شما آمار هر نوع گناه، فحشا، منکرات، تجاوزات، ظلمها، غارتگرىها، دزدىها، آدمکشىها، جیببرىها، مسائل خلاف عفت، و... را که بخواهید (در هر ثانیه چند گناه و جرم) در روزنامهها و کتابهاى خود آنان یافت مىشود. و بیشتر گناهان و تخلّفات کشورهاى مسلمان نشین هم معلول ارتباط با آنها و سیاستهاى استعمارى و تهاجم فرهنگ ابتذال آن آلودگان بدتر از حیوان است!!
تعجّب است که این وحشیان دور از تمدن واقعى و این درندهخویان بدتر از حیوان و این تاریک دلان از خدا بىخبر، از قیمت و ارزش بیشتر کالاهاى زمین و از مسائل مادى باخبرند، امّا کمترین خبرى از حیثیت و ارزش انسانى خود نداشته و نمىدانند راه کمال و فضیلت چیست و به قول حکیم، فیلسوف و عارف آگاه مولوى معنوى:
صد هزاران فضل داند از علوم جان خود را مى نداند آن ظلوم
داند او خاصیت هر جوهرى در بیان جوهر خود چون خرى
تو همى دانى یجوز ولا یجوز خود ندانى که یجوزى یا عجوز
این روا وان ناروا دانى ولیک خود روا یا ناروایى بین تو نیک
قیمت هر کاله مىدانى که چیست قیمت خود را ندانى زاحمقى است
سعدها و نحسها دانستهاى ننگرى سعدى تو یا ناشستهاى
جان جمله علمها این است این که بدانى من کیم در یوم دین
آن اصول دین ندانستى ولیک بنگر اندر اصل خود کوهست نیک
از اصولیّت اصول خویش به که بدانى اصل خود اى مرد به
در هر صورت انسان هر قدر از امور محسوسه و مادى و جنبههاى حیوانى، البته در آن مرز و حدّى که خدا نمىپسندد، پا بر شهوات حاد و هوى و هوس گذارد، مصفّاتر و بر درک حقایق عالیه علوم و وصول به سعادت و آرامش خاطر توانا مىشود، و هر اندازه به طرف امور مادى و حیوانى تمایل کند، به عالم حیوانیت نزدیکتر و بلکه چون اسباب کارش آمادهتر از حیوان است، پستتر از حیوان خواهد شد!
بنابراین باید کوشش کرد، که با کمک وحى، نفس را از حالت اماره و سرکشى نجات داد، و به حالت مطمئنّه شدن و راضیه و مرضیه گشتن رساند.