انسان از باب حکمت و لطف و رأفت حضرت حق تعالى آفریده شده و براى رسیدن به رشد و کمال و به دست آوردن مقام قرب و وصال، متنعّم به دو سفره مادى و معنوى گشته، نعمت حضرت دوست، براى استفاده انسان، جهت رسیدن به لقاى حق، بر سر دو سفره مادى و معنوى کامل است.
نعمتهاى مادى
نعمتهاى مادى حضرت حق بر دو قسم است:
1- متصل
2- منفصل
نعمتهاى متصل مادى عبارت از نعمتهایى است که ساختمان بدنى انسان را تشکیل داده، ساختمانى که درون و برونش تمام عقلاى عالم و حکماى تاریخ و اندیشمندان را به اعجاب واداشته و تا کنون کسى به عظمت این ساختمان و نظام شگفت انگیزش آگاه نشده است.
نعمتهاى منفصل مادى عبارت از زمین و آسمان و هرچه در اوست که انسان براى تداوم حیات و زندگى خویش با آن در ارتباط است و هر یک از آن نعمت؛ جهانى است حیرتآور و دنیایى است پر از عجایب و غرایب.
انسان را عبث و بیهوده بر سر خوان نعمتهاى متصل مادى و منفصل مادى ننشاندهاند، این همه گنج و ثروت را به بازیچه در اختیار او نگذاشتهاند، این همه براى این است که راه رشد و کمال را به کمک این نعمتها برابر نقشه حق که به وسیله انبیا و کتب آسمانى در اختیارش گذاشتهاند پیموده و عبد خالص حق گردد و چون ماهى دریا در دریاى توحید غرق شود و از خود بىخود گشته به حضرت او و عنایت و لطفش زنده شود.
[یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ] «1».
اى اهل ایمان! هنگامى که خدا و پیامبرش شما را به حقایقى که به شما [حیات معنوى و] زندگى [واقعى] مىبخشد، دعوت مىکنند اجابت کنید.
اندیشه در نعمتهاى مادى متصل و منفصل، امرى لازم و واجب است و آیات کتاب به تفکر در نعم و مقصود حضرت حق از اعطاى نعم دعوت فرموده که تفکر صحیح، جرقه و بارقهاى الهى است و محرک موتور وجود براى حرکت انسان به سوى حضرت دوست مىباشد.
بانى و معمار این رواق معظم |
نور ده اختران و نیّر اعظم |
|
کشور گیتى به امر اوست منظم |
اکبر و اعظم خداى عالم و آدم |
|
صورت خوب آفرید و سیرت زیبا
او ببرد در بهار نو اثر ازدى |
قدرتش آرد شکوفه را ثمر از پى |
|
مهر فروزان از او بود قمر از وى |
جانور از نطفه مىکند شکر از نى |
|
برگ تر از چوب خشک چشمه زخارا
آنچهبهگیتى است رند و کاذب وصادق |
دشمن بد خواه و نیک خواه و موافق |
|
عارف و عامى فقیه و کافر و فاسق |
از همگان بىنیاز و بر همه مشفق |
|
از همه عالم نهان و بر همه پیدا
خواست شبابت ثنا کند خرد آشفت |
گفت کهاى با هواى نفس شده جفت |
|
گوهر معنى در این بیان که توان سفت |
سعدى از آنجا که فهم اوست سخن گفت |
|
ورنه کمالات وهم کى رسد آنجا
نعمتهاى معنوى
نعمتهاى معنوى حق نیز بر دو دسته است:
1- متصل
2- منفصل
معنوى متصل عبارت از واقعیاتى است که ساختمان باطن انسان را تشکیل داده، ساختمانى که عقول عالمیان در کیفیت و نظام آن متحیر است و هنوز کسى به کُنه یکى از آن نعمتها نرسیده، چون عقل، وهم، خیال، فطرت، وجدان، نفس و روح حقیقت و قلب و معنوى منفصل عبارت است از انبیا، امامان، کتب آسمانى، به خصوص قرآن مجید.
شما براى شناختن نِعَمِ معنوى متصل و منفصل به کتاب خدا و کتب علمى و فلسفى و عرفانى مراجعه کنید، ببینید با چه دنیاهاى با عظمتى روبرو مىشوید آن گاه در این دو قسم نعمت معنوى فکر کنید که اندیشه و فکر در این دو صورت از اندیشه و فکر در آن دو صورت مادى واجبتر و لازمتر است، بنگرید و دقت نمایید که آیا این همه نعمت بدون هدف در اختیار انسان گذاشته شده است؟!
مگر نه این است که عقل و وجدان و شرع و دین حکم مىکنند و به حق قضاوت مىنمایند که این چهار نوع نعمت: دو نوع نعمت مادى و دو نعمت معنوى براى این است که انسان در درجه اول به این نعمتها معرفت پیدا کند که از کیست و چیست و براى چه به انسان مرحمت شده و در درجه بعد این نعمتها را در راه رشد و کمال خویش مصرف کند و به لقا و قرب و وصال حضرت محبوب برسد که انسان در برابر نعمتهاى مادى و معنوى داراى مسؤولیتهایى سنگین و وظایفى مهم و تکالیفى فوق العاده است!
[فَوَ رَبِّکَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ* عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ] «2».
به پروردگارت سوگند، قطعاً از همه آنان بازخواست مىکنیم.
[ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ] «3».
آن گاه شما در آن روز از نعمت ها بازپرسى خواهید شد.
آن گاه در روز قیامت، از جمیع نعمتهاى مادى و معنوى اعم از بدن، اعضا و جوارح، روح و عقل، نفس و قلب، مال و منال، عمر و جوانى، خوراکى و پوشاکى، مسکن و مأوى، نبوت و ولایت، قرآن و معارف به طور حتم از انسان مؤاخذه خواهد شد و او باید در برابر تمام نعمتهایى که به او براى رشد و کمال مرحمت شده، پاسخگو باشد!!
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- انفال (8): 24.
(2)- حجر (15): 92- 93.
(3)- تکاثر (102): 8.