اینان همان افرادى هستند که با داشتن علم و دانش و آگاهى و اطلاع از بسیارى از امور، و با نفس آلوده به رذایلشان کتاب کیش شخصیت مىنویسند و در آن کتاب با تکیه بر آیات قرآن علل سقوط فرعون و طاغوتها را به رشته تحریر مىکشند؛ ولى از خویشتن خود به کلى غافل و بىخبرند. بدبختها نمىدانند همان عواملى که باعث هلاکت فرعون و هامان شد در خودشان در حد بالاترى وجود دارد. اینان خود را اندیشه قرن، و عالم به چند علم مىدانند؛ ولى از علم لازم که علم خودشناسى است کمترین بهره را ندارند، به همین خاطر است که حاضرند مردمى را اسیر خود کرده و از اسارت ملت به ارضاى هواهاى نفسانى برخیزند.
این گونه افراد، از ضربه زدن به یک ملت، ریختن خون هزاران بىگناه، به اسارت کشیدن و سلب آزادى انسانها، به خاطر آلوده بودنشان به رذایل اخلاقى امتناع ندارند. اینان جاهل قرنند؛ ولى به خاطر خودفراموشى خود را عالم و اندیشمند قرن مىدانند.
روایتى در این باره
در اخبار آمده است که خداوند به موسى علیه السلام فرمود: به فلان کس بگو تو را به عذاب سختى مبتلا کردهام، موسى عرضه داشت: من با توجه به مال و منال و خانه و ثروت و سلامت بدنى که دارد، او را دچار بلا نمىبینم، پروردگارا! چگونه آن مرد اکنون دچار بلاست؟
خطاب مىرسد: او را دچار خودفراموشى کردهام، بلایى که بلاى خدافراموشى به دنبالش آمده و در حقیقت دچار استدراج شده است؛ یعنى به سرعت بسوى سراشیبى سقوط در حرکت است و غرق در عوامل عذاب روز قیامت شده است؛ ولى بیچاره از این همه بدبختى بىخبر است و همانند کسى که هیچگونه گرفتارى ندارد زندگى مىکند.
در هر صورت خودشناسى از اهم امور و از مهمترین عامل سعادت و بالاترین تکلیف براى انسان است.