بهترین و بالاترین راه پیش گیرى از نفوذ شیطان که نتواند انسان را به خیالات و اوهام و آرزوهاى طول و دراز و دست نیافتنى دچار کند، و بر اعمال و رفتار و اخلاق و منش انسان اثر نگذارد یاد خداست، در نظر داشتن خدا، و توجه به حضرت او در همه امور که خالق و رازق و ولّى و مالک و ربّ و مربى انسان است و جز مصلحت انسان و سعادت دنیا و آخرت او را نمى خواهد و به همین خاطر پیامبران را همراه با وحى و امامان را همراه با فرهنگ سعادت بخش و عقل را براى دریافت حقایق بدرقه راه زندگى او قرار داد، پس شایسته است پیوسته نور یاد و توجه به او در قلب انسان در کار باشد، و اعضاء و جوارح آدمى در تصرف احکام و اوامرش قرار گیرد و همه دقایق عمر و لحظات زندگى از ذکر و یادش و انجام مسئولیت هایى که بر عهده انسان نهاده پر باشد تا شیطان هیچ راه نفوذى بر اندیشه و مشاعر و قلب و دل و اعضا و جوارح انسان نیابد.
إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ: «1»
بى تردید کسانى که داراى روحیه حفظ خود از گناهان هستند، هنگامى که وسوسههائى از سوى شیطان به آنان رسد خدا و شئون او را یاد کنند پس بى درنگ بیناى به عواقب شوم اطاعت از شیطان افتند و از دام وسوسه هایش نجات یابند.
برعکس کسانى که میدان زندگى خود را بى قید و شرط به تمایلات و غرائز و شهوات سپردهاند راه هرگونه نفوذى از سوى شیطان به رویشان باز است و پیوسته دستخوش خیانتها و جنایات او که تلخى و عاقبت نافرجامش را زیر لعاب شیرین شهوت و لذت پنهان کرده میشوند، و دنیا و آخرت خویش را در کنار لذتى اندک و شهوتى بى منطق به باد میدهند و با شمشیر وسوسه هاى هوس برانگیز شیطان خود را در کنار قدم نحس او قربانى میکنند.
این لذت گرایان غافل، و شهوت رانان جاهل، و عافیت طلبان کاهل، و تن پروران ظالم درب قلعه وجود خود را به روى شیطان باز کرده و درون را در اختیار او قرار داده، و بیرون وجود خویش را در محاصره شهوات و امور مربوط به هوا و هوس گذاشته و به جاى خدا که براى آنان منبع خیر و لطف و رحمت و کرامت است، شیطان را به همنشینى خود برگزیده اند، که این افتادن در چاه خطر، و بریده شدن از منبع خیر نتیجه غفلت و نیسان و بى توجهى به خدا و دور ماندن از ذکر قلبى و عملى و حالى است.
وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ: «2»
و هرکس خود را از یاد خداى رحمان به کور دلى و حجاب ظلمانى باطنى بزند و روى از منبع خیر و کرامت برگرداند، شیطانى بر او میگماریم که آن شیطان ملازم و دمساز او خواهد بود.
2- از جمله عواملى که راه نفوذ شیطان را بر انسان میبندد یاد قیامت از طریق آیات قرآن و روایات و توجه به عاقبت شوم ابلیسیان و عذاب هاى سخت آنان به کیفر گناهان و اطاعت از شیطان است.
در این زمینه به چند آیه اشاره میشود تا با توجه به آن از شرّ شیطان در امان بمانیم:
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لِیَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذابِ یَوْمِ الْقِیامَةِ ما تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ: «3»
قطعاً کسانى که [با کارگردانى شیطان و وسوسه هاى او] کافر شدند و به انکار حقایق برخاستند اگر همه آنچه در زمین است و همانند آن را نیز با آن همراه خود داشته باشند، تا براى نجات خود از عذاب روز قیامت عوض دهند، از آنان نپذیرند و براى آنان عذابى دردناک است.
فَالَّذِینَ کَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیابٌ مِنْ نارٍ یُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمِیمُ، یُصْهَرُ بِهِ ما فِی بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ، وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِیدٍ، کُلَّما أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیها وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ. «4»
پس کسانى که به اغواى شیطان و میدان دارى هوا و هوسشان کافر شدند براى آنان لباسهائى از آتش به اندازه اندامشان بریده شده و از بالاى سرشان مایع جوشان به رویشان ریخته میشود، که آنچه در شکم هایشان باشد و نیز پوست بدنشان به وسیله آن گذاخته میشود و براى آنان گرزهائى از آهن ویژه است که بر سرشان میکوبند، هرگاه بخواهند به سبب اندوه فراوان و غصه گلوگیر از دوزخ درآیند به آن بازشان میگردانند و به آنان گویند عذاب سوزان را بچشید.
یقیناً انسان اگر به قیامت و اوضاع آن و جریمه و کیفر عاصیان و طاغیان که همه و همه از مریدان شیطاناند توجه جدى داشته باشد و این حقایق را که به وسیله حق و پیامبران و امامان بیان شده باور کند، هرگز خود را بازیچه شیاطین قرار نداده، و راه نفوذ آنان را به خیمه حیاتشان باز نمى گذارد.
ازدیگر امورى که راه نفوذ انسان را تا حدّى میبندد، نگاه عقلى و دقت کافى در عاقبت و فرجام بدکاران و ستمکاران و تکذیب کنندگان حقایق است که در همین دنیا پیش از این که به عذاب دردناک و ابدى قیامت دچار شوند به عذاب استیصال و افتضاح و رسوائى گرفتار شدند و نتیجه پیروى از شیطان و عمل به فرهنگ خانمان سوزش را دیدند.
قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُروا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ: «5»
یقیناً پیش از شما روشهائى در میان ملل و جوامع بوده که از میان رفته است پس در زمین گردش کنید و به سیر و سفر بپردازید و با دقت و تأمل بنگرید که سرانجام تکذیب کنندگان چگونه بود؟
وَ أَمْطَرْنا عَلَیْهِمْ مَطَراً فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ: «6»
و بر آنان بارانى بى نظیر از سنگ هاى آتشین باراندیم پس با تأمل بنگر که سرانجام گهنکاران [که در گناه هم جنس بازى از شیطان پیروى کردند]
چگونه بود؟
بَلْ کَذَّبُوا بِما لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا یَأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ کَذلِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الظَّالِمِینَ: «7»
آرى عجولانه و بى دقت حقیقتى (چون قرآن) را منکر شدند که به معارف و مفاهیمش احاطه نداشتند و هنوز تفسیر عینى و تحقق و ظهور آیاتش که در قیامت انجام میگیرد براى آنان نیامده است، کسانى که پیش از اینان بودند نیز آیات خدا را به همین صورت تکذیب کردند پس با تأمل و دقت بنگر که سرانجام ستمکاران چگونه بود؟
آرى تکذیب کنندگان حقایق و منکران واقعیات اصیل و گنهکاران حرفهاى و ستمکاران که همه و همه حزب شیطان و پیروان آن دشمن غدار بودند به فرجامهائى سخت، و عذابهائى که فرار از آنها براى آنان غیرممکن بود دچار شدند، و آخرت آنان یقیناً از نظر عذاب و بدبختى با دنیا قابل مقایسه نیست.
انسانى که به حقیقت خداپرست است، و قلبى از عشق خدا مالامال دارد، و در عمل و اخلاق متوسل به پیامبران و امامان و اولیاء الهى است، و از طوفان شهوت و غضب و هوا که راه هاى نفوذ شیطان در پناه خدا زندگى میکند از دسترس دسیسهها و وسوسه هاى خطرناک شیطان در امان است مگر این که نعوذ بالله به اختیار خود راهى براى نفوذ آن ملعون و سپاهش نسبت به خود باز کند.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- اعراف، آیه 201.
(2)- زخرف، آیه 36.
(3)- مائده، آیه 36.
(4)- حج، آیات 19 22.
(5)- آل عمران، آیه 137.
(6)- اعراف، آیه 84.
(7)- یونس، آیه 39.