روزه عبادتی است که در همه ادیان قبل از اسلام سابقه داشته است؛ حتّی قبایل بدوی برای به دست آوردن خشنودی خدایان خود روزه می داشتند. اعراب جاهلی نیز نوعی روزه و امساک را به عنوان عبادت و خودسازی باور داشتند.
قرآن کریم در این مورد چنین می فرماید:«یا ایها الّذین ءامنوا کتب علیکم الصّیام کما کتب علی الّذین من قبلکم لعلّکم تتّقون؛ ای کسانی که ایمان آوردید روزه بر شما واجب شد همچنان که بر آنان که پیش از شما بودند واجب شد، باشد که بپرهیزید».(سوره بقره، ایه 183)
در حدیث شریف قدسی خداوند متعال چنین می فرماید:«روزه برای من است و من پاداش آن را می دهم». به علاوه روزه یکی از ارکان پنج گانه اسلام شمرده شده است،1همانگونه که امام باقر(ع) فرمودند:«اسلام بر پنج چیز استوار است: نماز، زکات، حج، روزه و ولایت».
روزه در اصطلاح فقه، اسمی است برای عبادتی مخصوص و منظور از آن، امساک و خودداری شخص روزه دار از مفطرات است و در آن قصد قربت شرط شده است و مجموعه این عمل و نیت،گواهان اعتقاد دینی و خدا باوری هستند؛ چرا که «اصلاح باطنی و ظاهری» دو شرط لازم در عبادات است.
این نماز و روزه و حـج و جهـاد خود گواهی دادن است از اعتقاد
در ایه ای که ذکر شد به «تقوا» اشاره شده و آن خدا ترسی در ظاهر و باطن است.واژه تقوا و مشتقات آن حدود 258بار در قرآن مجید ذکر شده،تصریح و اشاره به تقوا به این تعداد، نشانه اهمیت و ویژگی آن در پیشگاه مبارک پروردگار و دلیل بر ارزش و نقش سازنده آن در حیات دنیا و آخرت انسان است.
تقوا نیرویی معنوی است که بر اثر خود نگهداری های مکرّر و مطابق با دستورات قرآن و عترت و تمرین های معقول و تداوم ترک گناهان در ظاهر و باطن، بدست می اید. تا جایی که آتش نفس اماره را خاموش و نفس مطمئنه را برای انجام عبادات و درک خوبی ها تقویت می نماید.از آنجا که بیشتر گناهان از دو ریشه غضب و شهوت سرچشمه می گیرند ، روزه این دو غریزه را کنترل کرده و کاهش می دهد.
هر کسی به میزان درک و معرفت خود، از عباداتش بهره می برد و این بسته به آن است که او بستر روح و روانش را تا چه حد برای بهره مندی از خوان گسترده الهی آماده سازد و در این معنا فرقی ندارد که در عبادت، به انجام کاری امر یا از آن نهی شود. کسانی که به دنبال کسب رضای حق و در پی التذاذ معنوی هستند، از هر دو مقوله امر و نهی در گزاره های دینی، استقبال کرده و اطاعت و تسلیم را تنها راه برای تهذیب نفس می دانند. در این میان عرفا با الهام از دستورات دینی، روزه را زکات بدن دانسته اند و در فضیلت روزه گفته اند که آدمی با روزه، خوی و خصلت فرشتگان را کسب می کند؛ زیرا از طعام مادی چشم می پوشد و به ذکر و تسبیح و تهلیل2 می گراید.در روایات شیعه این لب فروبستن و آراستن سخن به یاد خدا بسیار ستوده شده است. امام صادق(ع) در این زمینه می فرمایند:«وقتی روزه گرفتی، خود را تا جایی که می توانی به سکوت ملزم کن؛ مگر در ذکر خداوند». در حقیقت شخص روزه دار با تمام مراقبت در رفتار و گفتارش، گرسنگی و تشنگی عارفانه ای را انتخاب می کند و از این طریق روحش را مصّفا و سیراب می سازد و آن امساک و این ارتزاق معنوی موجب شکوفایی باطن وی می شود.
مولوی، عارف رومی این معنا را چنین زیبا به نظم کشیده می فرماید:
این دهان بستی دهانی باز شـد
کم خورنده ی لقمه های راز شد
گر ز شیر دیو، تـن را وا بــری
در فطام3او بسی نعمت خوری
لب فرو بند از طعام و از شراب
سوی خوان آسمانی کن شتـاب
دم بـه دم از آسـمـان می ایـدت
آب و آتـش رزق می افـزایـدت
گر تو این انبان زنان خالی کنی
پر زگوهرهای اجـلالی کـنی
ای اسیر رزق مادی اگر دهان ظاهری را فرو بندی دهان دیگری برای تو گشوده می شود و آن دهان معنوی است و لقمه های اسرار ربّانی را دریافت می کند.
اگر جسم خود را(مانند طفلی که او را از شیر می گیرند) از شیر شیطان باز گیری، نعمتهای روحانی فراوانی خواهی خورد.
دهانت را بر آب و غذای دنیایی ببند و به سوی سفره آسمانی بشتاب.
خواهی دید لحظه به لحظه از آسمان معنوی، باران عنایت و حرارت شوق و جذبه ربّانی می رسد و رزق معنوی تو را می افزاید.
اگر تو انبان درونت را از نان و طعام مادی و دنیوی، خالی نگه داری درونت از گوهرهای گرانقدر معرفت و یقین، انباشته گردد.
امام رضا(ع) در مورد روزه و برخورداری از نعمتهای بهشتی می فرمایند:« هر کس که روزه، او را از غذاهای مورد علاقه اش باز دارد، بر خداست که به او از غذاهای بهشتی خوراند و از نوشیدنی های بهشتی بنوشاند».4
اندکی زین شرب کم کن بهر خویش
تـا کـه حـوض کوثـری یابی به پیش
روزه دار نه تنها از حرام می پرهیزد، بلکه از برخی از حلالها باید اجتناب کند.منع از حلال در روزه، سبب می شود که نیروی بازدارنده یا همان تقوا در انسان تقویت شود، تا از ارتکاب حرام به طور جدّی بتواند خودداری کند . از لقمه حلال نمی خورد تا به هنگام وسوسه شیطان در لقمه حرام بتواند آزادانه نخوردن را اختیار و تجربه کند و از آن آزمایش سربلند بیرون اید.
نهی از حلال، در غیر روزه هم وجود دارد، چنانکه حضرت رسول اکرم(ص) می فرمایند:«لا یدخُلُ مَلَکوتَ السَماوات و الارض مَن مَلَا بَطنُهُ»5
در اینجا حضرت از پرخوری نهی کرده، می فرمایند:«جان کسی که شکم خود را انباشته باشد، به ملکوت آسمان راه نیابد».
البته این امتناع و مراقبت فقط در خوردن طعام نیست؛ بلکه منظور پرهیز از هر گونه امور نفسانی است.
روزه گردد گرد تقـوا از حـلال در حرامـش دان که نَبوَد اتّصال
شخص روزه دار اگر از حلال پرهیز می کند، سزاوار است که با حرام هیچگونه سنخیتی نداشته باشد. حضرت علی(ع) نیز در این مورد می فرمایند:«اَلصّیامُ اِجتِنابُ المَحارِم کماِ یمتَنِعُ الرَّجُلُ مِنَ الطَّعامِ وَ الشَّرابِ؛ روزه پرهیز از حرامهاست، همچنانکه شخص از خوردنی و نوشیدنی پرهیز می کند».
احساس مسؤولیت نسبت به بی عدالتی ها و رفع آنها باید از اعماق قلب فرد فرد انسانها بجوشد. در روایات، مسلمانانی که از وضع معیشت دیگران بی خبر باشند، بسیار مورد مذمّت پیشوایان دینی قرار گرفته اند.آنچه از روایات بر می اید، بیانگر این است که روزه می تواند گامی در راه برقراری عدالت اجتماعی باشد. امام صادق(ع) می فرمایند:«انّما فَرَضَ اللّهُ الصّیامَ لِیستَوی بِهِ الغَنُّی و الفَقیرُ؛خداوند روزه را واجب کرد، تا به وسیله آن، دارا و ندار مساوی گردند».
شکّی نیست که روزه باعث تقویت عاطفه است. کسی که یک ماه طعم گرسنگی را چشید،رنج گرسنگی را احساس و درک می کند.
روزه مصرفها را کنترل می کند و با محوریت خودسازی می تواند علاجی برای مصرف گرایی در جامعه باشد.
قال الصادق(ع): «لِلصائم فَرحَتانِ، فَرحَة عِندَ اِفطارِهِ وَ فَرحة عِندَ لِقاء رِبّهِ؛ برای روزه دار دو سرور و خوشحالی است،یکی هنگام افطار و دیگری هنگام لقاء پروردگارش».
روزه دار از اینکه توانسته است به تکلیف خود عمل کند و ساعاتی بر نفس خود فایق اید، احساس کامیابی دارد و لذت پایدار و حقیقی را تجربه کرده و کم کم از لذّات مجازی دوری می گزیند و همین می تواند شادی آخرت را نیز برای او به ارمغان آورد.
قرآن کریم می فرماید:«استعینوا بالصّبر و الصّلاة انّ اللّه مع الصّابرین؛از صبر و نماز کمک بجویید همانا خداوند با صبر پیشه گان است».(سوره بقره، ایه 153) روزه یکی از مصادیق صبر شمرده شده و گفته شده، ماه ر مضان ماه صبر است. آری، انسان مرتبط با خدا در حوادث و سختی ها خود را نمی بازد؛ بلکه با اتّصال به قدرت نامحدود او، به راحتی راه خروج از مشکلات را پیدا می کند.
و اما تفسیر منظوم مولانا:
هـر نبی زو بــــر آورده بــرات اِسـتَـعیـنوا مِنـهُ صـبراً او صَـلات
هیـن ازو خواهیـد، نـه از غیـر او آب در یم جو، مَجو در خشک جو
هر پیامبری از خداوند، حجّت و فرمانی آورده که مفاد آن این است که:ای قوم! به وسیله صبر و نماز از او یاری بجویید. همچنین هر پیامبری به امّت خود گفته است: به هوش باشید و فقط از خداوند حاجت بطلبید نه از غیر او، همچنانکه مثلاً آب را باید در دریا بجوییدی،نه در جوبیار خشک.
البته این امر، شرایط مهمی دارد که باید شخص دعا کننده دارا باشد از جمله معرفت الهی، حضور قلب، عمل صالح، پاک بودن از حق الناس، کسب و لقمه حلال، شروع با نام خدا، اقرار به گناه و استغفار و…که به طور مفصّل در کتب اخلاقی ذکر شده است، البته عبادت ، نماز و روزه شرایط استجابت را مساعدتر می کند، در مورد دعای شخص روزه دار امام موسی کاظم(ع) می فرمایند:«دَعوَةُ الصّائِمِ تُستَجابُ عِندَ إفطاره؛ دعای شخص روزه دار هنگام افطار مستجاب می شود».
در روایتی از امام صادق(ع) چنین آمده:«مردم به انجام روزه امر شده اند، تا گرسنگی و تشنگی را بفهمند و به واسطه آن فقر و بیچارگی آخرت را درک کنند». بعلاوه روزه می تواند انسان را از آتش جهنّم در امان نگه دارد.
پیامبر اسلام(ص) فرمودند:«اَلصّومُ جُنَّة مِنَ النّارِ؛ روزه سپر آتش جهنّم است».7
رسول خدا می فرمایند:«مَن صامَ یوماً تَطَوّعاً ابتغاءَ ثَوابً اللّهِ وَ جَبَت لَهُ المَغفِرَةُ؛ هر کس داوطلبانه یک روز را برای خدا روزه بدارد، آمرزش او حتمی گردد»7
همانطور که ذکر شد، روزه زکات بدن است. در لغت زکات به معنای رشد است و اگر مال بوسیله ی زکات برکت پیدا می کند، سلامت بدن نیز با روزه تأمین می شود و با روزه ی ماه مبارک رمضان بدن انسان فرصتی برای استراحت بدست می آورد. در توصیه های پیامبر گرامی اسلام این چنین به این مطلب اشاره شده است:«صُومُوا تَصِحّوا؛ روزه بدارید تا تندرست باشید».8
جـوع،خـود سلـطانِ داروهاسـت هیـن جـوع در جـان نه،چـنین خـوارش مـبین
جمله ناخوش از مجاعت خوش شدست جمـله خـوش ها بی مَجاعــت ها رَدست
رنـــج جــوع از رنـجـــــها پاکیـزه تـر خاصه در جـوع اسـت، صــد نفع و هـنر
پس بدان که گرسنگی شاه داروهاست؛ لذا آن را با جان و دل بپذیر و اینگونه حقیرش مشمار هر طعام ناگوار به سبب گرسنگی گوارا می شود و هر طعام لذیذ در غیر گرسنگی ناگوار به نظر می رسد.
رنج گرسنگی هم از نظر ملایمت و هم از نظر سبکی و هم از حیث فعل و انفعال، از آن بیماری هایی که از پری معده عارض می شود، بهتر است.9 رنج گرسنگی از سایر رنجها پاکیزه تر و مطلوب تر است، بخصوص در گرسنگی فواید و فضایل بسیاری نهفته است.
پی نوشت ها:
1. تفسیر نور، ج2،ص365.
2. گفتن«سبحان اللّه» و«لا اله الا اللّه».
3. فطام: از شیر گرفتن.
4. میزان الحکمة، باب الصوم.
5. مجموعه ورام، ج 1، ص 100.
6. من لا یحضره الفقیه، ج2،ص73.
7. فروع کافی،ج4،ص65.
8. بحار الانوار، ج1،ص306.
9.بحار، ج96، ص247.