«شیخ مفید» به اسنادش از ابو جعفر طایى واعظ و او از وهب بن مُنَبَّه نقل مىکند:
جملاتى در زبور داود خواندم، قسمتى از آن را از یاد بردم و جملاتى از آن را به یاد دارم، آنچه به یاد دارم این است: هرکس به من وارد شود در حالى که علاقهمند به من است او را به بهشت مىبرم، اى داود! کلامم را بشنو که حق است کسى که بر من وارد شود و از گناهانى که کرده خجالت زده است او را ببخشم و گناهانش را از یاد محافظانش ببرم.
اى داود! از من بشنو که قول من حق است، هرکس با یک خوبى بر من وارد گردد، او را به بهشت مىبرم، داود گفت: این خوبى و حسنه چیست؟ فرمود: گرهاى از کار بنده مسلمانى گشوده باشد، داود گفت: پروردگار من به همین عنایات تو است که هرکس تو را شناخت سزاوار نیست امیدش از تو قطع گردد!!