فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ: «1»
پس تقواى الهى پیشه کنید تا شاکر و سپاسگزار نعمتهاى خدا شوید.
ناسپاسى و کفران نعمت به این است که انسان نعمتهاى عنایت شدهى حضرت حق را در گناه و معصیت هزینه کند، و شکر و سپاس نعمت به این است که همه نعمتها را در راه طاعت و عبادت و احسان به خلق خدا خرج نماید.
هنگامى که انسان به دنبال روح تقوا از معاصى و گناهان اجتناب ورزد، و از قدم گذاشتن در وادى فسق و فجور بپرهیزد البته نعمتها در مسیر ویژه خودش یعنى در همان جائى که خدا فرموده مصرف مىشود، و مصرف نعمت برابر با فرمان حق سپاس حق و بلکه عین شکر است.
تحصیل بهشت و قرار گرفتن در کنار سفرهى ابدى حق
لکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها نُزُلًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ لِلْأَبْرارِ: «2»
ولى کسانى که تقواى پروردگارشان را پیشه کردند براى آنان بهشتهائى است که از زیر درختانش نهرها جارى است، در آن جاودانهاند، این بهشتها سفره کاملى از انواع نعمتها از سوى خداست، و آنچه نزد خداست براى نیکان بهتر است.
آرى اهل تقوا یعنى مردان و زنانى که از گناهان ظاهر و باطن اجتناب مىکنند و به فرمانها و احکام الهى گردن مىنهند، و به حسنات اخلاقى و کردار پسندیده آراستهاند سزاوار بهشتهاى جاویدان و سفرهى کامل نعمتهاى ابدى حق هستند.
اینان که خداى مهربان از وجودشان تعبیر به ابرار نموده برخلاف اشرار که قانع به نعمتهاى زودگذر و از دست رفتنى مىباشند، و با خدا و قیامت و پاداشهاى الهى رابطهاى ندارند، از طریق ایمان و طاعت و عبادت و خدمت علاوه بر بهرهگیرى از روزى حلال خدا در دنیا، موفق به کسب خوشنودى حق و بهشتهاى ابدى و سفره پرنعمت جاوید حضرت محبوب مىشوند.
قبولى اعمال
إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ: «3»
جز این نیست که خدا کوششهاى اهل تقوا را مىپذیرد.
اهل تقوا که باطن خویش و کوششها و اعمالشان را از آلوده شدن به رذایل اخلاقى و کار و کردارشان را از ریا و خودنمائى حفظ مىکنند شایستهاند که حضرت حق همه مجاهدات ظاهرى و باطنى آنان را قبول کند به این خاطر در این آیه شریفه با قاطعیت قبولى اعمال آنان اعلام مىنماید.
امنیت از بیم و حزن
فَمَنِ اتَّقى وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ: «4»
پس کسانى که در مدار تقوا قرار گرفتند و امور خود را به کمک فرهنگ حق اصلاح نمودند بیمى و حزنى بر آنان نخواهد بود.
آرى انسانى که به خاطر تأمین سعادت دنیا و آخرتش، و تحصیل خوبىها و کمالات، و مصون ماندن از خسارتهاى معنوى و زیانهاى روحى از ورود به عرصه معصیت اجتناب مىکند، و خود را از آلوده شدن به فسق و فجور حفظ مىنماید، و با همه وجود چون گوسپندى که از گرگ مىگریزد از گناه فرار مىکند، و با بکار گرفتن احکام الهى و قواعد شرعى و راهنمائىهاى حضرت حق و پیامبران و امامان به اصلاح ظاهر و باطن خود مىپردازد، و به سوى رشد و اوج انسانیت حرکت مىکند چرا از عاقبت کارش بترسد، و از هزینه کردن عمرش غصه و اندوه به خود راه دهد؟!
عقاب و عذابى در انتظار او نیست که بترسد، و چیزى را در مسیر عمر از دست نداده که محزون و اندوهگین شود، آنچه به انتظار چنین انسان باتقوا و مصلحى است پاداش عظیم الهى است و رضایت و خوشنودى ارحم الراحمین، پس زمینهاى براى بیم و اندوه به خاطر تقوا و اصلاح براى او نیست.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- آلعمران 123.
(2)- آلعمران 198.
(3)- مائده 27.
(4)- اعراف 35.