نوشته اند:
حضرت سکینه جابر بن عبداللّه انصارى را طلبید و به او فرمود: شما مورد محبّت و احترام خانواده ما هستى، از شما مىخواهم با برادرم حضرت سجّاد علیه السلام ملاقات کرده و از خودت از او بخواهى در گریه و عبادتش تخفیف دهد؛ زیرا همه ما بر جان او ترسناکیم!!
جابر مىگوید: به محضر حضرت زین العابدین علیه السلام مشرف شدم و خواسته خود را با آن بزرگوار در میان گذاشتم. امام به خدمتکار خانه فرمود، آن کتاب را بیاور خدمتکار کتاب را به امام داد و حضرت سجاد علیه السلام هم کتاب را در برابر من گذاشت و فرمود: در این کتاب از عبادات پدرم على یاد شده است، آن را بخوان تا از من تقاضاى کم کردن عبادت نکنى، اى جابر! عبادت من کجا و عبادت پدرم على کجا!!