حضرت آیت الله سید هاشم حداد میفرمودند : من در تمام مدت سلوک در خدمت مرحوم آقا(قاضی)
نامحرم ندیدم ، چشمم به زن نامحرم نمی افتاد . یک روز مادرم به من گفت : عیال تو از خواهرش خیلی زیباتر است ، من گفتم : من خواهرش رتا به حال ندیده ام ، گفت : چطور ندیده ای در حالی که بیشتر از دو سال است که در اطاق ما ، می آید و میرود و غالباً بر سر یک سفره غذا می خوریم ؟!به رسم اعراب که زنانشان حجاب درستی ندارند ، و در منزل معمولاً همه با هم محشورند ، در عین عصمت تام و عفت کامل - من گفتم : و الله که یک بار هم چشم من به او نیفتاده است.
نظیر این مطلب را مرحوم آیت الله حاج شیخ عباس قوچانی از خودشان نقل کردند ، البته در یک اربعین یا بیشتر ، مرحوم قاضی دستوراتی برای ذکر و وِرد و فکر به ایشان داده بودند که از جمله آثارش این بود که : هر وقت در کوچه و بازار که میرفتم ، چشمم به زن نامحرمی می افتاد ، بدون اختیار پلکهایم به روی هم می آمد ، و این مشهود بود که بدون اراده و اختیار من است .
(روح مجرد ص 586)