کسى که خود را نشناخته و یا خود را فراموش کرده باشد؛ حتى اگر معدن همه عیوب شود که هر یک از این عیوب در خانواده و جامعه مشکلاتى را به بار آورد، حس نمىکند. کسى که آگاه به مقام خود نیست، کسى که دچار عذاب خودفراموشى است، کسى که گرفتار مرض غفلت از خویش است چگونه عیب مرضى را که عارض اوست حس کند، و درد آن را بفهمد؟
خودفراموشى علت بسیارى از رذایل اخلاقى و مفاسد عملى است که در صورت گسترده شدن رذایل و مفاسد، رابطه انسان با خدا قطع شده و دچار هلاکت ابدى مىگردد. گرفتاران بند غفلت، از حقایق دورند و ابواب رحمت حق به روى آنان بسته است، این بیچارهها در همه چیز غور مىکنند؛ ولى به فکر خود نیستند، و در مقام علاج هر دردى هستند؛ ولى به علاج دردهاى خویش برنمىخیزند.
امیر مؤمنان علیه السلام در روایتى مىفرماید:
عَجِبْتُ لِمَنْ یَنْشُدُ ضالَّتَهُ وَقَدْ اضَلَّ نَفْسَهُ فَلا یَطْلُبُها .
«در شگفتم از کسى که گمشده خود را مىجوید؛ امّا خویشتن را گم کرده و آن را نمىجوید».
همچنین از آن حضرت نقل شده است که فرمود:
مَنْ شَغَلَ نَفْسَهُ بِغَیْرِ نَفْسِهِ تَحَیَّرَ فِى الظُّلُماتِ وَارْتَبَکَ فِى الهَلَکات .
«هر که خود را به غیر خود مشغول کند در تاریکىها سرگردان شود و در ورطه هلاکتها فرو رود».