عده اى تصور مىکنند خوش اخلاق بودن، خوش رو بودن به هنگام برخورد با دیگران است، اما این تصور بدون شک تصور بى جایى است؛ زیرا خندهرویى یک جزء بسیار کوچک از مسئله خوش خلقى است، اخلاق در اصطلاح بزرگان، آراسته بودن به تمام حسنات اخلاقى و دور ماندن از رذایل است.
هنگامى که رذایل از قبیل: کبر، ریا، بخل، حسد، نفاق، نمامى، دروغگویى، غرور، عجب و... از صفحه روان زدوده شد و نفس به سخا، مروت، مردانگى، فتوت، شرف، غیرت، خشوع، خضوع و... آراسته گشت، انسان، خوش اخلاق شده و به اخلاق پاک آراسته گشته است.
قرآن مجید، حسنات اخلاقى را «نور» دانسته، و آراسته به آن حسنات را منور به نور حق قلمداد کرده است:
«أَ وَ مَنْ کانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ کَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ لَیْسَ بِخارِجٍ مِنْها کَذلِکَ زُیِّنَ لِلْکافِرِینَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ» .
«آیا کسى که [از نظر عقلى و روحى] مرده بود و ما او را [به وسیله هدایت و ایمان] زنده کردیم، و براى وى نورى قرار دادیم تا در پرتو آن در میان مردم [به درستى و سلامت] حرکت کند، مانند کسى است که در تاریکىها [ىِ جهل و گمراهى] است و از آن بیرون شدنى نیست؟! این گونه براى کافران [به خاطر لجاجت و عنادشان] آنچه انجام مىدادند، آراسته شد [تا گمان کنند اعمالى را که انجام مىدهند نیکوست».