اهمیت انتظار
از باورهای اساسی و بالنده و زیبای جهان اسلام، اعتقاد به ظهور مصلحی بزرگ از جانب خالق هستی و فیض مطلق است. مصلحی که تلاش های شبانه روزی دیگر مصلحان و مشعل داران هدایت را به ثمر برساند و انسان را که گرفتار کج روی ها و دل خوشی های زودگذر و فریبنده شده است و در هاله ای از اضطراب و حیرت به سر می برد نجات بخشد. به راستی انتظار وجود چنین نجات بخشی، دل های مرده را زنده می کند و مردم را از یأس – که بزرگ ترین مشکل روانی قرن معاصر است - رها می سازد.
امیر مؤمنان، علی بن ابی طالب (علیه السلام) فرمود:
انتَظَرُوا الفَرَجَ وَ لا تَیأَسُوا مِن رَوحِ اللهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الأَعمَالِ إِلَی اللهِ – عَزَّ وَ جَلَّ – انتِظَارُ الفَرَجِ؛
شما به فرج و گشایش الهی امیدوار باشید و از کمک های خداوند ناامید نگردید. همانا برترین اعمال در نزد خالق یکتا انتظار فرج است. (1)
• مفضل بن عمر گفته است در محضر امام صادق (علیه السلام) بودیم که سخن از انتظار و آمادگی و پذیرش نجات بخش الهی که از فرزندان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است به میان آمد. حضرت صادق (علیه السلام) فرمود:
مَن مَاتَ مُنتَظِراً لِهَذَا الأَمرِ کَانَ کَمَن کَانَ مَعَ القَائِمِ فِی فُسطَاطِهِ، لا بَل کَانَ بِمَنزِلَةِ الضَّارِبِ بَینَ یَدَی رَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) بِالسَّیفِ؛
هر کس در انتظار فرج به سر برد و با آمادگی برای ظهور قائم (آل محمد) از دنیا برود، همانند کسی است که در خیمه فرمان دهی او به سر برده و گوش به فرمان او باشد. – بلکه بالاتر، او همانند کسی است که در راه خدا در رکاب پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) جهت اصلاح جامعه و نشر اسلام با شمشمیر جهاد کند. (2)
• عبدالله بن بکیر گفته است که خدمت امام محمد باقر (علیه السلام) راجع به دوازدهمین وصی پیامبر و غیبت طولانی او و چگونگی انتظار، مطالب مختلفی مطرح شد.
حضرت باقر (علیه السلام) رو به جمع حاضر کرد و فرمود:
... اعلَمُوا أَنَّ المُنتَظِرَ لِهَذَا الأَمرِ لَهُ مِثلُ أَجرِ الصَّائِمِ القَائِمِ وَ مَن أَدرَکَ قَائِمَنَا فَخَرَجَ مَعَهُ فَقَتَلَ عَدُوَّنَا کَانَ لَهُ مِثلُ أَجرِ عِشرِینَ شَهِیداً وَ مَن قُتِلَ مَعَ قَائِمِنَا کَانَ لَهُ مِثلُ أَجرِ خَمسَةٍ وَ عِشرِینَ شَهِیداً؛
بدانید همانا کسی که انتظار فرج (و ظهور قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را داشته باشد، برای او پاداش روزه دار و نمازگزار خواهد بود و هر کس توفیق درک فیض ظهورش را پیدا کند و او را همراهی نماید و دشمنان ما را به قتل برساند، برای او پاداش بیست شهید خواهد بود و چنان چه آن شخص در رکاب قائم ما به شهادت برسد به او ثواب 25 شهید داده می شود. (3)
پس اندیشه انتظار و انتظار کشیدن به مفهوم سازنده و پویای آن از اهمیت والایی برخوردار است که مقایسه آن با دیگر اعمال، دشوار خواهد بود و همین امر، پیروان امامان معصوم (علیهم السلام) را استوار نگه داشته است به نحوی که هرگز خود را فراموش نکرده و در افکار دیگران هضم نشده اند.
انتظار در امت های پیشین
پیامبران گذشته – علیهم صلوات الله – در میان امت های خویش از اصلاح اساسی و اجرای عدالت عامه سخن گفتند و به پیروان خود وعده دادند که مصلح بزرگ خواهد آمد و شما و مردم جهان را از شرک و ضلالت و ستم و مظلومیت نجات می بخشد؛ در حالی که خود در این راستا با تمام وجود کوشیدند و شهدای فراوانی را تقدیم داشتند و گرفتاری های زیادی را در جهت اصلاح جوامع تحمل نمودند، لکن اصلاح اساسی فراگیر و جهان شمول تحقق پیدا نکرد.
ابراهیم خلیل الرحمان (علیه السلام) بعد از طوفان نوح به ارشاد پرداخت تا آن که بسیاری از افراد پاک مجذوب وی گشتند و سر تسلیم فرود آوردند. او با نمرودیان در افتاد و مشقّت زیادی را تحمل کرد و لکن نمرود – حَمورابی – با انحراف مردم و ساختن بهشت و دوزخ دنیایی و سوق دادن آنان به سوی مادیّت، افکار شیطانی خود را گسترش داد و در نهایت با مانع تراشی او، عدالت عمومی تحقق پیدا نکرد و وعده حضرت ابراهیم (علیه السلام) اجرا نشد و به جای خود باقی ماند.
حضرت موسی (علیه السلام) با کوشش زیاد، قوم خویش را نجات داد، ولی آنان فریاد برآوردند: (یا مُوسی اجعَل لَنا إلهاً کَما لَهُم آلِهَةٌ)؛ (4) موسی! برای ما بتی فراهم کن، همان طور که اینان بت پرستی می کنند.
پس در زمان موسای کلیم (علیه السلام) هم مدینه فاضله الهی تشکیل نگردید و انتظار عدالت عمومی در اعماق وجود انسان ها باقی ماند.
عیسی مسیح (علیه السلام) تلاش گسترده ای را آغاز کرد. دشمنان او را به صورت ظاهر به دار آویختند تا جلو عدالت خواهی او را بگیرند و به چپاولِ سرمایه های مادّی و معنوی مردم بپردازند. البته این ظاهر داستان غم انگیز حضرت عیسی (علیه السلام) بود و در واقع خداوندی سبحان، عیسی (علیه السلام) را از شر آنان محفوظ داشت و برای روز دیگر که همان وقت ظهور است به آسمان برد. او از آسمان فرود می آید و پشت سر حضرت مهدی (علیه السلام) قرار می گیرد. قرآن می گوید:
(وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَکِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ یَقِینًا * بَل رَفَعَهُ اللّهُ إِلَیْهِ وَکَانَ اللّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا)؛ (5)
گفتار دروغ آنان که گفتند: ما مسیح، عیسی بن مریم، رسول خدا را کشتیم در صورتی که او را نه کشتند و نه به دار آویختند، بلکه امر به آنان مشتبه گردید. همانا آنانی که درباره او اظهار نظر می کنند، مسلّم از روی شک و تردید است. آنان آگاهی ندارند؛ فقط از روی ظن خویش چیزی اظهار می کنند. به طور یقین آنان عیسی را نکشتند بلکه خداوند او را به سوی خود بالا برد و پیوسته خداوند بر هر کاری مقتدر است و اعمالش از روی حکمت خواهد بود.
علامه طباطبایی (رحمه الله) در تفسیر آیه فوق نوشته است: درباره ی این که عیسی بن مریم به هنگام ظهور مهدی (علیه السلام) فرود خواهد آمد و پشت سر او نماز خواهد گزارد، روایات زیادی را راویان اهل سنت و شیعه از پیامبر و ائمه (علیه السلام) نقل کرده اند که یقین آور است و جایی برای تردید باقی نمی گذارد. (6)
پس انبیا و امت های پیشین در انتظار مصلحی بزرگ و نجات بخشی جهان شمول بودند تا زحمات پیامبران (علیهم السلام) را به ثمر رساند و آن امری حتمی است. انتظار مصلح بزرگ و ایجاد مدینه فاضله از توقّعات همه ی انسان های پاک دلی بوده است که در طول قرن ها آن را دنبال کرده اند و به آن نرسیده اند. این درخواست پی در پیِ همه ی نسل ها و زمزمه ی فطری زیبای آن ها که انکار ناپذیر است، حاکی از وجود انتظار مصلحی است که بشر تا بدان نرسد و عدالت را در همه ی زوایای جهان ساری و جاری نبیند، از پای نخواهد نشست، بلکه تلاشش را مضاعف و انتظارش را دو چندان خواهد نمود، همان طور که در امت های پیشین چنین بوه است.
موسی (علیه السلام) با همه ی تلاش های شبانه روزی خود، خطاب به دشمنان عدالت و نیز یاران خویش فرمود: (قُلْ فَانتَظِرُواْ إِنِّی مَعَکُم مِّنَ الْمُنتَظِرِینَ)؛ (7) بگو: پس شما انتظار بکشید که من نیز با شما از منتظرانم.
انواع انتظار
« انتظار » چشم داشتن، توقّع و چشم به راه بودن است. (8) « انتظار فرج »، امید به گشودن گره ها و باز شدن راه ها جهت رسیدن به حکومت گسترده عدل الهی و برخورداری از نعمت های گوناگون خداوندی است.
انتظار ظهور نجات بخش و تشکیل حکومت عدل جهانی و رسیدن به آزادی های فطری، اتصال به منابع قدرت مادی و غیر مادی از جمله اموری است که آرامش و توان می بخشد و انسان را در برابر مشکلات و سختی ها و گرفتاری ها مقاوم می سازد و از هضم شدن در فرهنگ بیگانگان باز می دارد.
پس انتظار فرج، انتظار تحقّق فضیلت ها و رسیدن به کمال و تشکیل مدینه فاضله ای است که همه انبیا و اوصیا و اولیای الهی آن را نوید داده اند.
« انتظار » به دو گونه تفسیر شده است که در ذیل به آن ها می پردازیم:
1. انتظار سازنده و پویا
انتظاری که جامعه و فرد را به تحرّک و سازندگی و تعهدآفرینی وادار کند و امروزش را نسبت به گذشته اش بهتر نماید. این، انتظار مثبت است. در مکتب ارزش مند اسلام، کسی که دو روزش مساوی باشد مغبون شمرده شده و آن کسی که روز بعدش نسبت به روز پیشین بدتر باشد ملعون و مطرود است. پیشوایان معصوم (علیهم السلام) گفته اند:
وَ مَن کَانَ فِی نَقصٍ فَالمَوتُ خَیرٌ لَهُ؛
کسی که زندگی اش در حال نقصان و نابودی سرمایه باشد، مرگ برای او اولی و برتر از زندگی است. (9)
حال با چنین فرهنگی، افراد و جامعه ای که بخواهد برای گسترش عدل به پا خیزد و آن را جای گزین محرومیت ها و تجاوزها و ستم ها نماید، باید تلاشی خستگی ناپذیر و حرکتی مداوم را دنبال کند و در برابر همه ی ناپاکی ها و کج روی ها بایستد. زشتی ها و منکرات را دفن کند و قیامی خداپسندانه داشته باشد. این انتظار، زمینه اجرای عدالت قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را فراهم می سازد.
امام هشتم، علی بن موسی الرضا (علیه السلام)، تحقق انتظار فرج را چنین تبیین فرمود:
انتِظَارُ الفَرَجِ بِالصَّبرِ وَ حُسنَ الصُّحبَةِ وَ حُسنَ الجِوَارِ وَ بَذلَ المَعرُوفِ وَ کَفِّ الأَذَی وَ بَسطِ الوَجهِ وَ النَّصِیحَةِ وَ الرَّحمَةِ لِلمُؤمِنِین؛
انتظار فرج (در نزد ما) پایداری و مقاومت (در برابردشمنی ها و کج روی ها و ستم ها)، مصاحبت زیبا و خوش رفتاری با همسایگان و اعطای خوبی ها (به همگان) و جلوگیری و ممانعت از آزار و شکنجه روحی و جسمی دیگران و خوش رویی و پند دادن و نصیحت و مهربانی نسبت به انسان های مؤمن می باشد.
چنین انتظاری را امام جعفر صادق (علیه السلام) افضل اعمال دانست و بر آن پافشاری کرد و آن را تکلیف الهی دانست و لحظه ای از آن غافل نشد و به دیگران توصیه فرمود.
2. انتظار مخرّب
این نوع انتظار در مقابل انتظار مثبت است که می توان گفت برداشتی سطحی و غیر واقعی از روایات « یَملأَ الأرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَمَا (بَعدَما) مَلِئَت ظُلماً وَ جَوراً » (10) است. گوینده گمان کرده است باید شرارت و زشتی و تبه کاری همه جا را فرا گیرد و نقطه امید و مثبتی در جهان باقی نماند، حتی یک نفر هم دنبال خوبی ها و اصلاح و شایستگی نرود، محاسن و اعمال نیک به صفر برسد، آن گاه حجّت خدا از پرده غیبت به درآید و همه چیز را دگرگون کند که با چنین برداشتی اشاعه فساد و فحشا و روی کرد به تباهی و سیاه بختی فردی و جمعی، کمک به ظهور خواهد کرد و یا لااقل سکوت در برابر همه جنایات و خیانت ها باید انجام گیرد و ترویج شود تا مقصود حاصل گردد.
در ره دوست به هر حیله رهی باید کرد * * * طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد
گر مجاور نتوان بود به میخانه « نشاط » * * * سجده از دور به هر صبحگهی باید کرد (11)
با چنین اندیشه ای، حرکت اصلاحی همه ی مصلحان و آزاداندیشان و انبیا و صلحا زیر سؤال خواهد رفت که نه تنها از آنان تمجید نمی شود بلکه مذموم و مورد سرزنش قرار می گیرند و باید همه ی حدود و مقررات اسلامی و انسانی که به نوعی در شایستگی اخلاق بشری نقش دارد و موجب آرامش و اطمینان و بهداشت روان بشریّت می گردد، تعطیل شود. این گونه برداشت با هیچ یک از موازین الهی و انسانی و با هیچ یک از ادیان آسمانی سازگار نیست. تنها و تنها برخی از مستکبران و کوته نظران سراغ چنین تفسیر قشری می روند و آن را اشاعه می دهند تا به چپاول خویش ادامه دهند و یا چند صباحی را در سکوت و زندگی بدون درگیری و مبارزه به سر برند و حیات حیوانی خود را دنبال نمایند.
بنیان غیر علمی انتظار مخرّب
علت عمده تفسیر دوم یعنی انتظار مخرّب از روایات (یَملأَ الأَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَمَا مُلِئَت ظُلماً وَ جَوراً » از آن جهت است که روایات مذکور در بردارنده ی یک تشبیه است. آنان گمان کرده اند در تشبیه باید وجه شبه در مشبّه به تقویت گردد و اثبات شود تا رسالت خویش را انجام دهد که نتیجه نهایی همان است که در مفهوم انتظار مخرّب ارائه گردید و آن همه بار منفی را به دنبال داشت.
لکن گویندگان این نظریّه باید بدانند که براساس آرای دانشمندان فصاحت و بلاغت در علم بیان، وجه شبه را باید در مشبّه تقویت کرد؛ همانند « حسین مثل شیر است » که اثبات شجاعت در شیر مورد نیاز نیست، بلکه نگاهی گذرا بر درّندگی او کفایت می کند. پس باید تلاش شود تا شجاعت و جسارت در حسین به اثبات برسد که این رسالت تشبیه است. حال برابر صدها حدیث از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و معصومان (علیهم السلام)، باید با ایجاد صلاح و گسترش عدالت و امنیت عمومی و بهداشتی روانی جهانی زمینه ای فراهم شود تا آن ذخیره الهی ظهور کند و آن را تکامل بخشد و زمین را بهشت برین سازد که این معنا و مفهوم انتظار است و احادیث فوق، مُثبِت آن خواهد بود.
ادامه دارد...
پینوشتها:
1. بحارالانوار، ج 52، ص 123، ح 7.
2. همان، ص 146، ح 69و کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 338.
3. بحارالانوار، ج 72، ص 73، ح 21، باب 45 و الأصول من الکافی، ج 2، ص 222، ح 4.
4. أعراف، آیه 138.
5. نساء، آیه 157 – 158.
6. علامه محمد حسین طباطبائی (رحمه الله)، المیزان، ج 5، ص 146.
7. یونس، آیه 102.
8. لغت نامه ی دهخدا، واژه ی انتظار.
9. من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 382، ح 5833؛ بحارالانوار، ج 74، ص 387، ح 1 و همان، ج 75، ص 277، باب 3.
10. قابل توجه این که روایت فوق به صورت تشبیه صریح (با واژه ی « کما » از ادات تشبیه) بیش از 500 مرتبه ی آن هم در منابع مختلف ذکر شده است و لکن با کلمه ی « بعد ما » در روایات اندکی [یعنی کمتر از ده مورد] می باشد که غلبه با تشبیه صریح است و آن روایات « بعد ما » یا اشتباه در استنساخ بوده است و یا تشبیه تلویحی است که در هر صورت کل روایات در بردارنده تشبیهی لطیف و ظریف است و تمسک به « بعد ما » برای توجیه انتظار مخرب مفهوم و معنا ندارد.
11. نشاط اصفهانی، متوفای 1124 هـ.ق ملقب به معتمد الدولة.