حضرت صادق علیه السلام در این باب، چهره پلید منافق را معرفى مىکند.
منافق آن انسان خبیثى است که نظیر او نیست و تاریخ بشر شریرتر و مضرتر و آلودهتر و ظالمتر از او را به یاد ندارد.
منافق چندرو، جاسوس، عامل بیگانه، خائن، ستمکار و انسانى بىدین و موجودى تبهکار و حیوانى بسیار خطرناک در لباس آدمى است.
منافق انسانى متقلّب، دغلباز، اهل غش، حیلهگر، بىکرامت، بىارزش و مغضوب حق و اولیاى الهى است.
نفاق خطّى خطرناک، چهرهاى بىباک، صفتى ناپاک و حالتى دردناک است.
ایشان با حیله و نیرنگ و با قیافهاى آراسته و چهرهاى مذهبى و در لباسى دلسوزانه، جهت پیشبرد اهداف پلید خود و خدمت به اربابان ظالم خویش و کمک به شیاطین، خود را در جامعه اسلامى جا زده و از ضربه زدن به ملت اسلام و شؤون فرهنگى و اقتصادى و اجتماعى و دینى و دنیایى و آخرتى مردم، به هیچ عنوان باک ندارند.
اینان در زمان رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله نیز بوده و براى این که شناخته نشوند خود را زیر پرده دین و دیندارى پنهان مىکردند.
منافقان همیشه در تدارک نابودى اسلام و مسلمانان هستند، امّا اراده حضرت حق اجازه چنین جسارتى در همه تاریخ به کفر و شرک و نفاق نداده است.
آرى، این است نفاق و منافق.
اکنون در ترجمه گفتار امام صادق علیه السلام دقت کنید:
منافق با عقیده پلید و عمل کثیف، دور ماندن از رحمت واسعه الهیه را نسبت به خود رضایت داده؛ زیرا این چهره پلید، اعمال ریایى و فریبکارانه و شیطانى خود را به صورت اعمال شرعى انجام مىدهد، تا کسى از هدف ابلیسى او مطلع نشود.
منافق فردى بازیگر، بیهودهکار و متجاوز از حدود الهى است، او قلب حقیقت کرده و زحمات تمام انبیا و ائمه و اولیا و صلحا و مربیان دلسوز را به مسخره گرفته است، غافل از این که پایان این خط ننگین، غضب و سخط حق و دور ماندن از رحمت و افتادن در بدترین درکات جهنّم است.
منافق در قرآن
کتاب الهى، در بسیارى از سورهها، اعمال ننگین و برنامههاى خائنانه اینان با اسلام و مسلمانان را بیان مىکند.
قرآن مجید در سورههاى بقره، آل عمران، توبه، احزاب، فتح، انفال، حدید، نساء، عنکبوت، تحریم، از چهره پلید این عناصر خطرناک پرده برداشته و یک سوره کامل در تشریح حیات اینان بنام سوره منافقون نازل کرده است.
قرآن کریم تحت این عناوین وضع منافقان را بیان مىکند:
1- حالت نفاق در مردم منافق امرى قلبى است و اصل و ریشه این مرض مربوط به دل آنان است، اینان چون دل سالم و قلبى مؤمن و با محبت ندارند، در عمل از کفار بدتر و از حیوانات درندهترند! «1»!
2- منافقان علیه اسلام و مسلمانان با کفار هم مسلک و هماهنگ و همدست هستند و از هیچ کمکى به کافران در راه نابودى قرآن و اسلام دریغ و مضایقه ندارند «2».
3- مردان و زنان منافق در تمام امور طرفدار یک دیگرند و براى توسعه منکر و جلوگیرى از معروف تا زندهاند در فعالیت هستند، اینان خدا را فراموش کرده و حضرت حق هم آنان را از رحمت خود محروم نموده، منافقان با تمام وجود از چهار چوب انسانیت خارج هستند «3».
4- اهل نفاق مردم مسلمان و مؤمن را به هیچ انگاشته و آنان را بىقدرت مىدانند و به خیال خود، اهل خدا را در مرز شکست مىبینند، در حالى که آنان متکى به حق هستند و با شکست روبرو نخواهند شد «4».
5- منافقان، این مردم پست و بىایمان و این بىخبران و بىخردان، وعدههاى الهى را غرور و فریب به حساب آورده و به برنامههاى الهى به چشم حقارت نگریسته و دل آنان از باور کردن آیات الهى، تهى و خالى است «5»!
6- مردم منافق در اقرار به وحدانیت حق و رسالت پیامبر، دروغگو و کاذب هستند و خداوند علیم از دل مریض و روح کثیف آنان با خبر است «6».
7- این گروه پلید و این قوم خبیث در برابر دعوت خدا و رسول ایستاده، علاوه بر این که خود ایمان نمىآورند، از ایمان آوردن مردم نیز به شدت جلوگیرى مىکنند «7».
8- مردم منافق با جناب حقتعالى مکر و حیله مىکنند، در حالى که خداى توانا مکر آنان را باطل مىکند، اینان به وقت نماز در حال کسالت و سستى و ریاکارى هستند و اگر از خدا یاد کنند به ریا و تظاهر یاد مىکنند، دو دل و مردّد هستند، نه به سوى مردم مؤمن یک دل و یک جهتاند نه به جانب کفر «8».
9- مسلمانان و مؤمنان به رهبرى پیامبر و جانشینان آن حضرت، مأمور به جنگ سخت با این گروه خبیث هستند و تا ریشهکن شدن اینان باید در طریق جهاد و مجاهده باشند «9».
10- مردم منافق در روز قیامت دچار غضب حق و عذاب سخت الهى هستند و بدترین درکات جهنّم جایگاه آنان است و در آن روز از نسیم رحمت الهى محروم و براى ابد گرفتار عذاب خدایند «10».
این فرازها دورنمایى از آیات قرآن مجید درباره نفاق و منافق بود.
براى دور ماندن از این حالت خطرناک چارهاى، جز پناه بردن به قرآن و روایات واولیاى خدا جهت تهذیب اخلاق نیست، چون قلب انسان که محور وجود آدمى است و نفس انسان که صفحه حیات انسانى است از رذایل اخلاقى پاک شود، آدمى از ضرر نفاق در امان مانده و از رحمت واسعه الهیه در دنیا و آخرت بهرهمند خواهد شد.
بدون تهذیب نفس و پاکى دل، به دست آوردن عنایات الهیه از محالات است.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- توبه (9): 77.
(2)- حشر (59): 11.
(3)- توبه (9): 67.
(4)- انفال (8): 49.
(5)- احزاب (33): 12.
(6)- منافقون (63): 1.
(7)- نساء (4): 60.
(8)- نساء (4): 143.
(9)- توبه (9): 73.
(10)- نساء (4): 140- 145 و توبه (9): 68 و احزاب (33): 73.