معنویت کعبه دورنمایى از عظمت و جلال و جبروت صاحب آفرینش و خالق هستى است، مسلمانان اگر شرایط واقعى حج را در اعمال خود تحقق دهند، به عظمتى ما فوق تمام عظمتها و جلالى ما فوق تمام جلالتها مىرسند.
در مناسک حج تمام عوامل تکامل انسان قرار داده شده و حاجى باید با انجام مناسک تمام خلأهاى فکرى و روحى و اخلاقى و به خصوص ایمانى خود را جبران نماید و اگر بدین صورت در اتصال به خانه حق از آن جایگاه باعظمت استفاده ننماید، حج خانه را بجاى نیاورده و اعمالى همآهنگ با واقعیتهاى الهى از او بروز و ظهور نکرده است.
کعبه، قبله دلها و ارواح و افکار است و علامتى براى جهتدادن تمام موجودیت انسان به سوى اللّه.
کعبه، محورى است که باید انسان با گردش به دور آن محور از تمام رذایل بیرون آمده و به تمام حسنات آراسته گردد.
کعبه، خانه عبادت و بندگى و مرکز عشق و عاشقى و جایگاه پاکان و نیکان و مرکز به خاک افتادن صالحان و صدیقان است.
کعبه و مسجد الحرام جایگاه با عظمتى است که انبیاى بزرگ الهى و امامان بزرگوار، به آن روى عشق داشته و شبهاى عمر خود را تا صبح در آن مکان مقدس با کمال خضوع و خشوع به عبادت گذراندهاند.
زائر بیت اللّه قبل از حرکت به آن مکان شریف، واجب و لازم است که دل از تمام کدورتها پاک و از همه آلایشها صاف کند.
کعبه، قلب معنویت و مرکز عبودیت و جایگاه خلوص و محل خضوع و خشوع است و دلى که از این اوصاف عالى رنگ ندارد در آنجا جاى ندارد، بدون نفس تزکیه شده و قلب آراسته به حقایق و اوصاف الهى، نمىتوان راهى به آن حریم مقدس و حرم با عظمت پیدا کرد که راه واقعى انسان به سوى حضرت معبود فقط از راه قلب سلیم است و بس و قلب سلیم، قلب خاشع و خاضع و مؤمن و متقى و رقیق و رحیم و رؤوف و کریم و آراسته به یقین است.
تا از خودیتهاى شیطانى بىخود نگردى و از شرارتهاى نفس پاک نشوى و از چاه تاریک رذایل بیرون نیایى و خودیت الهى خود را باز نیابى و خویشتن را از بیگانگان و دشمنان بىنیاز نسازى، به خانه حق راه پیدا نکنى.
آرى، چون دل از غیر فارغ ساختى و نفس از رذایل پرداختى و لباس شیطنت از تمام وجود انداختى و هویت خود را به تمام معنى به حضرت مولا باختى، لیاقت ورود در حرم را براى خود ساختى که بدن و جسم را به آن حریم دعوت نکردهاند، بلکه دعوت از بارگاه قدس متوجه به انسان است و انسان آن موجودى است که به صفات حضرت دوست متصف باشد.
فیلسوف و فقیه بزرگ، مرحوم حاج شیخ محمد حسین غروى اصفهانى معروف به کمپانى در خطاب به انسان مىفرماید:
گهى به کعبه جانان سفر توانى کرد |
که در مناى وفا ترک سرتوانى کرد |
|
به راه عشق توانى که رهسپر گردى |
اگر که سینه خود را سپر توانى کرد |
|
به چار بالش خواب آنگهى تو تکیه زنى |
که تن نشانه تیر سه پر توانى کرد |
|
نسیم صبح مراد آنگهى کند شادت |
که خدمت از سر شب تا سحر توانى کرد |
|
جدا مشو زدر دوست مفتقر هرگز |
که چاره دل ازین رهگذر توانى کرد |
|
کعبه و رابطه معنویت قلب با آن محور باعظمت هدایت و شرح آن از حدود این کتاب محدود خارج است؛ تماشاى عظمت کعبه و معنویت قلب و رابطه این دو حقیقت با یکدیگر چشمى الهى و قلبى پاک از تمام شوائب لازم دارد که با کمال تأسف این فقیر خاکنشین از هر دو بىبهره است چه بهتر که از اینجا به شرح ظاهر حدیث بپردازم، باشد که در مسیر شرح، خداوند مهربان قلبى پاک براى دریافت حقایق و چشمى الهى براى تماشاى وقایع اصلى هستى به همه ما عنایت بفرماید که این عنایت از لطف و کرم حضرت دوست دور نیست.