سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمندان، پیشوا و پرهیزگاران، سروراند و همنشینی آنها، مایه فزونی است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» نگاهى به مقام امام حسین(ع)

 

 

 

تعبیر امام عصر (عج) از امام حسین (ع) به مولاى ما

 

وجود مبارک امام زمان (عج)، در نامه‏اى به قاسم بن علاء همدانى که اهل یمن بود و وکیلِ وجود مبارک امام عسگرى (ع) در امور دین و دنیاى مردم، مى‏نویسد: قاسم بن علاء! پنجشنبه روز سوم شعبان روز، ولادت مولاى ما، حضرت حسین بن على (ع) است. «1» این که امام زمان (عج) مى‏فرماید: (مولاى ما) و نمى‏فرماید: (مولاى من)، آیا منظور از (مولاى ما)، همه اهل‏بیت: از امام سجاد (ع) به بعد و همه شیعیان هستند؟ این قابل تحقیق است؛ چون امام (ع) جمع را در این نامه در نظر داشته است، عبارت: (مولاى ما) به کار مى‏برند تا خودشان را هم در این نامه جزو جمع به حساب آورند. آن وقت باید سراغ عنوان این جمعى رفت که وجود مبارک حضرت اباعبدالله حسین (ع) مولاى آن‏هاست. در برابر کلم (مولا) در قرآن، روایات و فقه، کلم (عبد) آمده است. در دعاى کمیل، چند بار امیرمؤمنان خطاب به پروردگار دارد، (الهى‏)، (سیدى‏) و (مولاى‏). آن کسى که در برابر مولا است، عبد مى‏باشد. البته، مقام عبودیت در برابر مولویت حق، مسأل ویژه‏اى است. در آن‏جا، (مولا)، خالق عبد، رازق عبد، و ربّ عبد است. دنیا و آخرت عبد، در اختیار مولاى آن عبد است، ولى مسأله مولا و عبد در غیر خدا، معنایش این است که سرمایه‏دارى آمده و افرادى را با هزینه کردن و سرمایه دادن، خریده است و آن‏ها در خدمت او هستند؛ آن‏ها براى او کار کرده و زحمت مى‏کشند، و مولا هم در مقابل زحماتشان، به آنان نظر، توجّه و لطف دارد و زمانى هم مى‏رسد که مولا براى خدا رو به عبدش کرده و مى‏گوید: (أنتَ حُرٌ لِوَجْهِ اللهِ.): من به خاطر خدا، تو را از آن زحمت، از آن رنج، از آن مرارتى که براى من مى‏کشى، آزاد کردم و اکنون تو آزادى، پس راحت باش!

آیا وجود مبارک امام عصر (عج) مى‏خواهد بگوید: حسین بن على (ع) بعد از این که به دنیا آمده، با آن هزینه‏اى که کرده، هم ما را از دست کفر، ظلم، بدبختى، تیرگى و تاریکى خریده است و ما عبدِ او شدیم، و باید منتظر بمانیم تا خدمات ما مورد قبول او قرار بگیرد و در روز قیامت ایشان به پروردگار بگوید من مى‏خواهم هر کس را که در مدار عبد بودنِ مولویت من قرار گرفته، آزاد کنم تا مصائب قیامت، مشکلات قیامت، دوزخ قیامت، متوجّه او نشود؛ چون پروردگار عالم هم بنا دارد خواست اباعبدالله (ع) را مطلقاً رد نکند.

 

مردود نشدن دعاى امام حسین (ع) به صورت مطلق‏

 

البته، خداوند متعال این وعده مردود نشدن دعا را به صورت مطلقب براى هیچ پیغمبر و امامى ضمانت نکرده است. در متن قرآن، در سور مبارکه توبه است. البته، داستانى اتفاق افتاد که این آى شریفه نازل شد. داستانش هم این‏طور که شیعه و سنى نوشته‏اند، این بود که جوانى که به عنوان شأن نزول این آیه است، جوانى پاک، مؤمن و متدین بود که در جنگ احد شهید شد، و شهادت او هم مربوط به صبح عروسى‏اش بود. او پیش از شهادتش خدمت رسول خدا (ص) آمد، و به پیغمبر عظیم‏الشأن اسلام (ص) که به خاطر ایمان این جوان و ارزشش، خیلى به این جوان علاقه داشت، عرض کرد: پدرم از دنیا رفته و من هم مى دانم که شما نظرى به این پدر من نداشتید؛ چون پدرم باطن خبیث، آلوده و زشتى داشت. شما اگر بر جنازه او حاضر نشوید و نماز نخوانید، من مى‏ترسم خانواد ما انگشت‏نما شوند، و این مسأله هم براى من سنگین و سخت است.

حضرت فرمود: بروید جنازه‏اش را بیاورید تا من بر او نماز بخوانم. آن جنازه را تشییع کردند و به کنار مسجد آورند. رسول خدا (ص) بیرون آمد و بر آن نماز خواند. دیگر ما نمازى بالاتر از نماز رسول خدا (ص) که نداریم؟ کمیّت نماز ما با رسول خدا (ص) یکى است. ما در نماز میّت پنج تکبیر مى‏گوییم، و رسول خدا (ص) هم پنج تکبیر مى‏گفت؛ همان‏طور که رسول خدا (ص) صبح دو رکعت نماز مى‏خواند، ما هم این نماز را دو رکعت مى‏خوانیم و هر چیزى که رسول خدا (ص) در این دو رکعت نماز صبح مى‏خواند، ما هم مى‏خوانیم؛ کمیّت نمازهاى ما با نمازهاى رسول خدا (ص) مساوى است. دیگر ما نمازى بالاتر از نماز رسول خدا (ص) که نداریم؟ فرق بین نمازهاى ما و پیغمبر عظیم‏الشأن اسلام (ص)، در کیفیت است؛ یعنى دو رکعت نماز صبح او را پروردگار عالم در یک کفه بگذارد، و کلّ نمازهاى جن و انس را در یک کفه‏ دیگر بگذارد، کفه نماز ایشان سنگین‏ترخواهد بود، به خاطر باطن نمازش که براى ما هم روشن نیست.

بعد از تکبیر چهارم، ضرورتاً و به صورت واجب، نمازگزار میّت باید بگوید: (اللّهُمّ اغْفِرْ لِهَذَا الْمَیِّتِ.) این دعا درحالى که دعاکننده هم پیغمبر (ص) است و در نتیجه، کیفیت دعا هم بى‏نظیر مى‏باشد، به محض این که پیغمبر (ص) تکبیر پنجم را گفت و نماز تمام شد، جبرئیل (ع) با این آیه نازل شد: (اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ‏) «2»: حبیب من! چه تو به جانب من دست به دعا بردارى و از من بخواهى این قبیل مرده‏ها را بیامرزم، و چه چنین درخواستى را از من نکنى، خواستنت یا نخواستنت براى من مساوى است، من تا به ابد چنین افرادى را نمى‏آمرزم؛ یعنى این دعاى تو در مورد چنین افرادى مردود است. «3» امّا نسبت به حضرت سیدالشهداء (ع)، اراد حق این است که هرگز دعاى او را رد نکند. این یک امتیاز و یک ویژگى حضرت سیدالشهداء (ع) است. البته، حضرت سیدالشهداء (ع) مورد دعا را مى‏داند، اما اگر اتفاقاً در موردى که به نظر مى‏آید قابل اجابت نیست و ایشان وارد دعا بشوند، اجابت قطعى مى‏شود. آن وقت مقام روحى، محبت، عشق، نرمى و کرامتشان تا جایى است که مرحوم ملا آقاى دربندى 1 که از مراجع شیعه بود و در زمان حیاتش، سالى شش ماه در تهران به سر مى‏برد و شش ماه هم در کربلا، در زمانى که در کربلا به سر مى‏برد، بعد از نماز صبح تا اذان ظهر به حرم آمده و فقط گریه مى‏کرد در حالى که هیچ کتاب دعایى را هم با خودش نمى‏بُرد. بعد از خواندن نماز ظهر و عصر ناهار مى‏خورد و کمى استراحت، و بعد دوباره به حرم کنار ضریح مى‏رفت و تا اذان مغرب گریه مى‏کرد و این گریه بند هم نمى‏آمد.

در این شش ماه هم فقط یک درخواست از اباعبدالله (ع) داشت و شش ماه براى اجابتش گریه مى‏کرد و درخواستش هم این بود: حسین جان! براى دل‏خوشى ما، به حقّ مادرت زهرا، از تو مى‏خواهم در قیامت از شمر نگذرى؛ چون آن چیزى که من درباره تو مى‏دانم این است که تو در عفو نمودن، چه کسى هستى؟ ترسم این است که همین که در قیامت وارد بشوى، بگویى، خدایا! از قاتل من بگذر.

امروز سوم شعبان که روز ولادت مولاى ما اباعبدالله حسین (ع) است درباره معناى کلمه مولا بحث مى‏کنیم که مولا یعنى چى؟ و این که عبد یعنى چه؟ و این که روز آزادى عبد با اشاره مولا یعنى چه؟ این را باید از متخصّصان خیلى متخصّص پرسید. سواد من در حدّ طلبگى معمولى است و بیش‏تر از آن را نمى‏دانم و اصلًا نمى‏فهمم.

 

هیچ قلم و مُرکَّبى برتر از خون حسین (ع) نیست‏

 

مطلب دیگرى که در این روز فرخنده باید بگویم، این است که رسول خدا (ص) مى‏فرماید، هیچ کار نیکى در تمام عالم وجود، بالاتر از شهادت در راه خدا نیست، هیچ کار نیکى. «4» در روایت دیگرى که هم اهل‏سنت و هم شیعه آن را از رسول‏خدا (ص) نقل کرده‏اند، حضرت چنین فرمود: مُرکَّبى که عالمان دین براى رساندن دین به مردم به کار مى‏گیرند و با آن کتابى، تفسیرى، فقهى مى‏نویسند، قیمتش از خون شهدا بیش‏تر است. «5» اما حالا باید دید قیمت این مُرکَّب، بیش‏تر از خون کدام شهدا است؟ چون در عالم خونى است که خون ویژه مى‏باشد و میلیاردها قلم و دریاها مَرکَّب، نمى‏توانند با این خون ویژه نسبت برقرار کنند.

 

سلام امام عصر بر خون حسین (ع)، به عنوان خون زنده‏

 

خون امام حسین (ع)، خونى ویژه است. امام زمان (عج) از این خون تعبیر به خون زنده‏ «6» کرده و مى‏فرمایند: من به این خون زنده، سلام مى‏کنم. «7» ما تا حالا نشنیده بودیم. خون زنده خونى پاک است تا وقتى که پنهان است. به محض این که از پنهانى در آمد، نجس مى‏شود و نماز با آن باطل است؛ طواف با آن باطل است؛ شاید حکمت آن این باشد که خون در پنهان، داراى گلبول‏هاى قرمز و سفید متحرّک است. وقتى خون بیرون مى‏آید، گلبول‏ها از حرکت مى‏افتند و فوراً زمینه ظهور میکروب پیش آمده و آن خون نجس مى‏شود.

امّا امام زمان (عج) مى‏گوید: سلام بر این خون‏هاى زنده، نه خون‏هاى آدم‏هاى زنده. خود خون را مى‏گوید، خون زنده. سلام بر این خون‏هاى زنده؛ این خونى که در کربلا ریخته شده و صاحبش اعلم علماى اولین و آخرین بود.

یعنى این جا نباید پاى مُرکَّب و قلم فقها، مفسرین و حکماى الهى را به میان کشید. علم کل در کنار علم اباعبدالله (ع)، جهل است. این جا بحث علم عالمان و مرکب و دواتشان قابل طرح نیست. خود این خون، مُرکَّبى شد براى نوشتن همه حقایق تا به قیامت. خود این خون، کتابى است به پهناى آفرینش.

امروز که حضرت امام حسین (ع) به دنیا آمد، جبرئیل (ع) نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله! خدا مى‏فرماید: این فرزندى که به تو دادم، خزان علم من است، نه خزان علم گذشتگان و آیندگان. یک وقت انسان به حوزه مى‏رود تا استادى را انتخاب کند، و سپس سى سال پاى درس آن استاد مى‏نشیند و این گونه علم آن‏ها را به خودش منتقل مى‏نماید. این جا پروردگار مى‏گوید، این مولود همین الان که به دنیا آمده، نه در آینده، خزان علم من است.

بنابراین، آن حضرت (ع)، شهید عالم است؛ شهید با معرفت است؛ شهید بصیر است، و علم و دانایى او و خبیرى و بصیرتش، از الله است، نه از معلمان بشرى.

در این جا پروند این روایت هم بسته شد و معلوم شد این که پیغمبر (ص) مى‏گوید، مُرکَّب علما از خون شهدا افضل است، منظور خون کدام شهید است.

تجلیل ویژه پیامبر (ص) ازامام حسین (ع): حسین از من است و من از او

 

برادران و خواهرانم! مطلب دیگرى که شایسته است در این روز فرخنده بگویم، مطلبى است که خواندن پروند آن و فهمش براى شما، نیاز به این دارد که انسان قاعد بسیار بسیار علمى و قابل بحث اتحاد عاقل، عقل و معقول را هضم کرده باشد. این بحث بحثى است که بیش از سه هزار سال است که‏ مورد توجّه حکماى الهى مى‏باشد. نتیج این بحث چنین است که: وجود انسان‏ها در حرکات عقلى که براى خدا دارند، با عاقل، با عقل و با معقول؛ یعنى آنچه از معرفت و معلومات که عقل آن را گرفته، متحد مى‏شود.

این روایتى که مى‏خواهم بخوانم، با این پرونده و با این قاعده قابل حل است که البته، توضیح این قاعده، از دست من بر نمى‏آید، بلکه آن مقدارى را هم که بلد هستم و خوانده‏ام، اگر بخواهم بیان کنم، تنها خودم و شما را فقط خسته مى‏کنم.

این روایت را که از رسول گرامى (ص) نقل شده، در کتب سنى دیده‏ام و شیعه هم آن را نقل کرده است. دربار احدى هم چنین متنى از ایشان نیامده است، جز این که آن حضرت (ص) به امیرمؤمنان (ع) گفت: (لَحْمُکَ لَحْمِى، دَمُکَ دَمِى، حَرْبُکَ حَرْبِى، سِلْمُکَ سِلْمِى). «8» امّا شگفت‏آورتر سخنى است که رسول گرامى (ع) دربار اباعبدالله (ع) فرمودند: (حُسَیْنٌ مِنِّى وَ انَا مِنْ حُسَیْنٍ.) «9» این‏ (مِنِّى) داراى بحث خیلى سنگینى است. یک رباعى مى‏خوانم تا شاید فهم این روایت را آسان کند:

داند آن عقلى که او دل روشنى است‏

در میان لیلى و من فرق نیست‏

من کیم لیلى و لیلى کیست من‏

ما یکى روحیم اندر دو بدن‏ «10»

یک خط این رباعى را من به نقل از پیامبر (ص) مى‏گویم: (حُسَیْنٌ مِنِّى وَ انَا مِنْ حُسَیْنٍ.) «11» حالا باید رفت سراغ پیامبر (ص) و ببینیم پیغمبر کیست؟ بزرگان دین با دلیل و با برهان، نه با پند و اندرز، ثابت کردند که وجود مبارک رسول خدا (ص) در این عالم، مقام جمع‏الجمعى است؛ىعنى آنچه خدا در بیرون عالم و در باطن عالم دارد، همه را در او خلاصه کرده است؛ یعنى اگر بگوییم پیغمبر هم فرشتگان است، خواهم گفت، او چنین است. اگر بگوییم پیغمبر هم انسان‏هاست، خواهم گفت، چنین است؛ اگر بگوییم پیغمبر هم زندگان با ارزش عالم است، خواهم گفت، چنین است؛ اگر بگوییم پیغمبر هم ارزش‏هاست، خواهم گفت، چنین است، و اگر چنین نبود، محال بود این آیه نازل بشود: وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ‏. «12» این آیه دنبال‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ‏، «13» است. خدا مى‏گوید: من ربّ جهانیان هستم، همین خدا مى‏گوید: پیغمبر، رحمت براى جهانیان است؛ یعنى این قدر به او بخشیده‏ام که اگر کلّ موجودات از سفره‏اش بخورند، سیرشان مى‏کند و از او کم هم نمى‏شود. آن وقت، پیغمبر مى‏گوید، حسین (ع) نیز این گونه هست.

 

عوض‏هاى شهادت حسین (ع) در دنیا

 

مطلب دیگرى که شایسته است در این روز بگویم، این است که شهادت چنین انسانى، و این که بیاید جانش را براى خدا بدهد، آن هم در زمانى که براى هیچ پیغمبر و امامى چنین ماجرایى پیش نیامده است، حتى براى امیرمؤمنان (ع) زمانى که حسین (ع) جانش را براى خدا داد، زمانى بود که اگر او جانش را هزینه نمى‏کرد، چراغ نبوت هم انبیاء، چراغ توحید و چراغ ارزش‏ها براى ابد خاموش مى‏شد. او از طریق شهادت، حلق اتصال بین توحید، نبوت، ارزش‏ها و انسان‏هاست. نمى‏دانم قیمت این شهادت را گرفته‏اید. شهادت این شهید ویژه است، او خران علم‏الله است و عبارت‏ (حُسَیْنٌ مِنِّى)، از سوى پیامبر (ص) درباره‏اش گفته شده است. خون، خون زنده است. او در زمانى شهید شده که اگر شهادتش نبود، چراغ نبوت و ارزش‏ها، براى ابد خاموش مى‏شد.

حالا اگر در این دنیا بخواهند عوض این شهادت را به او بدهند، فکر مى‏کنید چه باید بدهند. مى‏گویند در مثل مناقشه نیست. چاره‏اى نیست جز مثل زدن. بَر مکان اصلى شهر، زمینى هزار مترى است که قیمتش از هم زمین‏هاى شهر بیش‏تر است. شهردارى صاحب زمین را دعوت مى‏کند و مى‏گوید، به مقدّسات سوگند، نمى‏خواهیم ظلم کنیم، و نمى‏خواهیم حقى را از بین ببریم، حالا ما این زمین را به نفع مردم شهر لازم داریم. مى‏دانیم قیمت آن هم مترى دو میلیون تومان است، ما واقعاً برابر ارزش این زمین معوّض مى‏دهیم و کم هم نمى‏گذاریم. الآن هم پولش را مى‏دهیم و به صورت نقد. حالا این مُعوّض را پول بدهیم یا نه، پنج هزار متر زمین را در بهترین نقطه شهر بدهیم که جبران این هزار متر را بکند؟ انتخاب با شما است.

من تا حالا در روایات و آیات، کلم مُعوّض و عوض را در چنین مسأل ویژه‏اى ندیدم. فقط دربار اباعبدالله حسین (ع) است که امام زمان (عج) مى‏فرماید: (الْمُعَوَّضُ مِنْ قَتْلّهِ) «14» مُعوّض نه نسبت به خود اباعبدالله (ع)، مُعوّض نه نسبت به نمازهایش و روزه‏هایش، نه نسبت به این که فرزندى مثل زین‏العابدین و على‏اکبر 8 را تربیت کرده است، نه چنین نیست. این مُعوّض، فقط قیمت خونش در دنیا است و به قیمت آخرت آن کارى ندارند: (الْمُعَوَّضُ مِنْ قَتْلِهِ انَّ الأَئِمَهَ مِنْ نَسْلِهِ وَ الشَّفَاءُ فِى تُرْبَتِهِ وَ الْفَوْزُ مَعَهُ). «15»

وقتى که اباعبدالله (ع) خونش را هزینه کرد، عجیب است که امام صادق (ع) مى‏فرماید در کربلا حضرت امام حسین (ع)، خونش را، نه به خدا صدقه داد؛ نه آن را انفاق کرد؛ نه آن را عطا کرد و نه با آن معامله کرد؛ بلکه ایشان درباره این خون مى‏گوید: (بَذَلَ مُهَجَتَهُ فِیکَ) «16»: این خون را به‏ رایگان به تو داد و گفت من در مقابل این خون، هیچ نظرى جز رضایت تو ندارم.

امام زمان (عج) مى‏گوید، وقتى خدا این خون را گرفت، گفت: من قیمتى‏ترین شى‏ء را از حسین بن على 8 گرفتم؛ براى همین عدالتم اقتضا مى‏کند، معوّضش را به او بدهم. امام زمان (عج) مى‏گوید، هر یک از ما نُه امام بعد از حسین (ع)، از امام زین‏العابدین (ع)، با وزنى که دارد، امام باقر (ع)، با وزنى که دارد، امام صادق (ع)، موسى بن جعفر (ع)، حضرت رضا (ع)، حضرت جواد (ع)، امام هادى (ع)، امام عسکرى (ع) و من، یک بیست و هفتم مُعوّض خونش هستیم. من فکر نمى‏کنم آسمان‏ها و زمین طاقت حلّ این مسأله را اصلا داشته باشند. حل آن براى ما خیلى مشکل است، این مسأله از قبیل این سخن حق تعالى هست: (لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى‏ جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ‏). «17» ما نُه تن با هر مقامى‏ که داریم، در مجموع، تنها یک سوم عوض آن خونیم.

من از سنگینى این مسایل، واقعاً قلبم در فشار قرار گرفته است. نمى‏دانیم امام حسین (ع) کیست؟ واقعاً نمى‏دانیم. پس خدایا! به ما محبت کن و او را به ما بشناسان؛ ما نسبت به ایشان جاهلیم و نمى‏دانیم او کیست.

و امّا مُعوّض دوم که یک سوم دیگر مُعوّض خون امام حسین (ع) مى‏باشد، این است که شخص پروردگار خوردن هر خاکى را از زمان آدم تا قیامت، و به طور کلى، خوردن همه خاک‏ها را حرام کرده است؛ چنان چه اگر خداى ناکرده، زلزله پیش بیاید و قبر پیغمبر (ع) خراب بشود و دوباره بخواهند لَحَد ایشان را بچینند، اگر بگویند: مقدارى خاک زیر صورت ایشان را یا خاک زیر صورت زهرا (س) را برداریم و به مریضمان بدهیم، حرام است، امّا اراد خدا به این تعلّق گرفت که یکى از داروهاى این عالم هستى را، نه خاک زیر صورتش را، چون صورتش آن‏جا نیست، و نه‏

خاک زیر گلوى برید او را، بلکه خاک قبرش را قرار دهد. «18» امام زمان (عج) مى‏گوید، این هم یک سوم عوض که خدا از حرمت حرامش دست برداشت و گفت، خاک حسینم، حلال است، آن هم براى آن جایى که هیچ کلیدى نتوانست مشکل را حل کند. آن کلیدى را که مشکل غیر قابل حل را حل مى‏کند، خاک حسین من است.

قافله غافل به گذرگاه عشق‏

آمد و پرسید همى شاه عشق‏

گفت چه نام است بر این سرزمین‏

از چه در این جاست دل اندوهگین‏

گفت یکى نام بود ارض طف‏

طوفگه عرش برین از شرف‏

گفت یکى نام بود نینوا

زان دل عشاق چو نى در نوا

گفت یکى کرب و بلا زد فغان‏

شه که قف اى قافله عاشقان‏

بار گشایید که منزل رسید

کشتى عشاق به ساحل رسید

بار گشایید شهیدان عشق‏

کعبه همین جاست در ایمان عشق‏

جلو باغ ارم از کربلاست‏

رونق دیر و حرم، از کربلاست‏

هر که زده جام- جام بلا

بار گشاید به صفّ کربلا

کرب و بلا درس وفا مى‏دهد

تربت عشق است و شفا مى‏دهد

امّا یک سوم دیگر عوض این است: (وَ الْفَوْزُ مَعَهُ‏.) «19» امام زمان (عج) مى‏گوید، هر کس در دنیا وآخرت، باطنش، ظاهرش و عملش بوى‏ حسین (ع) را بدهد، به طور یقین، اهل نجات است و شکى در آن وجود ندارد: (وَ الْفَوْزُ مَعَهُ.) خدا نگاه و سخن دیگرى به اباعبدالله (ع) دارد.

 

غبار زائر حسین (ع)، نجات‏بخش است‏

 

علام امینى 1 در جلد ششم الغدیر نقل مى‏کند پدر و مادرى ناصبى، دشمن اهل‏بیت:، در بحرین زندگى مى‏کردند که بچه‏دار نمى‏شدند. آن‏ها پنج یا ده سال بود که ازدواج کرده بودند. یک شب آن زن و شوهر براى خدا نذر کردند که اگر خداوند متعال فرزندى به آن‏ها بدهد، هجده و نوزده سالش که شد، او را غرق اسلحه کنند تا در راه کربلا برود و به غارت اموال زوّار حسین و کشتن زائرانش بپردازد. خدا هم این نذر را قبول کرد. آن‏ها بچه‏دار شدند. آن پسر، هجده و نوزده سالش که شد، پدر و مادرش او را صدا کردند و به او گفتند، ما چنین نذرى کردیم. او هم که خودش ناصبى شده بود، قبول کرد. او را مسلح کردند و نشانى راه کربلا را به او دادند. او به راه کربلا رفت و براى انجام‏ مقصودش درگودالى پنهان شد. گاهى از آن گودال سر مى‏کشید تا ببیند آیا جمع زوّارى به کربلا مى‏روند تا او از آن گودال بیرون بجهد و پس از کشتنشان، اموالشان را ببرد. چون روز اول بود، کمى که منتظر ماند، خسته شد و درون همان گودال به خواب سنگینى رفت. در خواب دید که قیامت هست و افرادى آمدند و مچ او را گرفتند و گفتند، به دادگاه بیا، هم قاتلى و هم دزدى. در قیامت راه فرارى هم براى کسى نیست. وقتى او را داخل آن دادگاه مى‏کنند، مى‏گویند، این فرد محاکمه ندارد؛ پرونده‏اش را باز نکنید و او را خجالت ندهید. او هنوز کسى را نکشته است، هر چند نیت آن را داشته، و مالى را هم نبرده، هر چند نیت آن را داشته است. او اهل نجات است؛ چون عده‏اى از زائران حسین (ع) هنگامى که او خواب بود، آمدند و رد شدند و گرد و غبارشان، بر روى لباس‏هاى این فرد ریخته و او اکنون بوى حسین (ع) را مى‏دهد. او نباید به جهنم برود. که ناگهان بیدار مى‏شود و اسلحه‏اش را دور مى‏اندازد و

شمشیر و خنجرش را پرت مى‏کند و با پاى پیاده به طرف کربلا مى‏دود و به زیارت حرم امام حسین (ع) مى‏رود. «20» علامه امینى 1 مى‏گوید: حسین جان، گرد و غبار زائرت که آدم را از جهنم نجات بدهد، دیگر بودن با خودت با آدم چه مى‏کند؟

این نگاه، نگاه خدا به اباعبدالله حسین (ع) است.

و امّا چگونه ما موقعیت امام حسین (ع) در قیامت را بفهمیم؟ وقتى در دنیا نتوانستیم این موقعیت را بفهمیم، آیا در قیامت خواهیم توانست آن را بفهمیم؟ به راستى، ما ورود او را و نگاه به او را در قیامت و محشر نمى‏دانیم.

 

پیامبر (ص)، اولین زائرى که بر حسین (ع) مى‏گرید

 

امروز ولادت مولودى است که هم انبیاء منتظر او بودند؛ مولودى که هم انبیاء در گرفتارى‏ها به او متوسّل شدند وقتى حسین (ع) متولّد شد، پیامبر (ص) دو بار به خانه فاطمه (س) رفت که نورسیده را زیارت کند. یکبار در همان آغاز ولادت به نزد صفیه بنت عبدالمطلب، عمه‏اش و قابله حسین (ع)، رفت و گفت: اى عمه! فرزندم را بیاور. صفیه گفت: پدر و مادرم فداى تو باد! چگونه او را به تو بدهم، و من هنوز او را تمیز و پاکیزه نکرده‏ام. حضرت گفت: به کسى که جان محمّد در دست اوست، او را خداوند از بالاى عرش پاکیزه نموده است، بعد دست‏هایش را گشود و با کف دستانش او را از من گرفت، پس سر نوزاد را به زیر آورد و شروع کرد به بوسیدن شاهرگ‏ها و گونه‏هایش و مکیدن زبانش؛ مثل اینکه داشت عسل و شیر مى‏مکید. سپس حضرت (ص) گریه‏اى طولانى نمود. بعد که هشیار شد، گفت: خداوند بکشد قومى را که تو را مى‏کشد. صفیه گفت: حبیبم محمد (ص)! چه کسى عترت‏ رسول‏الله (ص) را مى‏کشد؟ حضرت گفت: اى عمه! گروه ستمگرى از بنى‏امیه. «21» کمى بعدتر، پیامبر (ص) چون عاشق مشتاقى که بى‏صبرانه منتظر دیدارى دوباره با معشوق خود است، باز به دیدار حسین (ع) شتافت. به اسماء، خدمتکار حضرت فاطمه (س)، گفت: پسرم را بیاور. اسماء نورسیده را در تکه پارچه سفیدى گذاشت و به نزد پیامبر (ص) آورد. سپس حضرت در گوش راست این نوزاد اذان گفت و در گوش چپش هم اقامه خواند و بعد او را در دامنش گذاشت و گریست. اسماء گفت: پدر و مادرم فداى تو باد، از چه چیز مى‏گریى؟ پیامبر (ص) گفت: بر پسرم گریانم. اسماء گفت: او که اکنون تازه به دنیا آمده؟ حضرت که جبرئیل (ع) او را باخبر کرده بود، گفت: گروه ستمکارى او را خواهند کشت. خداوند شفاعتم را به آنان نرساند. سپس فرمود: اى اسماء! فاطمه (س) را از این خبر آگاه نکن؛ چون او به تولّد او قریب‏العهد هست. «22»

 

 

پی نوشت ها:

 

 

______________________________

 

(1) 1. سید بن طاووس حسنى، اقبال‏الاعمال، ج 2، ص 33.

(2) 1. توبه: 80.

(3) 2. على بن ابراهیم قمى، تفسیر قمى، ج 1، ص 302.

(4) 1. شیخ کلینى، کافى، ج 2، ص 248.

(5) 1. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 399- جلال‏الدین سیوطى، درالمنثور، ج 3، ص 72.

(6). «أَلسَّلامُ عَلَى الدِّمآءِ السّآئِلاتِ».

(7) 2. (شیخ حر عاملى، امل‏الآمل، ج 2، ص 257.

(8) 1. علام مجلسى، بحارالانوار، ج 99، ص 106.

(9) 2. جعفر بن محمّد بن قولویه، کامل‏الزیارات، ص 116- جلال‏الدین سیوطى، جامع صغیر، ج 1، ص 575.

(10) 3. مولوى.

(11) 1. همان قبل.

(12) 2. انبیاء: 107.

(13) 1. فاتحه: 1.

(14) 1. شیخ طوسى، مصباح‏المتهجّد، ص 826.

(15) 2. شیخ طوسى، مصباح‏المتهجّد، ص 826.

(16) 1. شیخ جعفربن محمّد بن قولویه، کامل‏الزیارات، ص 401.

(17) 1. حشر: 21.

(18). قال الصادق 7: «فى طین قبر الحسین، شفا من کل داء و هو الدواء الاکبر (من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 600)، قال ایضاً: «حریم قبرالحسین خمسه فراسخ من اربعه جوانب القبر» (همان).

(19) 1. شیخ طوسى، مصباح‏المتهجّد، ص 826.

(20). البته، این پسر بعداً از علماى بزرگ شیعه شده و ادبیاتش دربار غدیر امیرمؤمنان 7 جزء ادبیات صف اوّل مى‏باشد و علامه امینى ادبیات عالمانه‏اش را آورده و تفسیر کرده است.

(21) 1. محمّد بن سلیمان کوفى، مناقب امیرالمؤمنین 7، ج 2، ص 234.

(22) 1. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 1، ص 29 ..



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 94/3/2 :: ساعت 9:46 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرنجان و مرنج
عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 268
>> بازدید دیروز: 469
>> مجموع بازدیدها: 1362001
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
کنج دل🩶
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
دانشجو
(( همیشه با تو ))
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب