پروردگار بزرگ در پاسخ فرشتگان که گفتند: آیا کسى را در زمین قرار میدهى که فساد میکند و خون میریزد درحالى که ما تو را همراه با ستایشت تسبیح میگوئیم و تقدیس مینمائیم فرمود: من حقایق و اسرارى میدانم که شما نمى دانید.
در رابطه با علم خدا که همان ذات بى نهایت او و فراگیر نسبت به همه چیز و محیط به کل شیئى است، و چیزى در ظاهر و باطن هستى و در عرصه غیب و شهادت از حضرت او پنهان نیست، و حضور قیومیاش نسبت به همه موجودات علم اوست باید به آیات قرآن و روایات و دعاهاى وارده از اهل بیت و امامان معصوم دقت کرد، و علم آن محبوب ازلى و ابدى را از آن دریچه هاى روشن و استوار نگریست و از افتادن در پیچ وخم سخنان فلاسفه یونان و اسکندریه و هند و فُرس و روم و تابعان آنان که نهایتاً انسان را به جائى نمى رساند و عقل و فطرت و قلب را اشباع نمى نماید پرهیز کرد.
در این زمینه نباید جز به آیات الهیه و روایات عرشیه و دعاهاى ملکوتیه تکیه کرد، که تکیه برغیر اینها مصادف با گمراهى و گم شدن در بیابان ضلالت و افتادن در چاه حیرت است.
أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ أَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ: «1»
یقیناً خدا آنچه را در آسمانها و زمین است [از نظر تعداد، حجم، وزن، کیفیت، کمیت، لحظه به وجود آمدن، مدت عمر، لحظه فنا، آثار و فوائد] میداند و قطعاً خدا به همه چیز داناست.
فَلا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ ما یُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ: «2»
پس گفتارشان تو را اندوهگین نکند، بى تردید ما آنچه را پنهان میدارند و آنچه را آشکار میکنند میدانیم.
وَ عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ:
و بسا چیزى را خوش ندارید درحالى که براى شما خیر است، و بسا چیزى را دوست دارید و حال آن که براى شما بد است و خدا [صلاح شما را در همه امور] میداند و شما نمى دانید.
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما فِی أَنْفُسِکُمْ فَاحْذَرُوهُ: «3»
و بدانید که یقیناً خدا آنچه را [از افکار و خیالات و وسوسهها و تدبیرها و نقشه ها] در دورن شماست میداند.
یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ: «4»
خدا آنچه را تا قیامت پیش روى آنهاست و آنچه را تا دورترین زمان پشت سر آنان است میداند.
وَ هُوَ اللَّهُ فِی السَّماواتِ وَ فِی الْأَرْضِ یَعْلَمُ سِرَّکُمْ وَ جَهْرَکُمْ وَ یَعْلَمُ ما تَکْسِبُونَ: «5»
و او در آسمانها و زمین خداست [و جائى ازحقیقت و تصرف او خالى نیست] نهان و آشکار شما را میداند، و نیز به آنچه از خیر و شرّ به دست میآورید آگاه است.
وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلَّا هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا یَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فِی ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ: «6»
و کلیدهاى غیب و همه امور نهان فقط نزد اوست، و کسى جز او آنها را نمى داند و به آنچه در خشکى و دریاست آگاه است، و هیچ برگى نمى افتد مگر آن که آن را میداند و هیچ دانهاى در تاریکى هاى زمین و هیچ تر و خشکى نیست مگر آن که در کتابى روشن است.
وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها: «7»
و هیچ جنبندهاى در زمین نیست مگر این که روزى او بر عهده خداست و او قرارگاه واقعى و جایگاه موقت آنها را میداند.
قالَ رَبِّی یَعْلَمُ الْقَوْلَ فِی السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ: «8»
پیامبر به آنان گفت: (گفتارتان را بر ضد حق پنهان مدارید) پروردگارم به هر سخنى در آسمان و زمین آگاه است و او شنوا و داناست.
قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِی یَعْلَمُ السِّرَّ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ کانَ غَفُوراً رَحِیماً: «9»
بگو قرآن را کسى نازل کرده است که همه نهانها را در آسمانها و زمین میداند، همانا او همواره بسیار آمرزنده و مهربان است.
یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ: «10»
او چشمهائى را که به خیانت [به نامحرمان مینگرد] و آنچه در سینهها پنهان میدارند میداند.
وَ اللَّهُ یَعْلَمُ مُتَقَلَّبَکُمْ وَ مَثْواکُمْ: «11»
و خدا محل رفت و بازگشت شما و قرارگاهتان را میداند.
وَ اللَّهُ یَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ: «12»
و خدا همه اسرار و رازهایشان را میداند.
وَ اللَّهُ یَعْلَمُ أَعْمالَکُمْ: «13»
و خدا کارهایتان را میداند.
یَعْلَمُ ما یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَ ما یَخْرُجُ مِنْها وَ ما یَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما یَعْرُجُ فِیها ... «14»
آنچه در زمین فرو میرود و آنچه از آن بیرون میآید، و آنچه از آسمان نازل میشود، و آنچه را درآن بالا میرود میداند.
وَ ما یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَ: «15»
و سپاهیان پروردگارت را [که همه موجودات جهان غیب و شهادت است] جز خود او کسى نمى داند.
اینها نمونه آیاتى است که به آگاهى و علم همه جانبه خالق هستى و خداى مهربان که احاطه به ظاهر و پنهان همه موجودات دارد اشاره میکند.
«یا من یعلم مراد المریدین یا من یعلم ضمیر الصّامتین:» «16»
اى آن که خواسته خواستاران و راز دل خاموشان را میداند.
«وبعلمک الذى احاطه بکل شیئ:» «17»
و به علم و آگاهى است که نسبت به همه چیز احاطه دارد.
آگاهى و عدالت
موسى بن عمران علیه السلام، روزى از محلّى میگذشت برسر چشمهاى در کنار کوه رسید، با آب آن چشمه وضو ساخت تا بالاى کوه رفته به نماز ایستد، در این هنگام اسب سوارى به آنجا رسید، براى نوشیدن آب از مرکب پیاده شد، وقت رفتن کیسه پول خود را فراموش کرده در کنار چشمه به جاى گذاشت، پس از او چوپانى رسید با مشاهده کیسه پول آن را برداشت و از آنجا دورشد.
پس از چوپان پیرمردى برسرچشمه آب آمد که آثار تنگدستى و ندارى از ظاهرش پیدا بود، پشته هیزمى برسر داشت آن را به جانبى نهاد و براى استراحت کنار چشمه آرمید، زمانى نگذشت که اسب سوار به آنجا بازگشت و اطراف چشمه را براى یافتن کیسه پولش جستجو کرد ولى کیسه را نیافت، به پیرمرد مراجعه نمود او هم اظهار بى اطلاعى کرد، بین آن دو سخنانى رد و بدل شد که به زد و خورد انجامید، نهایتاً اسب سوار پیرمرد را از پاى انداخت!
موسى (ع) عرضه داشت پروردگارا این چه حادثهاى بود که پیش آمد و مسئله عدالت و دادگرى در این داستان چگونه است؟!
پول را چوپان برداشت، پیرمرد مورد ظلم و ستم قرار گرفت. خطاب رسید موسى پیرمرد پدر آن اسب سوار را کشته بود، میان این دو قصاص انجام گرفت و انتقام خون به ناحق ریخته گرفته شد در ضمن پدر اسب سوار به پدر چوپان به اندازه پول آن کیسه بدهکار بود، از این جهت به حق خود رسید من براساس آگاهیام به اسرار از روى عدل و دادگرى حکومت میکنم. «18»
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- مائده، آیه 97.
(2)- یس، آیه 76.
(3)- بقره، آیه 235.
(4)- بقره، آیه 255.
(5)- انعام، آیه 3.
(6)- انعام، آیه 59.
(7)- هود، آیه 6.
(8)- انبیاء، آیه 4.
(9)- فرقان، آیه 6.
(10)- غافر، آیه 19.
(11)- محمد، آیه 19.
(12)- محمد، آیه 26.
(13)- محمد، آیه 30.
(14)- حدید، آیه 4.
(15)- مدثر، آیه 31.
(16)- جوشن کبیر.
(17)- دعاى کمیل.
(18)- سفینة البحار، چاپ قدیم، ج 2، ص 433.