بسم الله الرحمن الرحیم
سید علی شوشتری (رحمة الله علیه):
سید علی شوشتری که از نوادگان سید نعمت الله جزایری است - درسال ۱۲۲۲ ق ، در شوشتر زاده شد و مقدمات علوم دینی را در زادگاهش فرا گرفت و تکمیل تحصیلاتش را در نجف اشرف صورت داد.
وی یکی از پرنورترین ستارگان آسمان عرفان در عصر اخیر و وصی شیخ انصاری است.
پس از در گذشت شیخ انصاری بر جنازه اش نماز خواند و در مدت کمی که پس از وی زنده بود، بر منبرش تدریس کرد.
نوشته اند که مرحوم سید ، بعد از تکمیل مراتب علم و تحصیل اجتهاد ، از علمای نجف اشرف اجازهای گرفته و به وطن باز آمد و به تدریس و قضاوت مشغول گردید.
گفته شده که یک روز ، ناگهان کسی در منزل را می زند و به سید میگوید که کسی با شما کاری دارد . مرحوم سید علی وقتی در را باز می کند ، می بیند شخص جولائی ( بافندهای ) است.
میپرسد چه کار دارید ؟ مرد جولا در پاسخ میگوید : فلان حکمی که طبق دعوی شهود به ملکیت فلان ملک برای فلان کس نموده اید ، صحیح نیست . آن ملک ، متعلق به طفل صغیر یتیمی است و قباله آن در فلان محل ، دفن است . این راهی را که شما پیش گرفته اید ، ناصحیح است و راه شما نیست .
آیت الله شوشتری می گوید : مگر من خطا رفته ام ؟ مرد جولا می گوید : سخن همان است که گفتم . این را می گوید و می رود .
مرحوم شوشتری در فکر فرو میرود که این مرد که بود و چه سخنی گفت و در صدد تحقیق بر می آید . مطلع می شود که در همان محل ، قباله ملک یتیم مدفون است وشهود بر ملکیت فلان ، شاهد زور بوده اند .
بسیار بر خود می ترسد و با خود می گوید : مبادا بسیاری از حکمهائی که داده ام از این قبیل باشد . و وحشت و حراس او را در بر می گیرد .
شب بعد همان موقع ، جولا در می زند و می گو ید : آقا سید علی شوشتری ، راه این نیست که شما می روید . و در شب سوم نیز عین واقعه به همان کیفیت ، تکرار می شود و جولا می گوید : معطل نشوید . فوراً تمام اثاث البیت را جمع کرده ، خانه را بفروشید و به نجف اشرف مشرف شوید و وظایفی را که به شما گفته ام ، انجام دهید و پس از شش ماه ، در وادی السلام نجف در انتظار من باشید .
مرحوم شوشتری ، بی درنگ مشغول انجام دستور ها می شود ، خانه را می فروشد و اثاث البیت را جمع آوری کرده و آماده حرکت به سوی نجف اشرف می شود . در این وهله که وارد نجف می شود ، در وادی السلام ، هنگام طلوع آفتاب ، مرد جولا را می بیند که گوئی از زمین جوشیده ، در برابرش حاضر گردید . او در آن هنگام دستورهائی میدهد و پنهان می شود .
مرحوم شوشتری وارد نجف اشرف می شود و طبق دستور جولا عمل می کند تا به درجه و مقامی می رسد که عقل بشری از فهم آن وا می ماند .
مرحوم شوشتری با آنکه مال بسیاری از پدرش به ارث برده بود ، اما همه را به مصرف فقرا رسانده وخود در کمال زهد زیست . او در سال ۱۲۸۳ ق ، وفات یافت و در نجف اشرف مدفون گردید .
چلچراق سالکان ( ص ۲۱ ، ۲۲ ، ۲۳ )