این زن، ملکه دربار پادشاهی کفرپیشه است و در اوج برخورداری از مال و جمال دنیوی، اما فطرتش چنان پاک است و حقیقت پذیر، که چون ندای حق را میشنود سر تسلیم به آستان خورشید حقیقت فرود آورد و در پرتو ایمانی پولادین و استقامتی مثالزدنی، وارث خانهای در بهشت عدن الهی(بنا بر گزارش قرآن) و مفتخر به همسری رسول خاتم (ص) در بهشت(بنا بر گزارش روایات) گردید.
همسر فرعون، بنا بر تصریح روایات متعدد، آسیه نام داشت. آسیه از ماده"اسی" است که در لغت به معنی حزن است، و اگر لفظ آسیه درباره یک بنا و ساختمان به کار رود، به معنی محکم بودن اساس و پایه آن میباشد. [1] اما در اصطلاح قرآنی نام زنی است که همسر فرعون و دختر مزاحم بوده، [2]. برخی وی را عمه حضرت موسی نیز دانستهاند. [3].
قرآن در دو آیه، از این بانوی بزرگوار با عنوان "امْرَأَتَ فِرْعَوْن" یاد کرده است. [4]
به نوشته طبری، آسیه ابتدا همسر قابوس بن مصعب بن معاویه بود. هنگامی که موسی به پیامبری رسید، قابوس (فرعون زمان کودکی) مُرد و برادرش ولید (فرعون غرق شده در نیل) به جای وی نشست و با آسیه، همسر برادرش ازدواج کرد. ولی از شعراء/ 26 برمیآید که فرعونِ غرق شده در نیل، همان فرعونِ زمانِ کودکی موسی است و گفته طبری تضعیف میشود. از سوی دیگر، نامهای نامتناسب با فرهنگ و زبان قبطی، خود میتواند دلیلی بر نادرستی گزارشهای مذکور باشد. [5]
آسیه از منظر قرآن
چنانکه گذشت بنا بر گزارش قرآن، آسیه همسر فرعون است. همسر شخصیتی منفی در تاریخ که به مرحلهای از سقوط در کفر رسید تا فریاد (أنا ربکم الأعلی)[نازعات/24]؛ منم خدای برتر شما سرداد، ولی حضرت آسیه به خدای متعالی ایمان آورد و به مقام شامخ دست یافت، خدا او را نجات بخشید و در بهشت اسکان داد و همسر فرعون بودن و زیرسلطه او زندگی کردن تأثیری در ایمان وی نداشت: (وضرب الله مثلاً للّذین آمنوا امْرَأَةَ فرعون إذ قالت ربّ ابنِ لی عندک بیتاً فی الجنة ونجّنی من فرعون وعمله ونجّنی من القوم الظّالمین)[تحریم/11]. [6]
آسیه بنا بر روایت قرآن و اهل بیت (ع) دو بار، ناجی موسی (ع) در کودکی بوده است.
وَ قالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَیْنٍ لی وَ لَکَ لا تَقْتُلُوهُ عَسی أَنْ یَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخِ ذَهُ وَلَداً وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ همسر فرعون (هنگامی که دید آنها قصد کشتن کودک را دارند) گفت: او را نکشید، نورچشم من و شما است، شاید برای ما مفید باشد یا او را پسر خود برگزینیم و آنها نمیفهمیدند (که دشمن اصلی خود را در آغوش خویش میپرورانند). (9 / قصص)
به نظر میرسد که فرعون از چهره نوزاد و نشانههای دیگر از جمله گذاردن او در صندوق و رها کردنش در امواج نیل، دریافته بود که این نوزاد از بنی اسرائیل است، ناگهان کابوس قیام یک مرد بنیاسرائیلی و زوال ملک او به دست آن مرد بر روح او سایه افکندو خواهان اجرای قانون جنایتبارش درباره نوزادان بنیاسرائیل در این مورد شد. اطرافیان متملق و چاپلوس نیز فرعون را در این طرز همسر فرعون که نوزاد پسری نداشت و «آسیه» فکر تشویق کردند و گفتند: دلیل ندارد که قانون درباره این کودک اجرا نشود. اما قلب پاکش که از قماش درباریان فرعون نبود، کانون مهر این نوزاد شده بود، در مقابل همه آنها ایستاد و از آنجا که در این گونه کشمکشهای خانوادگی، غالباً پیروزی با زنان است، او در کار خود پیروز شد. و اگر داستان شفای دختر فرعون نیز به آن افزوده شود، دلیل پیروزی آسیه در این درگیری روشنتر خواهد شد. آسیه در فضای ظلمآلود و شکنجهگاه فرعون از خدا خواست که پروردگارا برای من نزد خویش در بهشت خانهای بساز و.... خدای متعالی دعای آسیه را مستجاب کرد و او جایگاه خویش را در بهشت مشاهده کرد، روح از بدنش جدا شد و به شهادت رسید. [7]
آسیه (سلام الله علیها) از خدا دو کرامت طلب کرد: کرامت معنوی که حضور در نزد خدای متعالی است و کرامت صوری که استقرار در بهشت است. [8] خواست این بانوی گرامی از خدا که عرضه داشت: (رب ابن لی عندک بیتاً فی الجنة) و از خدا خانهای را طلب کرد که عندالله و در بهشت باشد برای این بود که ورود به بهشت، حضور در جوار حضرت ربالعالمین است و در آموزههای دینی آمده است که «الجار ثم الدار»[9] در واقع، توجه مضاعف خدای متعالی را طلب کرده است. و با تقدیم کلمه «عندک» بر کلمه «بیتاً» تقدّم رعایت همسایه بر رعایت خانه را یادآور شده است. [10].
آسیه در آئینه روایات
در روایات نیز از آسیه به نیکی یاد شده است. پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله)، آسیه را در کنار مریم، خدیجه و فاطمه (علیها السلام) یکی از چهار زن کامل و برتر عالم و نیز از بهترین زنان اهل بهشت شمرده است. پیامبر (صلی الله علیه وآله) به نقل ابوموسی، آسیه را به همراه مریم و خدیجه و فاطمه (علیها السلام) از زنانی میشمرد که به نهایت مراتب کمال رسیدند. نقل شده که آسیه، به همراه حوّا، مریم و مادر موسی برای کمک به وضع حمل فاطمه بنت اسد داخل کعبه شد و آسیه، علی (علیه السلام) را پس از تولّد در پارچهای پیچید. و هنگام تولّد فاطمه (دختر پیامبر) آسیه به همراه ساره، مریم و خواهر موسی، برای کمک به خدیجه نزد وی آمدند. آسیه، همدم خدیجه در بهشت و از همسران بهشتی پیامبر دانسته شده است. نقل شده که هنگام وفات خدیجه، پیامبر به وی گفت: هنگامی که بر هووهای خود، مریم، کلثوم خواهر موسی و آسیه، همسرفرعون واردشدی، سلام مرا برسان. امام حسین (علیه السلام) هنگام دفن امیرمومنان، آسیه را به همراه فاطمه و حوّا و مریم در حال ندبه بر ایشان مشاهده کرد. از پیامبر (صلی الله علیه وآله) نقل شد که حوا در روز [قیامت، درحالیکه آسیه با او است، در میان هفتاد هزار حوریه به استقبال فاطمه میآید. [11]
پانویسها:
[1]. فراهیدی، خلیلبناحمد؛ کتاب العین.
[2]. طبرسی، فضل بن حسن؛ تفسیر جوامع الجامع.
[3]. کاشانی ملافتح الله، زبدة التفاسیر، قم، بنیاد معارف اسلامی، 1423 ق، چاپ اول، ج 7، ص 119.
[4]. قصص/9 و تحریم/11.
[5]. محمد خزائلی، اعلام قرآن، ج 1
[6]. جوادی آملی، توحید در قرآن ، ص 556
[7]. طباطبایی، المیزان، ج 19، ص 362
[8]. همان
[9]. مجلسی، بحارالانوار، ج 43
[10]. جوادی آملی، توحید در قرآن ، ص 555.
[11]. محمد بیستونی، تفسیر خانواده، ج 1