حکم خواندن قرآن بر ستمگران
یکی از شرایط خواندن قرآن این است که آن را در هر جایی نباید خواند؛ چرا که ممکن است این کار، در شرایطی، بی احترامی به قرآن به حساب بیاید. مثلاً ممکن است خواندن قرآن در حضور شخصی که شایستگی ندارد، سبب تایید آن شخص بشود. می دانیم، آن ها که ستم کردن به مردم پیشه شان است و برای ارزش های الهی، احترامی قایل نمی شوند، از دیدگاه اسلام، افراد غیرقابل احترام به حساب می آیند؛ لذا همکاری کردن با آن ها وحتی سکوت کردن در برابر حق کشی های آن ها محکوم است. بر این اساس، اگر کسی در حضور یا مجلس چنین کسانی قرآن بخواند تا پولی به دست آورد، نه تنها چنین قرآن خواندن، پاداشی نزد پروردگار ندارد، بلکه این قاری، مورد لعن و نفرین واقع می گردد. امام باقر علیه السلام در این باره فرموده اند: هر کس نزد پیشوای ستم گر برود و به قصد رسیدن به مال دنیا، برای او قرآن بخواند، قاری، در ازای هر حرفی که می خواند، ده نفرین می شود و شنونده، برای هر حرفی یک نفرین.
شرط تفسیر آیات قرآن
به خاطر سبک ویژه قرآن، فهمیدن معانی نهفته بسیاری از آیات، بلکه استفاده مناسب از عبادت های به ظاهر روشن، نیاز به آشنایی با دانش و معارف ویژه ای دارد. بر این اساس، تفسیر قرآن از سوی هر کسی که آشنایی اندکی با زبان و ادبیات عربی دارد، ساخته نیست؛ چون تفسیر، تنها دریافتن و روشن کردن معنای الفاظ نیست، بلکه هدف اساسی در تفسیر، رسیدن به مغز و تبیین معانی نهفته و غیر روشن آیه های قرآن است. پرواضح است که این کار در توان همه افراد نیست؛ لذا یکی از هشدارهای مهم اولیای الهی در زمینه برخورد با قرآن این بوده است که مبادا افراد، در اثر بی توجهی، به تفسیر شخصی از کتاب الهی بپردازند، تا خدای ناکرده، علاوه بر رقم زدن سرنوشت بد برای خود، چه بسا موجب گمراهی عده بسیاری از مردم شوند! نقل کرده اند، امام باقر علیه السلام به قَنادة بن دِعامه فرمود: ای قناده! تو فقیه بصریان هستی؟ عرض کرد: مردم این طور خیال می کنند. حضرت فرمود: شنیده ام که تفسیر قرآن می گویی. عرض کرد: آری! حضرت فرمود:... قرآن را کسی می تواند بشناسد که مخاطب آن بوده است.
مرتبه های تفسیر قرآن
به رغم گمان بسیاری از مردم، دست یابی به حقیقت معنای بسیاری از آیات قرآن و تشخیص منظور اصلی عبارت های کلام خداوند، دشوار است. این ویژگی قرآن سبب شده است که هر کسی نتواند، تنها با تکیه بر توان علمی و فکری که دارد، به تفسیر آیه های آن بپردازد. امام باقر علیه السلام در این باره فرموده اند: «... چیزی دورتر از تفسیر حقیقی قرآن، نسبت به خرد و اندیشه مردم نیست؛ زیرا چه بسا یک آیه قرآن، آغازش درباره چیزی است، امّا پایان همان آیه، درباره چیز دیگری است. در هر حال، آیات قرآن کریم مجموعه گفتاری به هم پیوسته است که به شکل ها و معانی گوناگون حمل می شود».
پیامد رها ساختن کتاب آسمانی
یکی از سنت های مهّم خداوند متعال این است که همواره در دوره هر یک از انبیای صاحب کتاب آسمانی، وقتی امّتی، کتاب آسمانی خود را ـ که همان برنامه کامل هدایت آن ها از سوی خداوند بوده است ـ کنار گذاشتند و به احکام و دستورهای آن بی توجهی کردند، خداوند، توان دریافتن و درک معارف آن کتاب را از آنان سلب می کند تا سزای این کار را در دنیا که همان گمراهی است و در آخرت، که عذاب دردناک است، به خاطر این ناسپاسی، بچشند. امام جواد علیه السلام در این باره فرموده اند: «هر امّتی، آن گاه که کتاب آسمانی خویش را رها کرد و آن را از خود دور ساخت، پروردگار عالَم، علم و معرفت به معارف و آموزه های آن را از آنان سلب می کند...، دور افکندن کتاب به این است که حرف ها و کلمات آن را به پا دارند و معنی و مفهوم آن را تغییر داده و تحریف نمایند، کتاب را می خوانند و روایت می کنند، امّا احکام آن را رعایت نمی کنند و در عمل به کار نمی بندند. فقط نادانان، به صرف اینکه آن را در حافظه حفظ می کنند، خوشحال می شوند، ولی دانایان از این که مردم احکام آن را رعایت نمی کنند، اندوهناک اند».
امام رضا علیه السلام و تلاوت قرآن
از روایت های تاریخی چنین برمی آید که اولیای الهی، قرآن را نه تنها با رعایت تمام آداب و احکامی که برای تلاوت آن بیان شده است، می خواندند، بلکه چنان به معنی و مفهوم آن توجّه می کردند که حالت های آن ها، با توجّه به مضمون و پیام هر یک از آیات، تغییرپیدا می کرد؛ چون به بشارت بهشت و سلامت می رسیدند، بشاش می شدند، اما هنگامی که به آیه های عذاب و گرفتاریِ آتش جهنم برمی خوردند، دور ماندن از آن را آرزو می کردند. در این باره نقل شده است که وقتی حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام عازم خراسان بودند، همراهان او می دیدند آن حضرت، شب، در بستر و محل استراحت خود زیاد قرآن تلاوت می کردند و هرگاه به آیه ای برمی خوردند، که در آن، از بهشت یا جهنم سخن به میان آمده بود، می گریستند و بهشت را از خدا درخواست کرده و از آتش جهنم، به خداوند پناه می بردند... .
میزان بودن قرآن
یکی از راه های شناخت مسیر حقّ و صراط مستقیم هدایت، تطبیق دادن کارها و رفتار، با رهنمودهای قرآن است. اگر کاری را قرآن تایید کرد ـ حتی اگر تمام مردم دنیا آن را نپسندند ـ ، باید دانست کار نیکی است. در مقابل، اگر کاری را یا رفتاری را همه بپسندند، امّا قرآن آن را ردّ کند، باید این کار و یا رفتار را نادرست دانست؛ چون کامل ترین میزان تشخیص خوبی و بدی، کتاب خداست. امام باقر علیه السلام خطاب به جابر بن یزید جُعفی فرموده اند: اگر اهل شهری که در آن زندگی می کنی، همگی بگویند تو مرد بدکار و ناشایستی هستی، این حرف تو را اندوهناک نسازدو اگر همه آن ها یک صدا بگویند تو انسان صالح و نیکوکار و خوبی هستی، این سخن نیز مایه خشنودی تو نشود؛ بلکه خودت را به قرآن عرضه کن، ببین آیا به راهی که قرآن گفته است می روی؟ یا از آن چه قرآن باز داشته است، خودداری می کنی؟ و یا برآن چه که قرآن را خوشایند است، تو نیز خشنودی و از آن چه که قرآن بیم می دهد، بیمناکی؟ اگر چنین بود، در راه خود ثابت قدم باش و از کارها و رفتارت خشنود باش و بدان که حرف نادرست دیگران، به تو گزندی نخواهد رساند. عمده آن است که کارها و رفتارهایت، مورد پسند قرآن باشد.
پاسخ گویی به زبان قرآن
یکی از روش های زیبای ترویج و تشویق به آموزش و انس با قرآن در سیره اهل بیت علیهم السلام ، استناد به آیه های قرآنی در پاسخ گویی به پرسش های مردم است. در سیره و زندگانی معصومان علیهم السلام بسیار دیده شده است که پاسخ مردم را با زبان قرآن داده اند و با این کار، هم نشان دادند که به همه پرسش های اعتقادی و معرفتی انسان، در قرآن پاسخ داده شده و هم به مسلمانان سفارش می کردند که اُنس خود را با کتاب الهی بیشتر کنند تا از برکت های آن برخوردار شوند. نقل کرده اند: یکی از سیاست های مامون عباسی این بود که از امام رضا علیه السلام ، پرسش های زیادی را با هدف امتحان از آن حضرت می پرسید؛ امام علیه السلام ، با آوردن نمونه های قرآنی و پاسخ کامل پرسش های مامون را به زبان قرآن می دادند.
قرآن، پاسخ گوی نیاز انسان
اگر از اهل بیت علیهم السلام ، در فهمیدن قرآن کمک گرفته شود، خواهیم دید که قرآن، به تمام نیازهای فکری و اعتقادی انسان وآن چه به هدایت او مربوط می شود، پاسخ های لازم را ارایه کرده است. قرآن، خود، از این ویژگی، با عنوان «تبیانا لِکُلِ شیٍ» تعبیر می کند. در سخنان امامان معصوم علیهم السلام هم با تعبیرهای گوناگون، از این ویژگی قرآن یاد شده است. امام باقر علیه السلام در این باره فرموده اند: خداوند متعال، تمام چیزهایی را که امّت اسلامی، تا روز قیامت به آن ها نیازمندند، در قرآن، و به دست فرستاده اش ـ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ـ برای مردم بیان نموده است و حتی برای هر چیزی، اندازه ای خاص قرار داده و برای دست یابی به هر یک از آن ها، دلیل و راهنمایی مشخص کرده است.
جهانی و جاودانگی بودن قرآن
قرآن، کتاب کامل هدایت انسان در هر زمان و هر مکان است. معارف قرآن، به قوم خاصّ یا زمان خاص اختصاص ندارد. براین اساس، مجموعه معارف و احکام و قوانین این کتاب الهی، به آن دسته از کارها، اصول و نیازهای بشر توجّه دارد که در میان بشر، منتشر کند. پیش رفت یا عقب گرد هر جامعه ای، هرگز به کهنه شدن و یا ناکارآمدی این رهنمودها نمی انجامد؛ چون مقررات و سنت های موثر در هدایت انسان، در همه زمان ها و مکان ها یکسان و ثابت است؛ مثلاً تقوا واخلاص در عمل و کار نیک، در هر زمان و هر مکانی، در رسیدن به کمالات و به دست آوردن سعادت کمک می کند و ظلم و ستم و کوتاهی در عمل به وظایف، آدمی را همیشه و در همه جا از رسیدن به سعادت و کمال باز می دارد. امام باقر علیه السلام در این باره فرموده اند: «... اگر بنا بود آیه ای که درباره قومی نازل شده، پس از مردن آن قوم، بی اثر شود و ازبین برود، از قرآن چیزی باقی نمی ماند؛ ولی حقیقت این است که تا زمانی که آسمان و زمین باقی است، سراسر قرآن، در جریان خواهد بود...».
اوصاف قرآن
امامان معصوم علیهم السلام برای آشناسازی مردم با بزرگی قرآن، با توجّه به استعداد افراد وشرایطی ویژه ای که داشتند، مطالبی را بیان کرده اند تا مردم، هرچه بیش تر در عمل به معارف و رعایت دستورهای آن بکوشند. نقل شده است، روزی حضرت امام رضا علیه السلام از ویژگی های قرآن سخن به میان آوردند و درباره آیات و حجت ها و معجزه بودن آن مطالبی را بدین شرح بیان فرمودند: «... به راستی که قرآن ریسمان استوار خدا، دستگیره نجات و راه روشن و مستقیم الهی است که آدمی را به بهشت رهنمون ساخته و از گرفتار شدن به آتش دوزخ نجات می بخشد. معارف آن، هرگز به سبب گذشت زمان، فرسوده نمی شود و همیشه طراوت آن باقی است؛ چون این کتاب، برای زمان و دوره خاصی قرار داده نشده است، بلکه در هر زمانی، دلیل و راهنما و حجّت الهی بر مردم است و از هیچ سو، باطل، به آن راه نمی یابد؛ چرا که قرآن، فرو فرستاده از سوی خداوند حکیم و حمید است.
ویژگی و آثار قاریان واقعی قرآن
تلاوت قرآن، اگر با توجّه به شرایطی که برای آن در نظر گرفته شده است انجام گیرد، آثار و برکت های خوبی برای جامعه خواهد داشت. بر این اساس، تلاوت کنندگان قرآن را به چند دسته می شود تقسیم کرد که شایسته ترین و با فضیلت ترین آن ها، کسانی هستند که تمام شرط های در نظر گرفته شده برای خواندن قرآن را رعایت کنند. امام باقر علیه السلام فرموده اند: «... مردی که قرآن را بخواند و رهنمودهای آن را همانند داروی شفابخش، بر دردهای خویش بگذارد، آن را در عمل به کار گیرد، شب را با آن به سر برد، روز را با آن سپری کند، در محل نماز خود، به خواندن آن مشغول شود و با تلاوت آن، بستر خویش را ترک کند [در یک کلام، در همه حال و همه جا، زبانش به تلاوت قرآن و اعضا جوارحش، به عمل به دستورهای آن مشغول باشد [خداوند، به برکت او، بلا را از مردم دور می سازد، دشمنان را مقهور می سازد و باران را فرو می فرستد. البتّه، به خدا سوگند، که این دسته، تلاوت کنندگان قرآن، از گوگرد سرخ، کمیاب تر و با ارزش ترند».
قاریان قرآن سه گروهند
با توجه به انگیزه ها و هدف هایی که افراد، در انجام کارها دارند، ارزش کار واهمیت رفتارهای آن ها با هم، تفاوت پیدا می کند؛ بر این اساس، تلاوت کنندگان قرآن هم با توجه به نیّتی که از این کار دارند، به سه گروه تقسیم می شوند. امام محمدباقر علیه السلام قاریان قرآن را به سه گروه تقسیم می کنند؛ گروهی که قرآن را چون کالایی قرار می دهند و به وسیله آن توجه زمامداران و صاحبان قدرت را به خود جلب می کنند و در مقابل، به مردم فخرفروشی و گردن فرازی می نمایند؛ گروه دیگر، کسانی هستند که حروف و شرایط و مقررّات تلفظ قرآن را رعایت می کنند، امّا حدود و احکام آن را زیر پا می گذارند و گروه سوم از قاریان قرآن، کسانی هستندکه قرآن را می خوانند و داروی شفابخش معارف و دستورهای قرآن را بر دردهای معنوی روح و جان خود می نهند تا آن ها را درمان کنند....
دانشمندْ نمایانِ مسلمان
کسانی که با سوء استفاده از کتاب های آسمانی، می خواستند به هدف های مادی و دنیوی خود برسند، عده شان کم نبوده است و مردم، همواره در تیررس زیان های فراوان آن ها بودند؛ لذا اولیای الهی، به شیوه های گوناگون، از راه برشماری ویژگی های ناپسندشان، مردم را از گرفتار شدن به دام آن ها برحذر داشته اند. امام جواد علیه السلام ، در روایتی، دو گروه از این افراد را چنین معرفی کرده اند: «... دانشمندْ نمایانِ یهودی و مسیحی را بشناس! آن ها کسانی بودند که حقیقت های کتاب آسمانی را پنهان کردند و آن را به سود خودشان تحریف کرده و تغییر دادند. البتّه، آن ها از این کارخویش، سودی نبردند؛ چون به راه راست دست نیافتند. سپس دانشمندْ نمایانِ مسلمان را بشناس؛ یعنی کسانی را که حروف قرآن را خوب ادا کرده، امّا حدود و احکام آن را نادیده گرفته و یا زیرپا می گذارند. این ها در زمره ستم گران و گردن کشانند. هرگاه، هواپرستان از یکدیگر جدا شوند تا به سزای اعمالشان برسند، این طایفه، با دنیا پرستان محشور خواهند بود و این تنها بهره ای است که این مردم، از دانش خود به دست می آورند».
قرآن شناسان
همان گونه که هر رشته ودانشی، متخصصان ویژه خود را دارد، قرآن کریم هم متخصصانی دارد که با همه معارف قرآن آشنایند. دیگر مردم هم باید در استفاده بهینه از معارف کتاب آسمانی، از این متخصصان کمک بگیرند این قرآن شناسان حقیقی، که همان اهل بیت علیهم السلام هستند چون از عصمت و علم امامت برخوردارند، به مرتبه ای از کمال رسیده اند که آموزگاران و تفسیرگران حقیقی کلام خداوند معرفی شده اند؛ لذا، وقتی «سُدیر صِیرَفی» از جایگاه و مقام امام صادق علیه السلام می پرسند، آن حضرت در پاسخ می فرمایند: «ما گنجینه های دانش خدا و مترجمان وحی اوییم...» در جایی دیگر، وقتی از آن حضرت، درباره این آیه که می فرماید... «ای مردم! اگر نمی دانید، از اهل ذکر (دانایان علم قرآن) بپرسید». سؤال شده، امام علیه السلام فرمودند: «مقصود از اهل ذکر در این آیه، ما[اهل بیت علیهم السلام [هستیم» و سرانجام، در جایی دیگر، امام باقر علیه السلام ، ضمن توصیف دانش هایی که به اهل بیت علیهم السلام داده شده است، فرمودند: «از جمله دانش هایی که به ما بخشیده شده است، تفسیر قرآن و احکام آن است».
قرآن و مراتب کمال در آخرت
انس با قرآن، نه تنها در دنیا، بلکه در آخرت نیز سبب دست یابی به مرتبه های بالاتری از کمال می شود. حَفْص می گوید: «از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام شنیدم که به مردی فرمودند: آیا ماندن در دنیا را دوست داری؟ آن مرد عرض کرد: آری! حضرت فرمود: برای چه؟ عرض کرد: به خاطر خواندن سوره توحید. امام باقر علیه السلام ، پس از شنیدن این پاسخ، چند لحظه سکوت کردند، آن گاه فرمودند: ای حفص! هر که از دوستان و پیروان ما اهل بیت علیهم السلام رحلت کنند و قرآن را خوب ندانند، در جهان واپسین، آن را به او می آموزند تا به برکت آشنایی با قرآن، منزلت و کمالات معنوی آنان را بالا ببرد؛ چون درجه های بهشت، برابر با آیه های قرآن است و به او گفته می شود قرآن بخوان و بر درجه ات بیافزا، پس مومن هم به تلاوت قرآن می پردازد و کمالات او ارتقا پیدا می کند. حَفْص می گوید: من نه کسی را خاشع تر از موسی بن جعفر علیه السلام در برابر قرآن دیدم، نه امیدوارتر از او. همیشه قرآن را با لحن محزون می خواند. هنگامی که قرآن می خواند، گویی با انسانی روبه رو سخن می گفت».
چگونه قرآن بخوانیم؟
دراین باره که چگونه باید قرآن خواند، روایت های زیادی واردشده است که از مجموع این روایت ها چنین می فهمیم که قرآن را نه باید خیلی با صدای بلند خواند که موجب آزار دیگران شود و نه خیلی آرام که فهمیده نشود انسان به چه کاری مشغول است. در این باره، ابوبصیر نقل می کند که به امام باقر علیه السلام عرض کردم: هرگاه قرآن را با صدای بلند تلاوت می کنم، شیطان چنین وسوسه ام می کند که بااین کارم، به خانواده ام یا سایر مردمی که صدایم را می شنوند، خودنمایی و ریا می کنم. امام باقر علیه السلام به ابوبصیر فرمودند: ای ابامحمد! قرآن را نه با صدای خیلی بلند نه خیلی آهسته بخوان؛ بلکه با آوازی متوسط قرآن بخوان تا خانواده ات بشنوند و بکوش تا تلاوت تو، با صدای خوب و خوش آیند باشد، چرا که خداوند، زیبا و نیکو خواندن قرآن را دوست تر دارد».
بهار تلاوت قرآن
گرچه برای انجام دادن کارهای پسندیده چون تلاوت شایسته قرآن، زمان ویژه ای معین نشده است، امّا بی تردید زمان ها و مکان های تلاوت قرآن، در نوع و میزان آثار و برکات، با هم متفاوتند. از مجموع روایت هایی که درباره آداب و شرایط تلاوت قرآن، از سوی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام واردشده است، به خوبی این حقیقت روشن است که پاداش تلاوت کلام الهی، در همه زمان ها، به یک اندازه نیست؛ لذا به خواندن قرآن در یک زمان خاص به بیش از دیگر زمان ها سفارش شده است، مثلاً تلاوت قرآن در دل شب، در روزهای جمعه، به هنگام خوابیدن و... بسیار مورد تاکید است. یکی از زمان هایی که تلاوت قرآن در آن بسیار سفارش شده است، ماه رمضان است. امام باقر علیه السلام در این باره فرموده است: «برای هر چیزی بهاری هست و بهار تلاوت قرآن، ماه مبارک رمضان است».
طبقه بندی موضوعی قرآن
موضوع های قرآنی از دیدگاه های گوناگون، قابل طبقه بندی است. در روایت هایی که از معصومین علیهم السلام در این باره وارد شده است، دیدگاه های گوناگونی به چشم می خورد که این تفاوت های ظاهری کم، به نیاز وتوان درک مخاطبین مربوط می شود؛ یعنی هر یک از معصومین که در این باره سخن گفته اند، طبقه بندی موضوع های قرآن را به شیوه ای مطرح کرده اند که برای حاضران، قابل فهم و موردنیاز بوده است. در حدیثی، امام صادق علیه السلام فرمودند: مطالب قرآن، به چهار بخش تقسیم می شود؛ بخشی برای بیان کارهای حلال، بخشی برای کارهای حرام، بخشی برای تبیین سنت ها و احکام و سرانجام، بخشی هم به اخبار گذشتگان و آیندگان، نیز چیزهایی که سبب از بین رفتن اختلاف در میان شماست. امّا امام باقر علیه السلام در ضمن روایتی، معارف قرآن را این گونه تقسیم کرده اند: یک چهارم قرآن درباره ما اهل بیت علیهم السلام ، یک چهارم دیگر درباره دشمنان ما، یک چهارم دیگر درباره سنت ها و سرانجام، بخش دیگر آن، مربوط به بیان فرایض و احکام است.