ابن بحث از این جهت مورد بررسی قرار داده میشود که با توجه به شناخت عوامل این موفقیت محمد بن عبدالوهاب باید مراقب بود که مبادا این عوامل هم در جوامع اسلامی پیش بیاید، و همچنین نقاط موفقیت دشمنان را از بین ببریم و هرگز اجازه ندهیم آنها با کمک نقاط ضعف ما بتوانند در بدنة جامعه اسلامی نفوذ کنند و به مقاصد شومشان برسند. آن علل و عوامل به شرح زیر می باشد:
1. فقر فرهنگی مردم نجد:
این عامل جزء عوامل مهمی در موفقیت ابن وهاب بوده که به خاطر عدم وجود علمای اسلام شناس و مردمی عامی و به دور از فرهنگ اسلامی که در آن سرزمین زندگی میکردند. اما او در سرزمینهایی مثل عراق، مصر، دمشق، ایران به خاطر وجود دانشمندان اسلامی نتوانست انجام مأموریت کند و طرفدار پیدا نکرد.
2. تز جنگ با کفار:
از دیگر عوامل موفقیت وهابیون، استفاده محمد بن عبدالوهاب از نیروی مذهبی در جنگ با مخالفین بود، این حربه همیشه مورد توجه دشمنان اسلام بوده و امتیازهای زیادی را برای آنها دارد. در این روش مرموزانه تمامی اختلافات و درگیریها ریشه در مسائل مذهبی دارد و در نتیجه مسلمانان و پیروان مذاهب مختلف اسلامی شرکت در این درگیریها و دامن زدن به این اختلافات را به قصد قربت و به عنوان یک فریضه دینی تلقی میکنند و بر این اساس با احساس رضایت از اعمال خود غریزه معنوی خود را هم ارضاء میکنند.
نسبت دادن کفر و شرک و ... به مسلمین دیگر از ویژگیهای مهم و بارز ابن عبدالوهاب و دیگر وهابیهاست و با این انتساب نجدیان به قتل و غارت مسلمانان مبادرت میکردند و با انگیزه جهاد و بدعت زدایی از دامن اسلام خود را به آب و آتش میزدند. در واقع روحیه جهادی بدعت زدایی و مبارزه با کفر و شرک بود که عوامالناس را پیرامون محمد بن عبدالوهاب و آل سعود گردآورد و کاربرد و کارایی جنگ اعتقادی بود که با توجه به دیگر زمینهها باعث بسط و گسترش وهابیت شد، و نمونه همین سیاستها الآن هم در حال اجراست که از آن جمله میتوان به گروههایی مثل«جُندالله» اشاره کرد که سرپرستی آن را عبدالمالک ریگی این دست نشانده وهابیت به عهده دارد و همین تفکرات را به همکیشان خود القاء میکند و شواهدی از جمله فیلم در دسترس است که این ادعاها را ثابت میکند.
3. شرایط و موقعیت سرزمین نجد:
ساخت سیاسی نجد عامل دیگری در موفقیت محمد بن عبدالوهاب است چرا که نجد در آن زمان زیر نظر هیچ حکومتی نبود و مردم زندگی قبیلهای داشتند و تابع امیر یا شیخ خود بودند و هر کسی را که شیخ و امیر میپذیرفتند مردم هم پذیرای او بودند، بنابراین با بیعت کردن محمد بن سعود امیر درعیه با محمد بن عبدالوهاب پشتوانه نظامی آراء و اندیشه وهابیون مهیا گردید و شیخ محمد با همدستی ابن سعود توانست مردم را با خود همراه کند و برنامه خود را عملی کند.
4. حمایت و پشتیبانی قدرت خارجی:
عامل دیگر حمایت و پشتیبانی استعمار انگلیس بود و از آنجایی که انگلیس و عثمانی با هم در رقابت و تقابل بودند و از طرفی وهابیت هم ماهیتی ضد عثمانی داشت استعمار انگلیس برای ایجاد تفرقه در جامعه اسلامی و تصعیف دولت عثمانی به منظور دستیابی به مستملکات آن دولت اقدام به فرقهگرایی نمود و با تمسک به تز«مذهب علیه مذهب» ابن عبدالوهاب را پرورش داده و سپس اقدام به تلفیق وی با ابن سعود کردند و با حمایتها و پشتیبانیهای بیشائبه خود از این دو راه را برای بسط و گسترش وهابیت هموار کردند.
5. عرضه فرق افراطی شیعه با کمک استعمار در مقابل فرق افراطی سنی:
حربه مذهب علیه مذهب استعمار انگلیس باعث شد فرقههایی همچون بابیّت و شیخیه در جهان تشیخ آن هم با عقاید انحرافی و شرک مآبانه زمینه را برای هر گونه عکسالعمل صنفی و شدید و برخوردهای قهر آمیز علیه تشیع ناب، از طرف فرق افراطی سنّی دست ساز استعمار فراهم کرد.
وهابیون با استناد به آراء و عقاید کتب اعتقادی مروّجین و مؤسسین این مسلکها مثل کتاب«شرح الزیارة» نوشته شیخ احمد احسائی از مسلک شیخیه به تشیّع علماء شیع اثنی عشری در عتبات مقدسه تاختند و کشتار وسیعی از مسلمانها راه انداختند.
محمد بن عبدالوهاب هم از این طریق مردم عامی و بادیه نشین نجد را فریب داده و حملات متعددی را به عتبات مقدسه به راه انداختند و شیعیان و مسلمین زیادی را کشتند.[1]
پینوشتها:
[1]. احمد علی خسروی، بررسی وهابیت و ریشههای تاریخی وهابیگری، تحسین، قم، 1380، ص105
منبع:احمد علی خسروی، بررسی وهابیت و ریشههای تاریخی وهابیگری، تحسین، قم، 1380