خداى مهربان همه حقایق و علومى که در قرآن است، و به ویژه اسرار بسیار پیچیدهاى که در این گنجینه عرشى است، و رموز پنهانى که در این خزینه دانش ملکوتى است که آنها را بر احدى از بندگانش پیش از پیامبر اسلام آشکار نساخت در آسمان قلب محمد هم چون خورشیدى پرفروغ طلوع داد، و به همین خاطر در جاى جاى از قرآنش او را به عنوان معلم قرآن معرفى نمود.
یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ. «1»*
خداى عزیز نه تنها همه حقایق و علوم و اسرار و رموز قرآنى را به عنوان برترین نعمت معنوى به پیامبرش ارزانى داشت، بلکه دانش غیب یعنى دانش آنچه بوده و آنچه خواهد بود و آگاهى به باطن مُلک و ملکوت را نیز به آن حضرت به خاطر شایستگى و لیاقتش و سعهى وجودىاش و نورانیت و طهارت باطنىاش عطا فرمود:
عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى غَیْبِهِ أَحَداً (26) إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ: «2»
او داناى غیب است و هیچ کس را بر غیبش آگاه نمىکند مگر رسولى را که [براى آگاه شدن از غیب] انتخاب کرده است.
آرى صفا و نورانیت به ویژه طهارت فکرى و قلبى و روحى پیامبر بزرگوار اسلام اقتضا کرد که به توفیق حضرت حق جامع همه علوم قرآنى و اسرار و رموز ملکوتى و به ویژه علم غیب شود.
روایات بسیار مهمى که در کتابهاى فریقین از قول حضرت نقل شده که در آن روایات از حوادث پس از خودش تا قیامت خبر داده، و به ویژه در پارهاى از آن روایات به ریز حوادث اشاره نموده و از مجموعه آن روایات تعبیر به اخبار
غیبى شده، نشانگر قطعى این حقیقت است که حضرت از جانب خدا بر اساس آیهاى که از سوره جن گذشت آگاه به غیب بوده است.
در این بخش به نمونهاى اندک از غیبگوئىهاى رسول اکرم اشاره مىکنم، تا بر یقین شما به آگاه بودن آن حضرت از غیب افزوده گردد:
«یا اباذر تعیش وحدک و تموت وحدک و تدخل الجنة وحدک، یسعد بک قوم من اهل العراق یتولون غسلک و تجهیزک و دفنک:» «3»
اى ابوذر تو در آینده تنها زندگى خواهى کرد، و تنها و غریب خواهى مرد، و تنها وارد بهشت خواهى شد، خوشبختى و سعادت به خاطر تو نصیب گروهى از اهل عراق خواهد شد که دست اندرکار غسل و کفن و تجهیز تو گردند!
آیا این پیشگوئى پیامبر با تبعید ابوذر به وسیله حکومت زمانش به بیابان خشک و سوزان ربزه، و مرگ او در غربت و تنهائى به سبب گرسنگى و تشنگى و تجهیزش به دست کاروانى از عراق که از مکه به مدینه مىرفت به وقوع نپیوست؟
«یا على انک باق بعدى و مبتلى بامتى، و مخاصم یوم القیامة بین یدى الله فاعدد جوابا، فقلت بابى انت و امى بین لى ما هذه الفتنة التى یبتلون بها، و على ما اجاهدهم بعدک؟
فقال انک ستقاتل بعدى الناکثةو القاسطة و المارقةو حلاهم و سماهم رجلا رجلا ....» «4»
یا على پس از من زندگىات ادامه پیدا مىکند و به امتم مبتلا مىشوى و قیامت در پیشگاه حق با آنان به محاکمه برمىخیزى، براى آن روز جواب آماده کن.
گفتم: پدر و مادرم فدایت این فتنهاى که امت به آن دچار مىشوند برایم بیان کن و این که بر چه چیزى با آنان به جهاد برخیزم؟
فرمود: پس از من با ناکثین و قاسطین و مارقین [بیعت شکنان، روى گردانان از حق، بیرون روندگان از دین] جنگ خواهى کرد، سپس نام فرد فرد آنان را به من گفت،
آیا این غیبگوئى پیامبر با جنگى که طلحه و زبیر در بصره و معاویه در صفین و خوارج در نهروان به امیرالمؤمنین تحمیل کردند به وقوع نپیوست؟!
«الساعة تکون عند خبث الامراء، و مداهنة القراء و نفاق العلماء، واذا صدقت امتى بالنجوم، و کذبت بالقدر و ذلک حین یتخذون الکذب ظرفا، و الامانة مغنما، و الزکات مغرما، والفاحشة اباحة، والعبادة تکبر اواستطالة على الناس، و حینئذ یفتح الله علیهم فتنةغبراء مظلمةفیتیهون فیها کما تاهت الیهود:» «5»
آن روزگار هنگامى است که حکمرانان آلوده و پلید باشند، قاریان به سازش با بدکاران برخیزند، دانشمندان در گردونه نفاق قرار گیرند، امتم منجمان یاوهگو را تصدیق نمایند، و تقدیرات حکیمانه حق را تکذیب کنند، در آن زمان دروغ را مهارت، خیانت در هر امانت را غنیمت، زکات را تاوان و غرامت، و گناهان و زشتى را مباح دانند، و عبادت را بارى سنگین شمرده، و با منت نهادن بر مردم انجام دهند، در آن زمان خدا فتنه جانگاهى را بر آنان مسلط مىکند که در فضاى آن فتنه سرگردان و متحیر شوند چنان که قوم یهود در بیابان تیه سرگردان شدند.
آیا این زمان که همه این امورى که در روایت بیان شده گریبان بیش از نود درصد از مردم را گرفته مصداق پیشگوئى پیامبر بزرگ اسلام نیست؟!
در این روزگار از بزرگترین و خطرناکترین فتنهها فتنه زنانى است که از مبدء و معاد، ایمان و اخلاق، عفت و پاکدامنى، کرامت و اصالت دورند و جز خودآرائى، طنازى، عشوهگرى، براى به دام انداختن جوانان و مردان، و از هم پاشیدن نظام خانواده، و رواج فساد و فحشا و منکرات شغلى ندارند، زنانى که پیامبر اسلام در یک جمله کوتاه دردمندانه به عنوان کانون فتنه از آنان خبر داده و نسبت به کار و اهداف پلیدشان پیشگوئى نموده است!
«ما ترک بعدى فتنة اضر على الرجال من النساء:» «6»
پس از من هیچ فتنهاى رخ نشان نمىدهد که براى مردان زیانبارتر از فتنه زنان باشد.
وضع فعلى اکثر زنان جهان در غرب و شرق: لولیدن در میان مردان، حضورشان به صورت نیمه عریان در مجامع و محافل، کارگردانى مراکز فحشا و منکرات، به جاسوسى گرفتنشان بر ضد ملتها و اشخاص، بهرهگیرى از عکسهاى شهوت برانگیزشان، در تبلیغات، هجومشان به هنرپیشگى با اهدافى پلید و آلوده، پرکردن ساعات ماهوارها و سایتها به زشتترین وضع، قرار گرفتنشان در پستهاى کلیدى همراه با بازىگرىهاى سیاسى، بىوفائى و خیانت نسبت به همسران، بىتفاوتى نسبت به فرزندان بخاطر تأمین هوا و هوسها و شهوات فردى، میداندارى بىقید و شرط در شهوات جنسى و .... تفسیر و توضیحى بر کلمه (فتنه) است.
که در روایت پیامبر که به عنوان خبر غیبى و پیشگوئى از آن حضرت صادر شده آمده است.
«ما ترک بعدى فتنةاضر على الرجال من النساء»
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- بقره، 129- آلعمران، 164- جمعه، 2.
(2)- جن، 27 و 26.
(3)- مکارم الاخلاق طبرسى 500، بحار ج 77 ص 46.
(4)- میزان الحکمه چ 1، ج 7 ص 383.
(5)- روزگار رهائى ج 2 ص 779.
(6)- روزگار رهائى، ج 2، ص 738.