از مجموع آیاتیکه در شناساندن انسان در قرآن مجید آمده، استفاه میشود که کتاب الهى انسان را موجودى عاقل و مکلف معرفى میکند.
تکالیفى که بر عهده هر انسانى قرار میگیرد، بمقتضاى عقل است، و این عقل و مسئولیت است که آدمى را به بسیارى از آفریدههاى حق برترى میدهد.
آنان که بدرک این دو واقعیت نائل آیند، یعنى بمسئله عقل و مسئولیت توجه کنند، براى شکوفا کردن استعدادهاى خویش اقدام کرده، و سعى میکنند با قرار گرفتن زیر بارن مقررات الهى و تربیت انبیاء به رشد و تکامل انسانى برسند، هم اینانند که بر موجودات عالم برترى داشته و روى تاریخ را سپید کرده و آبروى انسانیتاند.
اما مردمیکه نمیخواهند یا نخواستند خود را بشناسند، و از عقل و تکلیف غافلند، مردمى هستند که همچون حیوانات همتى جز ماده و نیتى جز شکم و شهوت نداشته، و بخاطر از یاد بردن عقل و مسئولیت، تبدیل بحیوانى پرزیان و درندهاى خطرناک میگردند.
قرآن میگوید:
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لا یَعْقِلُونَ: «1»
زیانبارترین جنبنده آنان هستند که گوش از شنیدن حق بسته و زیان از گفتن حقیقت باز داشته و اندیشه نمیکنند.
و جاى دیگر میفرماید:
وَ الَّذِینَ کَفَرُوا یَتَمَتَّعُونَ وَ یَأْکُلُونَ کَما تَأْکُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْوىً لَهُمْ: «2»
آنان که مانند حیوانات کارى جز خوردن و سپس شهوترانى ندارند، جز جهنم جایگاهى براى آنان نیست.
هیچ جنبندهاى را نمیتوان گفت برتر از ملائکه جز انسان، اما وقتى نیروى عقلش را بکار گیرد و آن را واسطه گرفتن نقشه حیات از الله و انبیاء و ائمه قرار دهد.
و هیچ متحرکى را نمیتوان گفت خائن، عاصى، پلید، جانى، و بدتر از تمام حیوانات جز انسان اما وقتى از عقل و مقتضاى آن که تکلیف و مسئولیت است روى بگرداند.
عقل واسطه دریافت تمام حقایق و برترین علت رشد و کاشف بسیارى از مجهولات و ربطدهنده آدمى با ملکوت عالم است، میتوان گفت در میان محرکهاى درونى عقل جایگاهى پس مهم دارد، زیرا بکار گرفتن آن و یا روبرو شدن با آن باعث پاسخهاى بسیار ارزنده و مهمى است، که همان پاسخها در برابر این محرک عالى و مثبت اصول سلامت را در زندگى دو جهان تأمین میکند.
همچنان که در امور مادى واسطه بدست آوردن تمام منفعت اندیشه و عقل است، در امور معنوى هم واسطه تمام فضیلت و رشد و سلامت عقل و فکر است، و اینک بقسمتى از آیات و روایات که نمایشگر پاسخ انسان در برابر عقل و اینکه این نیروى مهم واسطه دریافت بسیارى از حقایق است توجه کنید:
إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فِیها مِنْ کُلِّ دَابَّةٍ وَ تَصْرِیفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ: «3» در آفرینش جهانهاى بالا و زمین، و آمد و شد شب و روز و سود فراوانى که مردم از حرکت کشتى در دریا میبرند، و بارانى که خداوند نازل کرده و بوسیله آن زمین مرده را زنده میکند و از هر جنبندهاى در آن پراکنده مینماید و گردش باد و ابرى که بین آسمان و زمین به تسخیر آمه همه و همه نشانهائى است براى صاحبان اندیشه و عقل تا با تفکر در این اوضاع حیرتانگیز و منظم خدا را یافته و بحضرتش گرایش پیدا کنند و نقشه منظم زندگى را از او دریافت دارند.
وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسَخَّراتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ: «4»
شب و روز، خورشید و ماه و ستارگان، بفرمان خدا در تسخیر شما آمده در این برنامهها نشانهائى است بر وجود الله براى آنان که تعقل کنند.
وَ إِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقِیکُمْ مِمَّا فِی بُطُونِهِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّارِبِینَ، وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخِیلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَ رِزْقاً حَسَناً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ. وَ أَوْحى رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا یَعْرِشُونَ، ثُمَّ کُلِی مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فِیهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ «5»
بدون شک در برنامه چهارپایان براى شما پند و آموزش درس توحید است ما از آنچه در شکم آنان است از میان سرگین و خون شیرى پاک و خوشگوار براى شما فراهم میآوریم، و از نتایج درختان خرما و انگورهاى مختلف، شیرینى و روزى نیکو برمیگیرید، در این برنامهها نشانهائیست از الله براى گروه اندیشمند.
پروردگارت به زنبور وحى کرد در کوهها یا درختان، با آنچه برافرازند خانه بگیر، آنگاه از تمام میوهها بخور و در راه پروردگارت بحرکت آى، از شکم او نوشابهاى برنگهاى متفاوت بیرون میآید که براى مردم شفابخش است، تحقیقا در این برنامهها نشانههائى است براى مردم خردمند. «6»
عن ابى عبد اللّه علیه السلام قال من کان عاقلا حتم له بالجنّة:
بهشتى بودن اندیشمندان حتمى است. «7»
قال رسول اللّه صلى اله علیه و آله انّ العاقل من وحّد اللّه و عمل لطاعته: «8» اندیشمند کسى است که خدا را به یگانگى شناخته و گردن بفرمانش نهاده باشد.
عن ابیعبد اللّه علیه السلام: التفکّر یدعو الى البر و العمل به: «9»
فکر و اندیشه آدمى را به نیکى و عمل بآن رهنمون میشود.
قال الرّضا علیه السلام: لیس العبادة کثرة الصیّام و الّصلاة انّما العبادة کثرة التفّکر فى امر اللّه: «10»
زیادى روزه و نماز بندگى نیست، بندگى اندیشه کردن در تمام برنامههاى الهى است.
قال على علیه السّلام: عمارة القلوب فى معاشرة ذوى العقول:
سبب آبادى دلها، همنشینى با خردمندان است.
و قال علیه السلام: عقل المرء نظامه و ادبه قوامه و صدقه امامه و شکره تمامه: «11»
عقل انسان علت نظم زندگى و دانش باعث پایدارى، و راستى جلودارش و شکر علت کمال اوست.
و قال علیه السلام حدّ العقل النّظر فى العواقب، و الرّضا بما یجرى به القضاء: «12»
حد اندیشه توجه بعاقبت کار و خوشنودى بحکم خداست.
و قال علیه السلام: حدّ العقل الانفصال عن الفانى و الاتصال بالباقى: «13»
حد عقل بریدن از دنیاى از دست رفتنى و پیوند بدنیاى آخرتساز است.
حضرت امام موسى بن جعفر علیه السلام در گفتگوئى با هشام بن حکم آثار عقل و یا پاسخهاى انسان را در برابر این محرک مثبت درونى در نزدیک به هفتاد قسمت خلاصه میکند، گفتار امام توضیحى است بر تمام آیات و روایات باب عقل، دقت در فرمایشات پیشواى هفتم نمایشگر این معناست که صاحبان خرد و استفاه کنندگان از عقل از بهترین زندگى و برترین آثار حیات برخوردارند.
پاسخ انسان در برابر عقل بگفته امام عبارت است از:ایمان، امید سپاس در برابر نعمت، مهرورزى، برداشت کم و بازدهى زیاد یا بعبارت دیگر زهدفروتنى، تصدیق حق، عدالت، بىطمعى، دانش، نرمش، آرامش، اخلاص، خوشنودى بداده حق، توکل، پارسائى، ترس از عقاب، بردبارى، سکوت از سخن باطل، گذشت، شکیبائى، اندیشه، قناعت، وفاء، سلامت، مدارا، نیکى، دورى از ریا، پاکیزگى، آسایش، حد وسط، سعادت، پذیرش حق، دل نرمى، چشمپوشى، حفظ و یاد، بىدریغ بودن در نیکى بمردم، بندگى حق، فهم، پاکى باطن، حقیقت، انصاف، شرم، آسان بودن، حکمت، توبه، تسلیم، یقین، بىنیازى، پیوست و اتصال به حق، دوستى، کوچکى، معرفت، رازدارى، خوبى، حفظ گفتار، نشاط، سخاوت، عذرخواهى، شادى، خشوع دل، زیرکى، خودنگهدارى، میانهروى، عافیت، وقار، محافظت بر عمل، دعا، الفت.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- انفال 22
(2)- محمد 12
(3)- بقره 164
(4) نحل 12- 66- 69
(5) نحل 12- 66- 69
(6)- براى توضیح جامع آیات این فصل به کتابهاى اولین دانشگاه و آخرین پیامبر ج 5 و کتاب علم و زندگى و از جهانهاى دور و ساختمان و مرگ خورشید مراجعه کنید. سفینة ج 2 ص 216
(7)- براى توضیح جامع آیات این فصل به کتابهاى اولین دانشگاه و آخرین پیامبر ج 5 و کتاب علم و زندگى و از جهانهاى دور و ساختمان و مرگ خورشید مراجعه کنید. سفینة ج 2 ص 216
(8)- براى توضیح جامع آیات این فصل به کتابهاى اولین دانشگاه و آخرین پیامبر ج 5 و کتاب علم و زندگى و از جهانهاى دور و ساختمان و مرگ خورشید مراجعه کنید. سفینة ج 2 ص 216
(9)- براى توضیح جامع آیات این فصل به کتابهاى اولین دانشگاه و آخرین پیامبر ج 5 و کتاب علم و زندگى و از جهانهاى دور و ساختمان و مرگ خورشید مراجعه کنید. سفینة ج 2 ص 216
(10)- براى توضیح جامع آیات این فصل به کتابهاى اولین دانشگاه و آخرین پیامبر ج 5 و کتاب علم و زندگى و از جهانهاى دور و ساختمان و مرگ خورشید مراجعه کنید. سفینة ج 2 ص 216
(11)- براى توضیح جامع آیات این فصل به کتابهاى اولین دانشگاه و آخرین پیامبر ج 5 و کتاب علم و زندگى و از جهانهاى دور و ساختمان و مرگ خورشید مراجعه کنید. سفینة ج 2 ص 216
(12)- براى توضیح جامع آیات این فصل به کتابهاى اولین دانشگاه و آخرین پیامبر ج 5 و کتاب علم و زندگى و از جهانهاى دور و ساختمان و مرگ خورشید مراجعه کنید. سفینة ج 2 ص 216
(13)- براى توضیح جامع آیات این فصل به کتابهاى اولین دانشگاه و آخرین پیامبر ج 5 و کتاب علم و زندگى و از جهانهاى دور و ساختمان و مرگ خورشید مراجعه کنید. سفینة ج 2 ص 216