»» علم الاعلام و حجة الاسلام ، قدوة المتقدمین الشریف سـید مرتضى علم
سـید مرتضى علم الهدى , در سـال 355 در یـکى از خانواده هاى محترم سادات بغداد به دنیا آمد که ازجانب پدر و مادر نـسـب بـس شریفى داشت . نسب شـریـفش با پنج و شش واسطه به حضرت امام موسى بن جعفر و امام جعفر الصادق ( علیهم السلام) مى رسد کنیه اش علم الهدى و لقبش ذوالثمانین , ابوالثمانین وذوالمجدین و شریف مى باشد.
تحصیلات:
بـرخى از رؤیاها در صداقت و راستى بى شباهت به الهام و نوعى آگاهیهاى غیبى نیستند و یکى از آن نـوع رؤیـاهـا, خـوابى بود که شیخ مفید ( اعلى اللّه مقامه الشریف ) دیدند که حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام ) حـسـنین ( علیهم السلام ) را پیش او آورده است و مى فرماید : یا شیخ علمهما الفقه به این دو فرزند فقه بیاموز شیخ پس از بیدارى به حیرت وتفکر فرو مى رود, تا آنکه صبح همان شب , فاطمه والده مـاجده سید مرتضى و سیدرضى , با خدمتگزاران خود که دور او بوده اند, دو پسر خود را که در آن موقع از نظرسن , صغیر و خردسال بوده اند پیش شیخ آورده , شیخ محض رعایت جلالت آن مخدره , سلامش کرد و به پا ایستاد تا پس از احترامات معمولى , فاطمه مادر کودکان ,همان عبارت مذکور در رؤیا را (یا شیخ علمهما الفقه ) به زبان آورد و گفت :
اى شیخ این دو پسران منند, اینها را پیش تو آورده ام که به آنان فقه تعلیم دهى .
پـس شـیـخ تـحـت تاثیر قرار گرفت و خواب را به آن بانوى جلیل القدر بازگونمود و به تعلیم و تربیت آن دو برادر والاگهر اهتمام تمام به کار برد تا به آن مقام عالى علم و اجتهاد نائل آمدند که هر دو از ذخیره هاى ارزشمند اسلام و از نوادر و نوابغ روزگار گردیدند .
اساتید:
او در محیط علمى مساعد رشد و نما کرد و از محضر بزرگان و افرادى مانند:شیخ مفید, خطیب ادیب , ابن نباته و شیخ حسن بابویه بهره جست.
شاگردان و تدریس:
او حـوزه درسـى بـسـیـار غـنـى و در علوم متنوعه تدریس داشته است و هر یک از شـاگـردان او شهریه معینى داشته اند, چنانچه شیخ طوسى را ماهى دوازده دینار اشرفى طلاى هـیـجـده نخود و قاضى ابن البراج را ماهى هشت دینار و هر یک از تلامذه دیگر را به فراخور حال خـود شـهـریه مى داده است وقتى قحطى شدید پیش آند, مرد یهودى براى تحصیل روزى , چاره انـدیـشید که در نزد سید به تحصیل علم نجوم بپردازد بعد از استیذان از سید در درس او حاضر شد و حـسب الامر سید به او روزانه تعیین گردید که روز به روز مى گرفت و صرف ضروریات زندگى خود مى کرد تا پس از اندکى از مشاهده این شیوه و رفتار نیک , آخر به دین اسلام گروید.و شاگردانى مانند:شیخ طوسى , قاضى ابن البراج , ابـوالـصـلاح حـلبى , ابوالفتح کراجکى , سالار بن عبدالعزیز دیلمى و دهها نظایر این بزرگان را در حوزه درسى خویش تربیت نمود.
گفتار بزرگان :
شیخ عزالدین احمد بن مقبل می گوید:
اگر کسى سوگند یاد کند که علم الهدى در علوم عربیه داناتر از خود عرب بوده , دروغ نگفته و گناهى نکرده است.
علم الهدى از دیدگاه دانشمندان اهل سنت :
شخصیت علم الهدى از دیدگاه دانشمندان اهل سنت هم پوشیده نمانده است ,بلکه در اثر کثرت تألیفات و آثار مورد جلب نظر آنان نیز گردیده است ابن خلکان ,یکى از مورخین اهل سنت می گوید:
فـضـائل وى بـسیار و تالیفات او در دین و احکام مسلمین شاهد صادق هستندبر اینکه شاخه آن شجره بوده و از اهل آن خانواده جلیل مى باشد .
ابـن اثـیر در کامل التواریخ , یافعى در مرآة الجنان , سیوطى در طبقات , خطیب بغدادى در تاریخ بـغـداد و ابـن کـثیر شامى و دیگران , همگى از سید مرتضى با بهترین عبارات یاد کرده اند و علم و فضیلت و دانش او را ستوده اند.
یکى از اساتید ادبیات مصر می گوید:
مـن از کتاب غرر و درر سید مرتضى مسائلى را استفاده کردم که در هیچ یک از کتابهاى دیگر نحویان به دست نیاوردم.
خصوصیات اخلاقی:
مناعت طبع و ملکات فاضله او: دانـشـمـند متتبع , آقاى على دوانى در بیوگرافى این فقیه وارسته از رجال ابوعلى , از کتاب اتـحاف الورى , ضمن حوادث سال نقل کرده است که در این سال سید مرتضى و برادرش سید رضـى به زیارت بیت اللّه الحرام شتافتند در بین راه ابن جراح طائى از آنها طلب چیزى کرد و آنـها نه هزار دینار از مال خالص خویش را به اودادند و باز نوشته اند که وقتى چند کتاب به قیمت ده هزار دینار یا بیشتر براى سیدمرتضى خریدارى کردند, موقع مطالعه دید که بر پشت یکى از آنها این دو شعر رانوشته اند:
وقد تحوج الحاجات یا ام مالک ـــــ الى بیع اوراق بهن ضنین .
ـــــ و ما کان ظنى اننى سابیعها.
و لـو خـلـدتـنی فى السجون , دیونى ـــــ (گاهى احتیاج وامى دارد که اوراقى را که بیشتر مورد عـلاقـه است , فروخته گردد من گمان نمى بردم که روزى برسد که آن اوراق را بفروشم هرچند طلبکارها مرابه زندان وامى داشتند).
ایـن اشـعـار حاکى از فقر فروشنده آن بود که از روى ناچارى آن کتب نفیس رافروخته است سید (ره ) تمام کتابها را به صاحبش مسترد نمود و آن ده هزار دینار را نیزبه او بخشید.
وقف ملک براى هزینه فقها:
سـیـد مـرتـضـى دهـکده اى از املاک خود را وقف مصرف کاغذ فقها کرده بود که عوائد آن صرف تـألـیـفـات مـجـتـهدین گردد صفات حمیده و فضائل اخلاقى او در حدى بود که افراد فاضل و دانـشـمـنـد از هـر گروه مى توانستند به مجلس او راه یابند و ازمحضرش بهره مند گردند نابغه عرب , ابوالعلا معرى از کسانى بود که همیشه ملازمت او را داشت گویند هنگامى که ابوالعلا از عـراق خارج مى شد, از او پرسیدندکه سید مرتضى را چگونه دیدى ؟
او در پاسخ اشعار زیر را قرائت کرد:
یا سائلى عنه لما جئت تسئله ـــــ الا هو الرجل العارى من العار.
ـــــ لو جئته لرایت الناس فی رجل .
و الـدهـر فـی سـاعة و الارض فى دار ـــــ (اى فردى که از من جویاى حال او هستى , بدان که او مـردى اسـت کـه از هرگونه نقص و عیب , مبرى است اگر او را ببینى خواهى دید که وجود همه مـردم در یـک فردجمع است و روزگار در یک ساعت متمرکز گردیده و جهان در یک خانه قرار گرفته است.
لقب علم الهدی:
در مورد لقب علم الهدى , بیشتر مورخین نگاشته اند که ابوسعید محمد بن حسین وزیر القادر باللّه در سـال 420 بـیـمـار شـد شـبـى در خواب دید که امیر مؤمنان ( علیهم السلام ) به او مى فرماید: به علم الهدى بگو تا براى تو دعا کند تا ازبیمارى بهبود یابى وزیر گفت : یا امیر المؤمنین , علم الهدى کیست ؟فـرمود: على بن الحسین موسوى است چون از خواب برخاست , نامه اى به سید مرتضى نوشت که براى او دعا کند و در آن نامه او را علم الهدى خواند.
سـیـد مرتضى برآشفت و از وزیر خواست که او را با این لقب بزرگ نخواندوزیر گفت به خدا قسم امیر المؤمنین ( علیهم السلام ) امر فرموده که شما را به این لقب بخوانم بعداز آنکه وزیر از دعاى سید مرتضى شفا یافت , جریان خواب خود و امتناع سیدمرتضى را از قبول این لقب براى خلیفه بیان کرد خلیفه پیام فرستاد که شایسته است لقبى را که از سوى جد شما داده شده است بپذیرى و ابا نکنى سپس حـکـم شـد کـه مـنشیان در نامه هاى رسمى و عموم مردم او را با این لقب بخوانند و بدین گونه ملقب به علم الهدى گردید .
وفات :
او در سـال 436 در بـغـداد وفـات نمود نجاشى در رجال خود مى نویسد : او درسال مزبور وفات یافت فرزندش بر او نماز گذارد و در خانه اش دفن شد من وابویعلى جعفرى (داماد شیخ مفید) و سلار بن عبدالعزیز او را غسل دادیم.
اخـیـرا جنازه او به کربلاى معلى منتقل شده و در جوار مطهر حضرت سیدالشهدا ( علیهم السلام ) مهمان آن بزرگوار گردیده است.
به هر حال جهان بزرگ تشیع و مکتب اهل البیت علیهم السلام به او و عالمانی سترگ چون او زنده است و خواهد بود و ما همه ریزه خواران سفره شاهانه آنانیم
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/3/22 :: ساعت 11:51 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مرنجان و مرنجعزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) استسعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلامسبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلامپیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلامامام حسین علیه السلام در آیینه زیارتپیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»[عناوین آرشیوشده]