نفس اماره خطرناک ترین دشمن انسان است که اگر در مقابل او قیام نکنیم، به طور قطع ما را تا قعر دوزخ می کشاند؛ چرا که سبب حرکت در مسیر شهوت با همه حالاتش و کبر و غرور و سایر مهالک می شود. برای مقابله با این دشمن خطرناک راههای متعددی وجود دارد که امام علی آن را برایمان ترسیم کرده است.
درک میدان مبارزه
مبارزه با نفس بسیار سخت است و میدان این مبارزه، همه وجود، اعضا و جوارح را در بر می گیرد و شامل همه لحظه های عمر انسان است؛ حتی هنگام عبادت باید بیشتر مراقب بود که دام عجب و ریا آدمی را هلاک می کند.
بنابراین انسان باید با شناخت کافی از خودش، نقطه های آسیب پذیر را شناسایی کند و با آن ها به مقابله برخیزد: «کسی که خود را نشناسد، از راه رستگاری دور گردد و خود را در گمراهی و نادانی ها در اندازد.» (1)
زمانی می توانیم در این مبارزه به پیروزی امید داشته باشیم که آگاهانه به جهاد برخیزیم: «چیزی از معصیت خدا نیست، مگر اینکه با میل و رغبت عمل می شود. پس رحمت خداوند بر کسی که شهوت خود را مغلوب و هوای نفس را سرکوب کند؛ زیرا کار مشکل بازداشتن نفس از شهوت است که پیوسته خواهان نافرمانی و معصیت است.» (2)
تعقل و تفکر
تعقل و تفکر دو نیرویی است که انسان می تواند به وسیله آنها در مقابل نفس بایستد. اگر این دو در وجود انسان حاکم شوند، قطعاً جایی برای نفس اماره نخواهد بود.
خداوند در درون انسان دو دل قرار نداده است؛ دل یا جای خداست یا شیطان. امام علی علیه السلام میفرماید: هر کس عقل را زنده کند، باعث مرگ شیطان شده و درهای هدایت و سعادت برایش باز می شود.» (3)
تعقل انسان را در مبارزه با نفس یاری می کند و باعث ضعف یا بیرون شدن نفس اماره از وجود او می شود.
انسان عاقلی که به خود علاقمند باشد، به وسوههای نفس اماره توجه نمیکند و از افتادن در دام گناه و معصیت دوری میکند: «آن کس که توجهش را از خویشتن باز دارد، در تاریکیها متحیر میماند و در مهلکهها غوطهور میشود و شیاطین او را در مسیر طغیان پیش میرانند و اعمال ناشایستهاش را در نظرش جلوه میدهند ... ای بندگان خدا! شما را به خدا، شما را به خدا! مراقب عزیزترین و محبوبترین اشخاص نسبت به خویش (که خودتان هستید) باشید!»
تفکر است که بصیرت می آورد، سبب پند آموزی می شود و در صدد مقابله با هوای نفس بر می آید تا انسان را از راه هایی که به سقوط و گمراهی می کشاند، باز دارد.
صبر و استقامت
برای مقابله با گناه تنها شناختن آن کافی نیست. آشنایی با مسیرهای انحرافی که نفس اماره به آن امر می کند، زمانی ارزشمند است که انسان از حرکت نفس به سوی مسیرهای انحرافی پیشگیری کند و این پیشگیری زمانی ممکن است که با استقامت و صبر در مقابل گناه بایستد: «با خواسته های دل بجنگد و آرزوهای نابجایش را تکذیب کند. استقامت را مرکب راهوار نجات خویش قرار دهد. این پایداری و استقامت که باعث نجات از دست هوای نفس است.» (4)
ایستادگی و صبر در مقابل نفس اماره بسیار سخت است؛ از این رو صبر و استقامت در مقابله با نفس اماره را جهاد اکبر خواندهاند: «مجاهد شهید در راه خدا اجرش بیشتر از کسی نیست که قدرت بر گناه دارد، اما خویشتن داری می کند. چنین شخصی نزدیک است که از فرشتگان خدا باشد.» (5)
درخواست یاری از خدا
خداوند متعال می فرماید: «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا»؛ «و کسانى که در راه ما کوشیدهاند به یقین راه هاى خود را بر آنان مى نماییم.» (6) همچنین ما را از رفتن در مسیرهای شیطانی نهی می کند؛ چرا که شیطان به فحشا و منکر امر می کند: «وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَکَا مِنکُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا»؛ «و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود هرگز هیچ کس از شما پاک نمىشد.» (7)
برای این جهاد عظیم و مقابله با نفس اماره باید از خدا یاری خواست و خداوند منان نیز وعده یاری داده است.
امام علی علیه السلام در وصیت نامه خویش به امام حسن علیه السلام می فرماید: «در تمام کارها خویشتن را به خدا بسپار که خود را به پناهگاهی مطمئن و نیرومند سپردهای.» (8) صبر و درخواست یاری از خدا، سبب فرود آمدن رحمت الهی و نجات انسان از دست نفس اماره است.
مبارزه با نفس بسیار سخت است و میدان این مبارزه، همه وجود، اعضا و جوارح را در بر میگیرد و شامل همه لحظههای عمر انسان است؛ حتی هنگام عبادت باید بیشتر مراقب بود که دام عجب و ریا آدمی را هلاک میکند. بنابراین انسان باید با شناخت کافی از خودش، نقطههای آسیبپذیر را شناسایی کند و با آنها به مقابله برخیزد: «کسی که خود را نشناسد، از راه رستگاری دور گردد و خود را در گمراهی و نادانیها در اندازد»
پرهیز از همنشین بد
همنشین بد انسان را به ورطه هلاکت می کشاند: «هم نشینی با هوی پرستان، ایمان را به دست فراموشی می سپارد و شیطان را به حضور می کشاند.» (9)
دوست بد، شیطانی است که اول خطا و لغزش را به زیبایی ترسیم می کند و سپس با تعریف و تمجید، به دام می کشاند: «خداوند شما را بر حذر داشت از دشمنی که مخفیانه در سینه های شما راه می یابد و آهسته در گوش ها می دمد، گمراه و پست می سازد و نوید می دهد و انسان را به خواهش وا می دارد. گناهان و جرایم زشت را نیکو جلوه می دهد و گناهان بزرگ را سبک می شمرد و به تدریج پیروان خود را فریب می دهد و در سعادت را بر روی آنان می بندد.» (10)
بدگمانی به نفس اماره
نفس اماره پیوسته در حال توطئه و برنامه ریزی برای انحراف انسان از صراط مستقیم است. بنابراین نباید هیچ وقت به این نفس خوش بین بود؛ زیرا ممکن است در یک لحظه مسیر انسان را عوض کند: «بندگان خدا! بدانید مومن شب را به روز و روز را به شب سپری نمی کند، مگر اینکه خویشتن را متهم کند، همواره نفس را سرزنش می کند و گناهکارش می شمارد.» (11)
نفس اماره آدم ضعیف را با چرخ های گمان به سوی خطا و گناه می کشاند و با نفس خود سستی می ورزد: «مردم را سرزنش می کند، اما خود به مداهنه و سستی برخورد می کند.» (12) برای مبارزه با نفس اماره باید از سویی پیوسته او را متهم کنیم و از سوی دیگر با بدگمانی با نفس برخورد کنیم.
دلت گر به راه خطا مایل است بدان در جهان دشمنت خود دل است
پینوشت:
1. تمیمی آمدی، معجم المفهرس الغرر الحکم، ج1، ص 777.
2. نهجالبلاغه، خطبه 176.
3. همان، خطبه 220.
4. همان، خطبه76.
5. همان، حکمت 474.
6. عنکبوت: 69.
7. نور: 21.
8. نهجالبلاغه، نامه 31.
9. همان، خطبه 86.
10. همان، خطبه 83.
11. همان، خطبه 176.
12. همان، حکمت 150