض آن شده.

از آنچه گذشت روشن شده که اگر صفت حرص را در آیات مورد بحث- که از خلقت بشر سخن مى‏گوید و با در نظر گرفتن این که مى‏خواهد حرص را مذمّت کند- به همه انسان‏ها نسبت داده با احسن بودن خلقت هر چیز که آیه:

[الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلَقَهُ‏] «4».

همان کسى که آنچه را آفرید نیکو ساخت، و آفرینش انسان را از گِل آغاز کرد.

از آن خبر مى‏دهد منافات ندارد، چون حرص که منسوب به خدا است، حرص بر خیر واقعى است و حرص که صرف جمع مال و غفلت از خدا مى‏شود، منسوب به خود انسان‏ها است، این خود انسان است که حرص خدادادى را مثل سایر نعمت‏ها به سوء اختیار و کج سلیقگى خود به نقمت مبدل مى‏سازد.

و استثناى مؤمنان در آیات بعد هم نه از این جهت است که این صفت در آنان وجود ندارد، «چون مى‏بینیم حرص مؤمنان اگر از دیگران بیشتر نباشد کمتر نیست، اما حرصشان را در عبادت و خدمت به خلق و تحصیل علم مصرف مى‏کنند و سیر هم نمى‏شوند»، بلکه استثناى آنان از این جهت است که مؤمنان حرص خود را به همان صورت کمال و فضیلت اصلى‏اش باقى گذاشتند و به صورت رذیله و نقمت مبدل نکردند.

در حقیقت، حرص یک واقعیت الهى است که اگر با نور هدایت جهت داده شود باعث سعادت دنیا و آخرت و اگر هم چون مهارى به دست شیطان بیفتد، علت خزى دنیا و عذاب همیشگى جهان بعد است.

بهترین مرحله حرص، در وجود انسان حرص به نجات دادن مردم از جهل‏ و بى‏خبرى و آزاد کردن آنان از مشکلات مادى و معنوى است و حرص به رساندن خود به نقطه با عظمت لقاى حق و خشنودى حضرت دوست، چنان که اخلاق همه انبیا و امامان و اولیا بوده و قرآن مجید به این حقیقت، ناطق است.

آرى، چه سرمایه‏اى از معرفت به حق و چه مایه‏اى از حرص زدن براى رسیدن به آغوش رحمت و مغفرت محبوب، پر منفعت‏تر و سودمندتر است؟!

 

حرص مذموم‏

در سطور گذشته به این حقیقت اشاره شد که اگر دست حرص از دامن هدایت حق کوتاه گردد و مهار حرص به دست ناپاک هواى نفس بیفتد، آدمى دچار بلاى دنیا و عذاب آخرت مى‏گردد.

حرص، در صورتى که در کنار چراغ پر فروغ هدایت قرار نگیرد، از انسان در جهت مقام، فرعون و در جنب مال، قارون و در کنار دانش، بلعم باعورا مى‏سازد!!

حملات شدید دانشمندان علم اخلاق به مسئله حرص به عنوان یکى از بدترین رذائل، متوجه چنین حرصى است.

 

حرص مذموم در کلام نراقى‏

فقیه بزرگ، ملا احمد نراقى در باب حرص مذموم مى‏فرماید «5»:

از رذایل متعلّقه به قوه شهویه، صفت حرص است و آن صفتى است نفسانیه که آدمى را مى‏دارد بر جمع نمودن زاید از آنچه به آن احتیاج دارد و این صفت، یکى از شعب حبّ دنیا و از جمله صفات مهلکه و اخلاق مضلّه است، بلکه این صفت‏ خبیثه بیابانى است کران ناپیدا که از هر طرف روى به جایى نرسى، وادیى است بى‏انتها، هر چند در آن فرو روى عمق آن را نیابى.

بیچاره‏اى که بر آن گرفتار شد، گمراه و هلاک گشت و مسکینى که به این وادى افتاد، دیگر روى خلاصى ندید؛ زیرا که حریص هرگز حرص او به جایى منتهى نمى‏شود و به حدّى نمى‏ایستد، اگر بیشتر اموال دنیا را جمع کند باز در فکر تحصیل باقى است و هر چه به دست او آید باز مى‏طلبد و آن بیچاره مریض است و نمى‏فهمد و احمق است و نمى‏داند.

چگونه چنین نباشد و حال آن که مى‏بینیم حریص را هشتاد سال عمر کرده است و فرزندى ندارد و این قدر از اموال و خانه و مستغلات دارد که اگر به فراغت بگذراند، صد سال دیگر او را کفایت مى‏کند و خود یقین دارد که بیست سال دیگر عمر او نیست، باز در صدد زیاد کردن مال است و تأمل نمى‏کند که فایده آن چیست؟ و چه ثمره‏اى دارد، اگر از براى خرج است، آنچه دارد منافع آن وفا به خرج مدت العمر او مى‏کند و اگر از براى احتیاط است اگر آنچه دارد، احتمال تلف مى‏رود هر چه تحصیل کند چنین است، پس اگر این مرض حمق نیست پس چه بلاست و هر که به این مرض مبتلا شد، خلاصى از آن مرض نهایت اشکال دارد و از این جهت حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرمودند:

هرگاه از براى فرزند آدم دو رودخانه طلا باشد، باز رودخانه سوم را مى‏طلبد و اندرون او را هیچ پر نمى‏کند مگر خاک‏ «6».

و فرمود:

آدمیزاد پیر مى‏شود و دو چیز در او جوان مى‏گردد و قوت مى‏گیرد: یکى حرص‏ مال و یکى طول امل‏ «7».

و از حضرت امام محمد باقر علیه السلام مروى است:

حریص بر دنیا چون کرم ابریشم است، هر چه بیشتر بر دور خود مى‏پیچد، راه خلاص او دورتر مى‏شود تا از غصّه بمیرد «8»!

بعضى از بزرگان گفته‏اند:

از عجایب امر آدمى آن است که اگر او را خبر دهند که همیشه در دنیا خواهى بود، حرص او بر جمع کردن مال زیاد نخواهد شد از آنچه حال مى‏داند که چند صباحى بیش زنده نیست و در صدد جمع آن است و این را براى هر که تفحص کند در احوال مردمان، ظاهر و روشن است.

سنایى آن حکیم فرزانه مى‏گوید:

هم چو مردانت قدم در راه دین باید نهاد

 

دیده بر خط هدىً للمتقین باید نهاد

چون زراه گلبن توبوا الى اللّه آمدى‏

 

پاى بر فرق اتینا طائعین باید نهاد

چون خر دجال نفست شد اسیر حرص و آز

 

بعد از این بر مرکب تقوات زین باید نهاد

نفس فرعون است و دین موسى و توبه چون عصا

 

رخ به سوى جنگ فرعون لعین باید نهاد

     

گر عصاى توبه مر خیل لعین را بشکند

 

شکر آن را دیده بر روى زمین باید نهاد

گر تو خواهى نفس خود را مستمند خود کنى‏

 

در کمند عشق بسم اللّه کمین باید نهاد

     

 

 

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

 

(1)- المیزان: 20/ 13.

(2)- و هنگامى که خیر و خوشى [و مال و رفاهى‏] به او رسد، بى تاب است، معارج (70): 21.

(3)- عادیات (100): 8.

(4)- سجده (32): 7.

(5)- معراج السعادة: 301 در بیان صفت حرص.

(6)- روضة الواعظین: 3/ 429؛ مجموعة ورام: 1/ 163.

(7)- معدن الجواهر: 25؛ ارشاد القلوب: 1/ 39؛ بحار الأنوار: 70/ 22، باب 122.

 

 

(8)- الکافى: 2/ 134، باب ذم الدنیا والزهد فیها، حدیث 20؛ بحار الأنوار: 70/ 23، باب 122، حدیث 13



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 93/5/21 :: ساعت 1:53 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرنجان و مرنج
عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 322
>> بازدید دیروز: 185
>> مجموع بازدیدها: 1364114
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
کنج دل🩶
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
دانشجو
(( همیشه با تو ))
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب