سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زینت بخش مرد، دانش و بردباری اوست [امام علی علیه السلام]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» شبهای ماه هجران1

 

 

 

مقدمه

صفر، مکمّل محرم است؛ ماهی است که در آن، پیام پیروزی خون بر شمشیر طنین انداز می شود و عاشورا در آن التیاممی یابد و آرامش پیدا می کند.

مقاله حاضر، مجموعه ای از موضوعات قابل طرح و بحث در دهه آخر صفر است.

این نوشتار، تلاش می کند با طرح موضوعات ذیل، سوگواران این ماه را به برخی سنتهای حسنه متوجه سازد تا گامیهرچند کوتاه در راستای احیای سنتهای اسلامی بردارد.

 

اوّل: دانایی و جهل

بخش گسترده ای از رسالت انبیا و اولیای الهی، زدودن جهل و نمایاندن آفتاب دانش است. برطرف کردن غبار نادانیاز عقل سبب می شود که بنده به طور فطری، راه درست را از نادرست تشخیص دهد و مسیر سعادت خود را هموار سازد.بنابراین، دانایی، یک ارزش و جهل یک ضدّ ارزش محسوب می شود؛ از اینروست که اسلام بر تحصیل علم و داناییبسیار تأکید کرده است.

 

دانایی در قرآن

1. اولویت دانایان بر نادانان: «هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لاَ یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُواْ الاْءَلْبَـبِ »؛ «آیا کسانی که می دانند باکسانی که نمی دانند برابرند؟ تنها خردمندان، متذکّر می شوند.»

2. دانش، وسیله هدایت: «وَ لِیَعْلَمَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَیُؤْمِنُواْ بِهِی فَتُخْبِتَ لَهُو قُلُوبُهُمْ»؛ «و تا آنان که دانش یافته اندبدانند که این [قرآن] حق است و از جانب پروردگار توست و بدان ایمان آورند و دلهایشان برای او خاضع شود.»

3. دانش، مایه خشیت الهی: «إِنَّمَا یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَـآؤُاْ»؛ «از بندگان خدا تنها دانشمندان هستند که از او می ترسند.»

4. دانش، هدف رسالت انبیا: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُواْ عَلَیْهِمْ ءَایَـتِهِی وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَـبَوَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَـلٍ مُّبِینٍ »؛ «به یقین، خدا بر مؤمنان منّت نهاد که پیامبری از خودشان در میان آنانبرانگیخت تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان سازد و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد؛ هرچند قبل از آن درگمراهی آشکاری بودند.»

دانایی در روایات

1. ضرورت تحصیل دانایی: امیر مؤمنان علیه السلام می فرماید: «رَأسُ الْفَضَائِلِ الْعِلْمُ وَ غَایَةُ الْفَضَائِلِ الْعِلْمُ؛ ابتدای برتریها، علم و انتهایبرتریها نیز علم است.»

2. برتری دانایی بر ثروت: امام علی علیه السلام می فرمود: «اَلْعِلْمُ خَیْرٌ مِنَ الْمَالِ، اَلْعِلْمُ یَحْرُسُکَ وَ اَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ وَ الْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ وَالْعِلْمُ یَزْکُوا عَلَی الاِْنْفَاقِ؛ علم از ثروت بهتر است؛ زیرا علم از تو نگه داری می کند؛ ولی تو باید از مال نگه داری کنی و ثروتبا بخشش کم می شود؛ اما دانش با بخشش بهتر و پاکیزه تر می شود.»

3. پاداش دانایی: حضرت علی علیه السلام فرمود: «رَکْعَتَانِ مِن عَالِمٍ خَیْرٌ مِنْ سَبْعِینَ رَکْعَةً مِنْ جَاهِلٍ لاَِنَّ الْعَالِمَ تَأتِیهِ الْفِتْنَةُ فَیَخْرُجُ مِنْهَا بِعِلْمِهِ وَتَأتِی الْجَاهِلَ فَیَنْسِفُهُ نَسفا؛ دو رکعت نماز عالم برتر از هفتاد رکعت نماز جاهل است؛ زیرا هنگامی که فتنه ای رخ دهد، عالمبا استفاده از علمش از آن رهایی می یابد؛ اما هنگامی که جاهل در فتنه ای بیفتد، او را ضایع و تباه می کند.»

ارزش عالمان هدایتگر

روزی زنی خدمت صدیقه کبرا علیهاالسلام رسید و عرض کرد: «مادر ناتوانی دارم که در مسائل نمازش به مسئله مشکلیبرخورده و مرا به خدمت شما فرستاده است تا پاسخ آن را دریافت کنم.» حضرت فاطمه علیهاالسلام از او خواست تا آن را مطرحکند. زن، سؤال خود را پرسید و حضرت به روشنی، پاسخ آن را بیان فرمود. زن سؤال دیگری به ذهنش رسید و آن رامطرح کرد و پاسخ گرفت و پس از آن مسئله بعدی و تا ده سؤال را مطرح کرد.

حضرت، همه را پاسخ داد تا جایی که زن، خود خجالت زده شد که سؤال دیگری بپرسد و عرض کرد: «ای دختررسول خدا صلی الله علیه و آله ! دیگر سؤال نمی پرسم و مزاحم شما نمی شوم.» حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود: «نگران مباش! باز هم سؤال کن.من با کمال میل بدان پاسخ خواهم گفت. حال بگو بدانم اگر کسی اجیر شود که بار سنگینی را بر بام حمل کند و در عوضآن مبلغ صد هزار دینار طلا اجرت بگیرد، آیا از حمل آن بار خسته می شود؟» زن پاسخ داد: «نه، هرگز از حمل آن خستهنمی شود؛ زیرا در برابر آن مزد هنگفتی گرفته است.»

حضرت فرمود: «خدا در برابر هر مسئله ای، بیش تر از اینکه بین زمین و آسمان پر از درّ شود به من ثواب خواهد داد.با این حال، چگونه از پاسخ دادن به آن خسته شوم. از پدرم رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: «علمای شیعه من روز قیامتمحشور می شوند و خداوند به اندازه علوم آنان و درجات کوشش آنها در راه هدایت مردم برایشان ثواب و پاداش در نظرمی گیرد و به هر کدامشان هزار خلعت از نور عطا می کند. سپس منادی حق ندا می دهد: ای کسانی که یتیمان (پیروان) آلمحمّد را سرپرستی کردید، در آن حالی که دستشان به اجدادشان (اهل بیت علیهم السلام ) نمی رسید که در پرتو علوم شما ارشادشدند و دیندار زندگی کردند، اکنون به اندازه ای که از علوم شما استفاده کرده اند، به ایشان خلعت بدهید. حتی به برخی ازآنان صد هزار خلعت داده می شود. پس از آن تقسیم خلعتها، خداوند فرمان می دهد: بار دیگر به علما خلعت بدهید تاخلعتشان تکمیل شود. سپس دستور می دهد آن را دو برابر کنید. همچنان در باره شاگردان علما که خود شاگرد تربیتکرده اند، چنین دستور می دهد.»

آن گاه حضرت به آن زن فرمود: «ای بنده خدا! یک نخ از این خلعتها هزار هزار مرتبه از آنچه خورشید بر آن می تابد،پرارزش تر است؛ زیرا امور دنیوی توأم با رنج و مشقت است؛ اما نعمتهای اخروی هیچ عیب و نقصی ندارد.»

پرهیز از غرور علمی

«امام [خمینی] رحمه الله هیچ وقت غرور علمی نداشت؛ مثلاً یک تعابیری در نوشته های بعضیها هست؛ ولی امام رحمه الله هیچ کدام از آن تعابیر را ندارد که آدم بفهمد اینجا دیگر مبتهج شده است. اگر هم بوده، خیلی کم است؛ به طوری که الآن مندر نظرم نیست. با اینکه کتاب تحریر الوسیله را نسبتا زیاد دیده ام؛ اما اینکه در آن یک ابتهاجی داشته باشد و تعابیری بهکار ببرد؛ مثل: «لَمْ یَسْبِقْنِی أَحَدٌ؛ کسی تا به حال [در فهم این مطلب] بر من سبقت نگرفته است»؛ این طور نبود. در طول مدتیکه امام رحمه الله اشتغال داشته و درسهایی که داده، شاگردهای بسیاری را تربیت کرده است و تمام اینها بهترین شاهد است بهاینکه ایشان از نظر علمی در مقام والایی بودند.

در مسجد اعظم که امام رحمه الله درس می دادند، بنده هم شرکت می کردم. پس از اتمام درس، ایشان قدری می نشستند وافرادی گردشان جمع می شدند. اشکالی به ذهنم آمده بود که خدمتشان مطرح کردم، امام رحمه الله به فکر فرو رفتند و گفتند:«باید فکر کنم» و جواب ندادند و این خیلی تواضع است؛ چون معمولاً استاد در چنین اوقاتی برای اینکه مقام علمی اشجلوی شاگردان خدشه دار نشود، بلافاصله جوابی را می دهد.

توسل

یکی از اهداف بلند قیام امام حسین علیه السلام مبارزه با نادانی در امت رسول خدا صلی الله علیه و آله بود؛ زیرا آنان در هاله ای از گمراهیفرو رفته بودند؛ از این رو در زیارت اربعین ابا عبد اللّه علیه السلام می خوانیم: «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْفِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حِیرَةِالضَلاَلَةِ؛ و خون خویش را در راه تو (خدا) داد تا بندگان تو را از نادانی و سرگردانی در گمراهی [و جهل] دور کند.»

پیام اربعین سید الشهدا علیه السلام مبارزه با جهل است و این پیام در چهلمین روز شهادت امام علیه السلام آوازه می یابد؛ آن گاه کهگرمی حماسه به تنوره برافروخته عرفان عاشورا گراییده است تا عرفان و حماسه در نگار عاشورا تکمیل کننده هم باشند؛در دوره ای که شمشیر بر زمین گذاشته شد و سلاحی دیگر در مقابل ظلم و استبداد در دست عاشوراییان قرار گرفت؛ امادر این روز، دیگر خبری از آن حماسه سازان نیست و وقت زنده کردن پیامشان است. در چنین روزی، زائری تنها وجامانده از قافله عاشوراییان ـ که محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و پنج امام معصوم علیهم السلام را درک کرده بود ـ بر مزار خورشیدعاشورا رسید و نام خود را به عنوان اوّلین زائر ثبت کرد.

آری! جابر به همراه «عطیه عوفی» به قصد زیارت مزار امام به کربلا آمد. ابتدا به کرانه فرات رفت و غسل کرد. سپسبدن خویش را خوشبو ساخت و آرام آرام به سمت قبر سید الشهدا علیه السلام رفت. از آنجا که چشمانش نابینا بود، از عطیهخواست که دستش را به مزار امام برساند. کم کم به شدت گریه او افزوده شد تا آنجا که خود را بر مزار انداخت و از شدتگریه از هوش رفت. وقتی به هوش آمد، سه مرتبه فریاد زد: یَا حُسَیْن، یَا حُسَیْن، یَا حُسَیْن.» سپس گفت: «حَبِیبٌ لاَ یُجِیبُ حَبِیبَه؛[آیا] دوست پاسخ دوست خود را نمی دهد؟» اما بی درنگ، پاسخ خویش را داد و گفت: «چگونه پاسخ می خواهی از کسیکه رگهای گردنش بر پشت و شانه اش آویخته و بین سر و بدنش جدایی افتاده است.»

دوم: زهد و دوری از دنیاطلبی

زهد در لغت، عبارت است از: ترک شی ء و اعراض از آن و بی میلی و بی رغبتی به آن و به معنای کوچک و حقیرشمردن نیز آمده است. زهد در اصطلاح، عبارت است از: ترک دنیا برای رسیدن به آخرت. زهد از اعمال جوارحیمحسوب می شود؛ اما اگر عبارت از بی رغبتی و بی میلی به دنیا باشد ـ که ملازم باشد با ترک آن ـ از اعمال جوانحیمحسوب می شود.

زهد در قرآن

در قرآن فقط یک واژه از ریشه زهد آمده است:

«وَ شَرَوْهُ بِثَمَنِم بَخْسٍ دَرَ هِمَ مَعْدُودَةٍ وَ کَانُواْ فِیهِ مِنَ الزَّ هِدِینَ »؛ «و او [یوسف] علیه السلام را به بهای ناچیزی (چند درهم)فروختند؛ در حالی که در آن بی رغبت بودند.»

اما در باره ضرورت دوری از دنیا، آیات بسیاری نازل شده است که برخی از آنها عبارت اند از:

1. حقیقت زندگی دنیا:

«اعْلَمُوآاْ أَنَّمَا الْحَیَوةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفَاخُرُ بَیْنَکُمْ وَ تَکَاثُرٌ فِی الاْءَمْوَ لِ وَ الاْءَوْلَـدِ ... وَ مَا الْحَیَوةُ الدُّنْیَآ إِلاَّ مَتَـعُ الْغُرُورِ »؛«بدانید که زندگانی دنیا در حقیقت، بازی و سرگرمی و آرایش و فخرفروشی شما به یکدیگر و فزون جویی در اموال وفرزندان است و زندگانی دنیا جز کالای فریبنده نیست.»

2. ضرورت دوری از دنیا:

«وَ لاَ تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَی مَا مَتَّعْنَا بِهِیآ أَزْوَ جًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقَی »؛ «و دیدگان خود را بهسوی آنچه ایشان را بهره مند کردیم مدوز (که این فقط) زیور دنیا است تا ایشان را بیازماییم و بدان که روزی پروردگار توبهتر و پایدارتر است.»

زهد در روایات

در روایات علاوه بر معنا کردن زهد، از ویژگیها، آثار و نتایج آن بحث شده است که در اینجا به سه مورد بسندهمی کنیم.

1. چیستی زهد:

قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : «الزُّهْدُ فِی الدُّنْیَا قَصْرُ الاَْمَلِ وَ شُکْرُ کُلِّ نِعْمَةٍ وَ الْوَرَعُ عَنْ کُلِّ مَا حَرَّمَ اللّه؛ زهد در دنیا، یعنی کوتاه کردن آرزوو شکر کردن همه نعمتها و پروا از هر چه خدا حرام کرده است.»

2. دلیل روی آوردن به زهد:

قَالَ الْبَاقِرُ علیه السلام : «اَکْثِرْ ذِکْرَ الْمَوْتِ فَاِنَّهُ لَمْ یَکْثُرْ اِنْسَانٌ ذِکْرَ الْمَوْتِ اِلاَّ زَهَدَ فِی الدُّنْیا؛ بسیار یاد مرگ کن! پس به درستی که هیچانسانی یاد مرگ را زیاد نکرد؛ مگر اینکه در دنیا زهد ورزید.»

3. نتیجه زهدپیشگی:

قَالَ السَّجَاد علیه السلام : «مَنْ زَهَّدَ فِی الدُّنْیَا هَانَتْ عَلَیْهِ مَصَائِبُهَا وَلَمْ یُکْرِهْهَا؛ هر کس در دنیا زهد پیشه ساخت، مصیبتهای آن بر اوآسان شد و از آن اکراه نداشت.»

افراط و تفریط، آفات ساده زیستی

روزی به امام علی علیه السلام خبر دادند «علاء بن زیاد» دوستدار شما، بیمار شده و در خانه آرمیده است. خانه او در بصرهبود. آن حضرت برای عیادت او به بصره رفت، از مردم نشانی خانه اش را پرسید و خانه وی را به ایشان نشان دادند.حضرت در زد و اجازه ورود خواست. در را به روی امیر مؤمنان علیه السلام گشودند و ایشان را به داخل راهنمایی کردند. خانهعلاء، بزرگ و مجلّل بود. امام، کنار بستر وی نشست و از احوالش پرسید.

پس از ساعتی، امام فرمود: «ای علاء! تو خانه ای به این بزرگی را در این دنیا برای چه می خواهی؟ در حالی که به خانهآخرت خود محتاج تری.»

علاء، سخنان حضرت را شنید و پذیرفت و گفت: «ای امیر مؤمنان! برادری به اسم عاصم دارم که به کلی دنیا را ترکگفته است و لباس خشن می پوشد؛ به قدری که به خانواده اش فشار می آورد و زندگی را بر آنان تلخ می کند. شما فرمودیدکار من درست نیست. آیا کار او درست است؟»

امام فردی را دنبال عاصم فرستاد. وقتی وی وارد شد، به امام و برادرش سلام کرد. حضرت، سلامش را پاسخ داد؛ امادر چهره او نگاه نکرد و چهره درهم کشید. پس از اندکی، به او فرمود: «ای دشمن جان خویش! شیطان، عقلت را برده و تورا به این کار کشانیده است. تو از اهل و عیالت خجالت نمی کشی؟ چرا به آنان رحم نمی کنی و برای آنان دلسوز نیستی؟آیا می پنداری پروردگاری که این همه نعمت پاک و حلال را بر تو ارزانی داشته، دوست ندارد تو از آن استفاده کنی؟ بدانکه تو بسیار کوچک تر از آن هستی که بخواهی در برابر خدای خویش این گونه بیندیشی!»

عاصم، خجالت زده پاسخ داد: «ای پیشوای مؤمنان! من از شما پیروی می کنم. شما چرا لباس خشن به تن می کنید وغذای ساده می خورید و به زندگی ساده اکتفا کرده اید؟» امام فرمود: «وای بر تو! تو خود را با من مقایسه می کنی؟ من مانندتو نیستم و وظیفه ای دیگر دارم. من پیشوای مسلمانان هستم. پس خوراکم و پوشاکم را باید تا حدّ ضعیف ترین وفقیرترین افرادی که در دورترین نقاط سرزمین اسلام زندگی می کنند، پایین بیاورم تا او بگوید رهبر و پیشوای من نیزمانند من می خورد و می پوشد. این وظیفه رهبری و زمامداری من است و تو هرگز چنین وظیفه ای نداری.» سخنان آنحضرت سخت در عاصم تأثیر گذاشت و از آن پس، شیوه درست ساده زیستی را برگزید.

سادگی در وسائل زندگی

امام خمینی رحمه الله در مدرسه آقای بروجردی در نجف روی یک قالیچه کرکی زبر نماز می خواندند. یک نفر، یک قالیچهکاشانی مناسب سجده آورد و خدمت ایشان تقدیم کرد. آقا دو شب با آن نماز خواندند و شب سوم ـ وقتی با ایشان از خانهبیرون آمدیم که به مدرسه برویم ـ فرمود: «آقای فرقانی این سجاده را ببر همان قالیچه اوّلی را بیاور.» ما هم ناچار شدیم آنقالیچه را برداریم و همان قالیچه زبر و خشن اوّلی را بیندازیم.

حیاطی که حضرت امام رحمه الله از آن می گذشت و به حسینیه می آمد، با پلاستیک سفید و معمولی پوشانده بودند؛ یعنیحتی برای جلوگیری از سرما آن را شیشه نکرده بودند.

توسل

علی علیه السلام اسطوره زهد است؛ همو که دنیا را در حسرت یک نظر و چشمداشت خود گذاشت. ابن ابی الحدید درترسیم مقام زهد آن امام می نویسد: «او سید الزهّاد و پیشوای پارسایان است؛ او که هرگز از طعامی به قدر سیری نخورد وهرگز لباس لطیف نپوشید.»

عبد اللّه بن ابی رافع می گوید که روز عیدی نزد مولایم امیر مؤمنان علیه السلام رفتم. دیدم کیسه ای سربسته را آورد و باز کرد.درون آن، نان خشک و مانده ای بود. امام، مقداری از آن خورد و سپس درب آن را محکم بست و لاک و مهر کرد. من باتعجب پرسیدم: «چرا درب کیسه را مهر می کنید؟» او پاسخ داد: «زیرا می ترسم حسنین علیهماالسلام به این نان، روغنی بیفزایند.»

نوشته اند: روزی مردی غریبه، وارد شهر کوفه شد. او به مسجد رفت و در گوشه ای از مسجد، پیرمردی را دید که بهاعتکاف نشسته است. هنگام افطار بود. مرد غریبه دید او سفره خود را پهن کرد تا افطار کند و از وی خواست تاهمسفره اش شود. مرد معتکف، مقداری نان جوی خشک بیرون آورد و ظرف آب را در کنار آن نهاد و روزه خود را افطارکرد؛ اما مرد غریبه هر چه کرد نتوانست از آن بخورد. ناچار برخاست و خداحافظی کرد و بیرون رفت. اندکی در شهرسرگردان ماند تا به خانه امام مجتبی علیه السلام رسید. آن بزرگوار با دیدن سرگردانی وی، از او خواست که مهمان ایشان شود وبه طور مفصل از وی پذیرایی کرد. وقتی مرد غریبه سیر شد، ناخواسته به یاد پیرمردی که در مسجد بود، افتاد و تقاضا کردتا مقداری طعام برایش ببرد. در این لحظه، اشک در چشمان امام مجتبی علیه السلام جمع شد که آن پیرمرد، پدر ما امیر مؤمنان علیه السلام است.

اکنون این حسین علیه السلام است؛ فرزند او که بر رواق شهادت ایستاده است و برای عروجی سرخ گون لحظه شماریمی کند و آنانی را که حب دنیا دارند از خیمه خویش بیرون می راند تا کربلا برای همیشه سربلند و روسفید باشد و نیتهایدنیایی در آن راه نیافته باشد؛ نه مقام، نه غنیمت و نه ثروت. او در روز عاشورا به دنیاپرستان فرمود: «قَدْ انْحَزَلَتْ عَطِیَاتُکُمْ مِنَالْحَرامِ وَمُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرامِ فَطُبِعَ عَلی قُلُوبِکُمْ وَیْلَکُمْ اَلا تَنْصِتُونَ؟ اَلا تَسْمَعُونَ؟؛ هدایای شما همه از حرام است و شکمهاتاناز حرام پر شده است. پس بر دلهای شما مهر خورده است. وای بر شما! چرا ساکت نمی شوید و نمی شنوید؟»

سوم: عدالت اجتماعی

عدالت اجتماعی از جمله عالی ترین و ضروری ترین نیازهای جامعه بشری است. خداوند متعال نیز بخشی ازرسالت انبیا و اولیای خود را به تأمین این نیاز ضروری بشر اختصاص داد تا مردم در سایه آن بتوانند برای رشد و تعالیخود و جامعه خویش به سوی کمال گام بردارند. در جامعه مدرن امروزی نیز دولتها و حکومتها شعار تأمین آن را سرمی دهند؛ اما گاه در مصداق آن دچار اشتباه می شوند و گاه در اجرای آن و گاه به اسم آن به مردم ظلم می کنند. عدالتاجتماعی تنها در سایه اسلام و توحید قابل اجرا است.

عدالت اجتماعی در قرآن

1. دستور به برپایی عدالت: «یَـآأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا کُونُوا قَوَّ مِینَ لِلَّهِ شُهَدَآءَ بِالْقِسْطِ »؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید! برای خدا بهدادگری برخیزید و به عدالت شهادت دهید.»

2. ضرورت دادرسی عادلانه: «فَاحْکُم بَیْنَهُم بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ »؛ «میان ایشان به عدالت رفتار کن که خداوند،دادگران را دوست می دارد.»

عدالت اجتماعی در روایات

1. سیمای بیدادگران در روایت: امام باقر علیه السلام فرمود: «اِنَّ اَشَدَّ النّاسِ حَسْرَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ عَبْدٌ وَصَفَ عَدْلاً ثُمَّ خَالَفَهُ اِلی غَیْرِهِ؛حسرت زده ترین مردم در روز رستاخیز، بنده ای است که سخن از عدالت گوید ولی با دیگران خلاف آن عمل کند.»

2. شیرینی عدالت: امام صادق علیه السلام می فرماید: «اَلْعَدْلُ اَحْلی مِنَ الْماءِ یُصِیبُهُ الظَّمْأَنُ؛ عدالت، شیرین تر از آبی است کهشخص تشنه به آن می رسد.»

3. عدالت هنگام قدرت: امیر مؤمنان علیه السلام فرموده است: «اَعْدَلُ النّاسِ مَنْ اَنْصَفَ عَنْ قُوَّةٍ؛ عادل ترین مردم کسی است که هنگامقدرت، انصاف داشته باشد.»

4. شرایط عدالت: رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «مَنْ عامَلَ النّاسَ فَلَمْ یَظْلِمْهُمْ وَحَدَّثَهُمْ فَلَمْ یَکْذِبْهُمْ وَوَعَدَهُمْ فَلَمْ یُخْلِفْهُمْ فَهُوَ مَنْ کَمُلَتْمُرُوءَتُهُ وَظَهَرَتْ عَدَالَتُهُ؛ هر که در رفتار خود با مردم به ایشان ستم نکند و به گاه سخن، دروغ نگوید و در وعده خود خلافنکند، مردانگی اش کامل و عدالتش آشکار است.»

اجرای عدالت در ماه رمضان

«حارث نجاشی» از جمله شاگردان و سخنوران عصر امامت امام علی علیه السلام بود و با اشعار خود از حریم ولایت وامامت ایشان دفاع، و معاویه را هجو و سرزنش می کرد. روزی در ماه مبارک رمضان به امام خبر دادند حارث نجاشی،شراب خورده است. امام دستور داد او را دستگیر کنند و نزد ایشان آورند.

امام علی علیه السلام با قاطعیت وی را بر زمین خوابانید و هشتاد ضربه شلاق به او حد زد. سپس دستور داد یک شب زندانیشود. امیر مؤمنان علیه السلام فردای آن روز، او را طلبید و بیست ضربه دیگر به وی شلاق زد. حارث از امام پرسید: «دیروز مراهشتاد ضربه حد زدی که حد شرابخواری بود. این بیست ضربه را برای چه زدید؟» امام پاسخ داد: «این بیست تازیانه بهسبب گستاخی تو در حرمت شکنی ماه رمضان است.»

عدالت درباره کارگزاران

روزی به امیر مؤمنان علیه السلام گزارش دادند ابن هرمة، مسئول بازار اهواز، خیانت کرده است. وقتی خیانتش برای اماماثبات شد در نامه ای به استاندار اهواز چنین نوشت: «آن گاه که این نامه به دستت رسید، بی درنگ ابن هرمه را از کار برکنارو زندانی کن و مردم را نیز از این کار آگاه ساز و به دیگر کارگزاران خود نیز اعلام کن. مبادا در انجام این دستور غفلت وکوتاهی کنی که مورد غضب خدا قرار می گیری و حتی با خود تو هم برخورد شدیدی خواهم کرد که از این کار به خدا پناهمی برم. وقتی جمعه رسید، او را از زندان بیرون بیاور و سی و پنج ضربه شلاق به او بزن و وی را دور همان بازار اهوازبگردان تا اگر کسی پولی از او طلب دارد که ابن هرمه به ناحق گرفته است اثبات و از اموالش پرداخت شود.

سپس او را دوباره دست بسته و با ذلت به زندان بینداز و پاهای او را محکم با کمربند ببند و فقط هنگام نماز باز کن.مانع از این نشو که کسی برای او خوراک و نوشیدنی و فرش و لباس در زندان بیاورد؛ اما اجازه رفت و آمد با کسی را بهوی مده تا کسی راه مکر و حیله به او یاد دهد و یا به خلاصی امیدوار کند. اگر گزارش رسیدکه کسی دست به این کار زدهاست، به وی تازیانه بزن و زندانش کن تا توبه کند. دستور بده زندانیان به حیاط زندان بیایند و از هوای آزاد استفاده کنند؛ولی به ابن هرمه چنین اجازه ای نده؛ مگر آنکه خوف مرگش باشد. اگر دیدی وی همچنان طاقت تازیانه خوردن را دارد،بعد از یک ماه دوباره سی و پنج ضربه به او تازیانه بزن. گزارش اجرای این فرمان را به من بده. در ضمن، حقوق این خائنرا هم قطع کن.»

توسل

عدالت طلبی، از برجسته ترین شعارهای قیام امام حسین علیه السلام است. همچنان که در زیارت امام حسین علیه السلام در روز اوّلماه رجب می خوانیم: «اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ اَمَرْتَ بِالْقِسْطِ وَالْعَدْلِ وَدَعَوْتَ اِلَیْهِما؛ شهادت می دهم که تو به برابری و عدالت دستوردادی و [مردم را] به سوی آن دو دعوت کردی.» او حتی در نامه ای که به سران و بزرگان کوفه نوشت وظیفه خود رابرپاداری عدالت اجتماعی معرفی کرد و فرمود: «فَلَعَمْرِی ما الاِمامُ اِلاَّ الْحاکِمُ بِالْکِتابِ وَالْقائِمَةُ بِالْقِسْطِ؛ پس به جان خویشسوگند که امام نیست، جز حکم کننده با کتاب [خدا] و برپایدارنده عدالت [در بین مردم].»

ظلم بر محو عدالت سخت می کوشد هنوزظالم از خون دل مظلوم می نوشد هنوز

تا عدالت را کند جاوید در عالم حسینخون پاکش بر بساط ظلم می جوشد هنوز

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 93/9/24 :: ساعت 9:54 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرنجان و مرنج
عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 123
>> بازدید دیروز: 127
>> مجموع بازدیدها: 1383950
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
کنج دل🩶
(( همیشه با تو ))
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
دانشجو
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب