پیامبر اسلام صلی اللّه علیه وآله وسلّم:
«اَسمِعُوا وَ اَطیعُوا لِمَن وَلّاهُ الاَمر فَاِنَّهُ نِظامُ الاِسلامِ.»
(امالی مفید، ص7)
بشنوید و اطاعت کنید از کسی که خداوند او را ولیّ امر شما قرار داده که اطاعت از رهبر، نظام اسلام است.
امام علی علیه السلام:
«فَرَضَ اللّهُ الاِیمانَ تَطهیراً مِنَ الشِّرکِ...وَالاِمامَةَ نِظاماً لِلاُمَّة»
(نهج البلاغه، حکمت 244)
خداوند ایمان را به دلیل پاکسازی انسان از شرک... و امامت را به دلیل نظام دادن به امّت اسلامی واجب نموده است.
امام امیرالمؤمنین علیه السلام:
«مَکانُ القیّمِ مِنَ الاَمرِ، مَکانُ النِّظامِ مِنَ الخَرزِ یَجمَعُهُ و یَضُمُّهُ فَاِذا اِنقَطَعَ النِّظامُ تَفَرَّقُ الخَرزُ وَ ذَهَبَ ثُمَّ لَم یَجتَمِع بِحذا فیره اَبَداً»
(نهج البلاغه، خطبه 146)
رهبر و سرپرست امور جامعه مانند رشته مهره است که آن را گرد آورده و به هم پیوند می دهد، پس اگر رشته بگسلد مهره ها از هم جدا شده و پراکنده گردد و هرگز همه آنها گرد نیاید.
امام صادق علیه السلام :
«اِنَّ الاَرضَ لاتَخلُوا وَ فیها اِمامٌ، کَیما اِن زادَ المُؤمِنُون شَیئاً رَدَّهُم وَ اِن نَقَصُوا شَیئاً اَتَمَّهُ»
(اصول کافی، ج 1، ص 178)
زمین هیچ گاه از امام خالی نمی شود، تا اگر اهل ایمان چیزی بر دین افزودند آنها را به واقع برگرداند و اگر چیزی کاستند آن را کامل نماید.
امام رضا علیه السلام:
«فإن قال: فلم جعل اولی الأمر و امر بطاعتهم؟ قیل لعلل کثیرة: منها: أن الخلق لما وقفوا علی حدّ محدود و أمروا أن لایتعدوا ذلک الحد لما فیه من فسادهم لم یکن یثبت ذلک ولایقوم الّا بأن یجعل علیهم فیه امیناً یمنعهم من التعدّی و الدخول فیما خطر علیهم، لانّه لو لم یکن ذلک کذلک لکان احد لایترک لذته و منفعته لفساد غیره. فجعل علیهم قیّماً یمنعهم من الفساد و یقیم فیهم الحدود و الاحکام. و منها: أنا لانجد فرقة من الفرق و لاملّة من الملل بقوا و عاشوا الّا بقیّم و رئیس لما لابدّ لهم منه فی امرالدّین و الدّنیا فلم یجزفی حکمة الحکیم ان یترک الخلق مما یعلم انّه لابدّ لهم منه ولاقوام لهم الّا به فیقاتلون به عدوّهم و یقسمون به فیئهم و یقیم لهم جمعتهم و جماعتهم و یمنع ظالمهم من مظلومهم».
(عیون اخبار الرضا، باب 34، حدیث 1)
اگر کسی از فلسفه رهبری و لزوم اطاعت از رهبر در ادیان الهی سؤال کند؟ در پاسخ گفته می شود که این امر دلائل و علل بسیاری دارد: یکی از دلائل ضرورت امامت و رهبری این است که جامعه نیاز به قانون دارد و مردم مکلفند که از مرز قانون تجاوز نکنند، چون شکستن این مرز موجب فساد جامعه است، و برای محافظت از مرز قانون، مرزبانی امین لازم است، در غیر این صورت کسی حاضر نیست لذت و منفعت شخصی خود را هرچند موجب فساد جامعه شود ترک کند. بر این مبنا خداوند زمام امور مردم را به فردی می سپارد تا از فساد مفسدین جلوگیری نماید و مقررات و قوانین را در جامعه پیاده کند، و دلیل دیگر اینکه هیچ فرقه و ملّتی نمی توانند بدون سرپرست و رئیس ادامه حیات دهند و امور دینی و دنیوی خود را که چاره ای جز انجام آن ندارند، اداره کنند، بنابراین حکمت حکیم تجویز نمی کند که خلق را در مورد آنچه برای آنها ضروری است و قوام زندگی آنها است، رها کنند: مانند جنگ با دشمن، تقسیم مالیات، اقامه جمعه و جماعت و جلوگیری ظالم از ستم بر مظلوم.
امام رضا علیه السلام:
«انّ الامامة زمام الدین و نظام المسلمین»
(اصول کافی، ج1، ص 200)
امامت مهار دین و نظام جامعه اسلامی است.
امام رضا علیه السلام:
«و منها: انّه لو لم یجعل لهم اماماً قیّماً امیناً حافظاً مستودعاً لدرست الملّة و ذهب الدّین و غیرت السّنّة و الاحکام و لزاد المبتدعون و نقص منه الملحدون و شبّهوا ذلک علی المسلمین»
(عیون اخبار الرضا، باب 34، حدیث 1)
یکی دیگر از دلایل ضرورت رهبری این است که اگر خداوند رهبری امین را برای سرپرستی و حفظ امانت امامت امّت قرار ندهد مذهب و دین به تدریج از بین می رود و سنّت پیامبر(ص) و احکام الهی دستخوش تغییر و تبدیل می گردد، بدین ترتیب که بدعت گذاران اموری را بر دین می افزایند و ملحدین مسایلی را از دین می کاهند و در نتیجه حقیقت را بر مسلمین مشتبه می سازند.