انتخاب بر پایه بصیرت
بى تردید اگر انسان در انتخاب هر دوست و همنشینى و در اجراى هر کارى و ادامه رفاقت و دوستى با هر کسى بر پایه بصیرت و آگاهى وارد شود، به اهداف مفید و مبارکى که در آن کار و آن دوستى وجود دارد مى رسد.
این آگاهى و بصیرت فقط از راه مطالعه دقیق، اندیشه صحیح، مشورت با خردمندان، تکیه بر معارف الهى و حدود دینى به دست مى آید.
بصیرت و آگاهى به اندازه اى مهم است که خداى مهربان به پیامبرش مى فرماید: راه و رسم و آیین و دین و خط مشى خود را براى مردم بگو که من و پیروانم بر اساس بصیرت و آگاهى، انسانها را به سوى خدا مى خوانیم چنانکه در این آیه است:
[قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصِیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی...].
بگو: این راه من است که من و هر کس از من پیروى کرد با بصیرت و بینایى به خدا دعوت مىکنیم...
آنان که بر پایه خردورزى و تعقل و اندیشه و بصیرت و بینایى به انتخاب دوست برخاستند و به ویژه در حوزه معنویت دست دوستى در دست پیامبران و امامان گذاردند، نهال وجودشان از برکت این ارتباط معنوى و اتصال روحى، به درختى پر ثمر، با ارزش، مفید و سودمند تبدیل شد و به عبارت دیگر از طریق این ارتباط تبدیل به وجود دوم دوست و یار خود شدند.
من کیم لیلى و لیلى کیست من |
هر دو یک روحیم اندر دو بدن |
|
قرآن اشخاصى را معرفى مىکند که پیش از برخورد با پیامبران، شمعى ضعیف از تعقل و خردورزى و شعله اى کمسو از علاقه به ارزشها در باطنشان روشن بود که همان شمع ضعیف و شعله کمسو از آلوده شدنشان به انواع مفاسد بنیانسوز و افتادنشان در هلاکت ابدى، مانع بود.
آنان هنگامى که از پى تعقل و اندک نور باطن با پیامبران همراه و همراز شدند و از فرهنگ اصیل آنان و مکتب الهى و سعادت بخش شان براى رشد و کمالشان بهره بردند، به مقامات و درجاتى رسیدند که هر انسانى را مات و مبهوت و متحیّر و شگفت زده مى کند.
از جمله آنان مؤمن آل فرعون، آسیه همسر فرعون و حبیب نجار است.