عدل الهی
در این دنیا نعمت هایی هست که خداوند آن را به بعضی اشخاص در این دنیا داده ولی به بعضی نداده مثلاً خداوند یک نفر را زیبا خلق کرده و شخص دیگری را معمولی و گاهی زشت خلق کرده. برای رفع این اشکال روایاتی نقل می شود که خداوند چیزهایی که انسان در این دنیا دلش می خواسته داشته باشد و نداشته اگر با تقوا باشد در آخرت به او می دهد. اگر این گونه باشد ممکن است آن شخصی که این نعمت را در دنیا دارد و با تقوا هم هست به او هم در صورت خواستن بدهند. پس فرق این دو شخص در آخرت چگونه خواهد بود؟ یکی از این دو نفر هم این دنیا را داشته هم آن دنیا را دارد اما دیگری ...
این بحث مربوط به عدل الهی است و از دقیق ترین معارفی است که پاسخ به آنها برای کسی که تخصص نداشته باشد خیلی مشکل است. در مورد بعضی مسائل خیلی محسوس مادی وقتی از ما سوال شود جواب نمی دهیم. مثلاً اگر از ما بپرسند که فلان بیماری دارویش چیست؟ می گوییم نمی دانیم. در حالی که مساله ای محسوس و تجربی است وانسان می تواند تجربه کند وپاسخ را پیدا کند. اما نسبت به این مسائل که خیلی عمیق تر و دقیق تر است گاهی ممکن است بدون تخصص و بدون مطالعه پاسخ هایی بدهیم که منطبق بر واقع نباشد.
شهید مطهری (ره) بخشی از کتاب عدل الهی رادر صدد پاسخ به همین سوال که چرا باید این تفاوت ها در عالم باشد نوشته اند.
چند نکته را در این زمینه فهرست وار بیان می کنم:
نکته اول اینکه اگر تفاوت نبود آیا می توانستیم زندگی بکنیم؟ اگر همه انسان ها از هر نظر مثل هم خلق می شدند آیا زندگی امکان داشت؟ قطعا باید گفت نه، امکان نداشت و کل نظام اجتماعی مختل می شد.
از امام علی(علیه السلام) نقل شده که فرمود: مادامی که مردم تفاوت دارند در خیر و خوشی زندگی می کنند اگر مساوی شدند هلاک می شوند.
آیا امکان دارد که تفاوت ها را برداریم؟ اگر تفاوت ها برداشته شد این نظام باقی می ماند؟ نظامی که نظام علّی ونظام سبب و مسبّب است و به لحاظ عقلی و وجدانی هم آن را این گونه می بینیم.این تفاوت ها را اگر تا محدوده وسیع تری ببینیم این مطلب بیشتر به ذهن می آید مثلا یک چیز گیاه شده، یکی چهارپا، یکی انسان، یکی مرد و یکی زن شده و ....
نکته دوم اینکه این سوال از اینجا ناشی می شود که وضع خدا و کار خدا را با کار خودمان مقایسه می کنیم. کار ما اعتباری و جعلی است مثلا زمانی که می خواهیم دوچرخه بسازیم زینش را بالا می گذاریم، چرخش را پایین می گذاریم و نظمش را طوری قرار می دهیم که مطابق با میل خودمان باشد.
اگر همه انسان ها از هر نظر مثل هم خلق می شدند و تفاوتی وجود نداشت کل نظام اجتماعی مختل می شد. از طرفی بخشی از تفاوت ها به اختیار خود انسان ها بوجود آمده
خیال می کنیم این نظام عالم را که خدا خلق کرده یک نظام قرار دادی است یعنی اول خداوند قطعاتی را خلق کرده، موجوداتی را خلق کرده بعد گفته تو انسان باش، تو حیوان باش، تو زشت باش، تو زیبا باش و ... . با این توضیحات سوال می کنیم که چرا برعکس نشده؟
اما اگر بپذیریم که در جای خودش ثابت شده که این نظم و این نظام، ذاتی این عالم است. این عالم یا نیست یا همین است مثل سلسله اعداد، یعنی عدد 3 یا نیست یا جایش بین 4 و 2 است.
آخرین نکته اینکه باید تفاوت هایی که وجود دارد بررسی شود تا فهمیده شود آنکه زشت شده علتش چه بوده؟ آیا به خود انسان ها بر نمی گردد؟ به غذا، به مسائل ژنتیکی، کیفیت ازدواج و ده ها مساله دیگر.
خدا که اول انسان را خلق کرد دو تا بودند. اگر زشت بودند همان دو تا بودند و اگر زیبا بودند هم همینطور. این زشتی ها و زیبائی هایی که بعداً پیدا شده علت های خاص خود ش را دارد باید این علت ها را از بین ببریم. می خواهم بگویم بخش قابل توجهی از این تفاوت ها تفاوت های خود ساخته و در اختیار انسان هاست که انسان خود باید این تفاوت ها را از بین ببرد.
چکیده
نظام عالم یک نظام علّی ونظام سبب و مسبّب است و یک نظام قرار دادی نیست و نظم ذاتی این عالم است. بنابر این حقیقت، کار خدا را نباید با کار خود مقایسه کنیم. اگر همه انسان ها از هر نظر مثل هم خلق می شدند و تفاوتی وجود نداشت کل نظام اجتماعی مختل می شد. از طرفی بخشی از تفاوت ها به اختیار خود انسان ها بوجود آمده.