در رابطه با پیوندى که خداى مهربان فرمان داده باید میان انسان و غیرخودش برقرار باشد روایات و تفاسیر حقایقى را ذکر کردهاند که باید گفت آیه شریفه شامل همه آنهاست و بر انسان است چنانچه خواستار خیر دنیا وآخرت و رشد و تربیت و کمال خویش است برپا برجائى آن پیوند، و استوارى و استحکامش بکوشد، و از فتنهها و خطراتى که سبب گسستن و قطع شدن آن میشود جداً بپرهیزد.
در این زمینه آنچه میتوان از روایات و تفاسیر استفاده کرد حدود شش مورد است که به نظر میرسد همه شش مورد حفظش واجب، و پیوند با همه آنها امرى لازم و ضرورى است.
1- ایمان به همه پیامبران و کتابهاى آسمانى و اقتداى عملى به فرستادگان پروردگار، و به اجرا گذاشتن احکام و خواستههاى حق که در منابع وحى و به ویژه در قرآن مجید مطرح است.
پیوند اعتقادى و عملى با انبیاء و وحى الهى بیتردید سبب رشد روحى و عقلى انسان، و موجب خوشبختى او در دنیا و آخرت است.
این پیوند باید میان انسان و همه پیامبران و منابع وحى برقرار باشد و در این زمینه نباید پیامبر یا کتابى از این پیوند استثناء شود، که این استثناء چنان که به وسیله یهود نسبت به مسیح و پیامبر اسلام و به وسیله نصارى نسبت به پیامبرخاتم صورت گرفته، و قوم یهود از ایمان به مسیح و رسول اسلام، و نصارى از ایمان به پیامبراسلام و قرآن سربرتافتهاند از مصادیق قطع پیوند و گسستن رابطهاى است که خدا به آن فرمان داده است.
وى نیز بیدین به سربردن، و لائیک زندگى کردن، و غافل و بیخبر زیستن از پیامبران و کتابهاى آسمانى از مصادیق کامل قطع رابطه و گسستن پیوند است.
2- پیوند با رحم، وصله با اقوام و خویشان به ویژه با پیامبر و اهل بیت که در روایات از آنان تعبیر به رحم حقیقى شده، واقعیت بسیارمهمى است که در آیات و روایات و معارف برآن تأکید فراوان شده، و گسستن آن از گناهان بزرگ و موجب کم شدن عمر، وگرفتارى سخت در قیامت کبرى است، در سطور آینده به روایاتى که نمایانگر عظمت صله رحم و نشان دهنده گناه سنگین قطع رحم است اشاره خواهد شد.
3- پیوند با مؤمنان و اهل اسلام و به ویژه با اولیاء حق، و حفظ این پیوند درهمه مراحل از مصادیق مهمى است که حضرت حق به آن فرمان داده، و گسستن آن و پیوستن به غیرمؤمنان و غیرمسلمین گناهى بزرگ است تا جائى که قرآن مجید میگوید هرکس با مؤمنان قطع رابطه کند و به دشمنان دین بپیوندد، و با کفار و معاندین رابطه برقرار کند به عنوان فردى از کفار و معاندین به شمار خواهد آمد.
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ: «1»
اى اهل ایمان یهود و نصارى را دوستان خود مگیرید، آنان دوستان یکدیگرند (وتنها به روابط و دوستى میان خودشان وفادارند و براى شما و دوستى شما ارزشى قایل نیستند) و هرکس از شما آنان را دوست خود انتخاب کند از زمره آنان است بیتردید خدا متجاوزان ازحدود الهى را هدایت نمیکند.
4- داشتن رابطه و پیوند صلح آمیز با همه خودیها و حفظ صفاومهرومحبت در فضاى خانه و جامعه از موارد امر خداست، و گسستن آن به وسیله نزاع و دعوا و جنگ بیدلیل، و ایجاد تفرقه و فتنه بیتردید از گناهان بزرگ و معاصى سنگین است.
سرپرست خانواده لازم است با همسر و فرزندانش، و همسر و فرزندان واجب است با سرپرست خانواده پیوندى سالم و صحیح و درست داشته باشند، و فضائى از مهر وصفا و عشق و وفا برآنان حاکم باشد، و همه آنان به هنگام برخورد با دیگران چه اقوام و چه افراد جامعه باید پیوند خود را برهمان پایه صفا و صمیمیت و صلح و دوستى رعایت کنند و از نزاع بیمورد و اختلاف و تفرقه و فتنه و گسستن پیوند جداً بپرهیزند.
5- حاضر شدن به جماعت و پیوند داشتن با مؤمنان در عبادات و همراهى با آنان در کارهاى خیر از موارد فرمان حق است، کنارگیرى از جماعت، و انزوا و گوشه گیرى، و بریدن از جماعت مؤمنان، و تک روى، بیتردید گناه و موجب نارضایتى حق از انسان است، خداوند مهربان به مؤمنان امر میکند:
وَ ارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ «2»
درعبادت به جماعت عبادت کنندگان بپیوندید و نماز خود را به صورت جماعت با آنان برگزار کنید.
6- پیوند میان گفتار ایمانى و عمل که نجات بخش انسان از نفاق است از جمله موارد فرمان خداست، بیتردید گسسته شدن پیوند میان قول و عمل مایه بروز نفاق در زمینه ظهور کذب و دروغ است.
روایات به ترتیب عناوین شش گانه بالا
رسول خدا در ذیل آیه 177 سوره بقره که ایمان را پیوند و علاقه قلبى و رابطه باطنى باخدا و قیامت و فرشتگان و همه پیامبران و همه کتابهاى آسمانى میداند میفرماید:
«من عمل بهذه الآیة فقد استکمل الایمان:» «3»
کسى که به همه حقایق بیان شده دراین آیه عمل کند، تحقیقاً ایمانش را کامل کرده است.
از پیامبراسلام روایت شده است:
«سرسنة صل رحمک:» «4»
راه یکساله را طى کن و صله رحم به جاى آر.
«صله الرحم تهون الحساب وتقى میتة السوء:» «5»
صله رحم حساب فرداى قیامت را آسان میکند، و انسان را از مرگ بد حفظ مینماید.
«صلة الرحم تعمرالدیار وتزید فى الاعمار وان کان اهلها غیراخیار:» «6»
صله رحم خانهها را آباد میکند و به عمرها میافزاید، گرچه اهلش از نیکان نباشند.
از امیرالمؤمنین (ع) روایت شده:
«واکرم عشیرتک فانهم جناحک الذى بهم تطیر، واصلک الذى الیه تصیر، ویدک التى بها تصول:» «7»
اقوام و عشیره ات را با صله به آنها و رفت وآمد با ایشان، و قدرشناسى از آنان گرامى بدار، زیرا آنان بال و پر تو هستند که به سبب آنان به رفعت و منزلت میرسى، و ریشه تو هستند که به آنان بازمیگردى، و دست قدرت تو هستند که به وسیله آنان به دشمن یورش میبرى.
حضرت هادى میفرماید: موسى در کلامش با خدا گفت: پاداش کسى که صله رحم میکند چیست؟
خدا فرمود: «انسى له اجله و اهون علیه سکرات الموت:» «8» مرگش را به تأخیر میاندازم، و سکرات مرگ را بر او آسان مینمایم.
رسول حق فرمود:
«ثلاث لایدخلون الجنة مدمن؟؟ خمر، و مؤمن سحر و قاطع رحم:» «9»
سه نفر وارد بهشت نمیشوند: آن که پیوسته ماده مست کننده مینوشد، کسى که به سحر و جادو معتقد است، و آن که قطع پیوند با اقوام و خویشان میکند.
«ان الرحمة لاتنزل على قوم فیهم قاطع رحم:» «10»
بیتردید رحمت خدا برقومى که در میانشان قطع کننده پیوند با رحم است نازل نمیشود.
على (ع) میفرماید:
«اقبح المعاصى قطیعة الرحم والعقوق:» «11»
زشتترین معاصى قطع رحم و سرپیچى و نافرمانى از پدرومادر و آزار آنان است.
صفوان از جهم بن حمید روایت میکند که جهم گفت: به حضرت صادق عرضه داشتم خویشى دارم که شیعه نیست آیا از خویشان غیرشیعه برعهده من حقى است؟ حضرت فرمود آرى
«حق الرحم لایقطعه شیئى وذا کان على امرک کان لهم حقان حق الرحم و حق السلام:» «12»
چیزى حق رحم را قطع نمیکند، و هرگاه برمذهب تو باشند براى آنان برعهده تو دو حق است: حق رحم و حق سلام.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- مائده، آیه 51.
(2)- بقره، آیه 43.
(3)- صافى، چاپ صور، ج 1، ص 215.
(4)- بحار، ج 74، ص 103.
(5)- بحار، ج 74، ص 94.
(6)- بحار، ج 74، ص 94.
(7)- بحار، ج 74، ص 105.
(8)- بحار، ج 61، ص 383.
(9)- بحار، ج 74، ص 90.
(10)- کنزالعمال، حدیث 6978.
(11)- غررالحکم.
(12)- بحار، ج 74، ص 133