فرازهاى عرشى و ملکوتى این دعا، موقعیت بسیار مهم ماه رمضان، و اهمیّت مسئله الهى روزه را نشان مىدهد.
جملات زیباى این دعا، به این معنا هشدار مىدهد، که ماه رمضان و روزه در آن باعث سوختن هیمه گناه از پرونده و ریزش رحمت الهى بر عبد خداست.
این ماه به حقیقت ماه اسلام است، زیرا هر انسان عاشقى با اتصال به روزهاى که شرایط ظاهرى و باطنى آن در قرآن و روایات بیان شده، تبدیل به یک مسلمان واقعى و یک موجود با تقوا و یک عنصر تسلیم در برابر حضرت محبوب مىشود.
در این ماه دامن جان و حقیقت نفس، و اعضا و جوارح به کشور پاکى سفر مىکنند، و در پایان ماه به تقوا و طهارت مورد نظر دوست مىرسند.
یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» «1»
اى اهل ایمان! روزه بر شما مقرّر و لازم شده، همان گونه که بر پیشینیان شما مقرّر و لازم شد، تا پرهیزکار شوید.
ماه رمضان ماه تصفیه بدن از آلودگىها و رسوبهاى غذایى است، رسوبهایى که باعث امراض گوناگون وریدى، خونى، قلبى، و جسمى است.
ماه تصفیه و پاکى از گناهان و معاصى و رذایل اخلاقى و نفسى و روحى و عملى است، و این همه وقتى میسّر است که روزه جسمى و نفسى و قلبى گرفته شود، و به تعبیر اهل دل، روزه عام که روزه بدن، و روزه خاص که روزه جان، و روزه خاصّ الخاص که روزه قلب است.
روزه بدن امساک از مفطرات، و روزه نفس امساک از رذایل اخلاقى و معاصى اعضا و جوارح، و روزه قلب امساک از غیر حق است!
این ماه به راستى ماه قیام و به پا خاستن براى کسب معرفت و بینش، و تحصیل حق و حقیقت و به دست آوردن کرامت و فضیلت، و فراهم آوردن عشق و شور از توجه به حضرت محبوب، و ماه اقدام جانانه براى ورود به مدار عبادت خالصانه و بندگى عاشقانه است.
ماه رمضان ماه پیوند خوردن به قرآن براى کسب هدایت، و منور کردن جان به نور آیات بیّنات، و ماه تلاوت قرآن و ماه تشخیص حق از باطل در همه امور است.
فضایل این ماه فضایلى فوقالعاده و بىشمار است. به خاطر حرمت این ماه آنچه در دیگر ماهها بر انسان از طلوع فجر تا فجر دیگر حلال است حرام مىباشد، جسم از روى آوردن به خوراکىها و آشامیدنىها ممنوع است، روزه این ماه را نمىتوان پیش انداخت، و نیز جایز نیست آن را به دست تأخیر سپرد، که بر واجد شرایط واجب است در همان ماه مبارک قیام به این عبادت بزرگ کند.
روزه فواید جسمى و روحى فراوان دارد، شفابخش جسم، و توانبخش جان است، پاک کننده آدمى از رذایل حیوانى است، در ساختن فرد صالح و سامان دادن اجتماع بسیار مؤثّر است، در تهذیب و تزکیه نفس و رهاندن انسان از روزمرّگى و واماندگى در نیازهاى تن، تأثیر بسزائى دارد.
فوائد طبّى و بهداشتى روزه که از سودمندىهاى کوچک این فرضیه انسانساز مىباشد به حدّى است که شاید نیاز به توضیح و تکرار نداشته باشد و بیشتر مردم کم و بیش از آن آگاهند.
معده و دستگاه گوارش از اعضاى پرکار اندام آدمى است، با سه وعده غذا که معمول مردم است تقریباً در همه ساعات دستگاه گوارش به هضم و تحلیل و جذب و دفع مشغول است.
روزه باعث مىشود که از یک سو این اعضا استراحت کنند و از فرسودگى مصون بمانند و نیروى تازهاى بگیرند، و از سوى دیگر ذخایر چربى که زیانهاى مهلکى دارند تحلیل رفته و کاسته شوند.
روزه و سلامتى
در روایات اسلامى حتى به فوائد جسمى روزه نیز تصریح شده تا برخى از سست عنصران اگر نه با ایمان کامل حدّاقل با توجّه به فوائد بهداشتى روزه، این فریضه ثمربخش را بجاى آورند و از سودمندىهاى گوناگون آن در حدّ خود بهرهور شوند.
پیامبر بزرگوار اسلام صلى الله علیه و آله در همین رابطه فرموده است:
صُومُوا تَصِحُّوا. «2»
روزه بگیرید تا سالم بمانید.
و نیز در روایات بسیارى، پیشوایان بزرگ اسلام فرمودهاند:
معده آدمى خانه بیمارىهاى اوست و پرهیز از غذا درمان آن است. «3» بدیهى است، آنگاه این فواید بهداشتى بهتر به دست مىآید که روزهدار امساک روز را با زیاده روى در شب تلافى نکند، که پرخورى خود موجب زیانهاى چشمگیر براى دستگاه گوارش است.
با پیشرفت دانش پزشکى، برخى از پزشکان و متخصصان دریافتهاند که امساک از خوردن و آشامیدن، عالىترین روش درمانى است.
یکى از پزشکان مىگوید:
طرح درمان به وسیله روزه چنان معجزه آساست که به کار بستن آن مسیر طرحها و برنامههاى طب عملى و جرّاحى را تغییر خواهد داد، زیرا روزه راه تازهاى به روى دانش پزشکى مىگشاید و سلاح مؤثرى براى مبارزه با بیمارىها به این دانش مىبخشد، سلاحى که مىتوان آن را از راههاى گوناگونى مورد استفاده قرار داد و انسان را در مبارزه با علّت بیمارىها براى بهبود بیماران به نتیجه مطلوب و آشکار مىرساند.
با روزه و امساک مىتوان بیمارىهایى را بهبود بخشید و معالجه کرد، البته در صورتى که با اعتدال و میانهروى مقرون باشد و هنگام سحر و افطار در خوردن و آشامیدن افراط نشود.
باید توجّه داشت بر خلاف تصور کوتاه اندیشان، روزه هیچ گونه ضررى براى افراد سالم مکلف ندارد، و اگر کسى بیمار باشد و نتواند روزه بگیرد از انجام این تکلیف اسلامى معاف است، و نیز اگر روزه بگیرد و با این کار بیمارتر شود، و یا روزهاش باعث گردد که بیماریش ادامه یابد، کار حرامى مرتکب شده و روزهاش هم نزد خدا پذیرفته نیست.
افراد سالم باید بدانند که روزه نه تنها زیانى برایشان ندارد، بلکه موجب تندرستى و صحّت مزاج است، و به گفته برخى شکمپرستان که خود روزه نمىگیرند و دیگران را نیز از روزه باز مىدارند و تلقین مىکنند که روزه موجب زخم معده مىشود، نباید اعتنا کرد. این گونه دروغها فقط بهانه افراد سست عنصرى است که اسیر شکم خویشند و از عزم و اراده انسانى در آنان خبرى نیست.
روزه باعث استراحت معده است و در حال روزهدارى اسید معده به جاى غذا به وسیله صفرا خنثى مىشود و زخم ایجاد نمىگردد. «4» اکثریت قریب به اتفاق مسلمانان متدین ماه مبارک رمضان را روزه مىدارند و به هیچ وجه شکایتى از این بیمارى ندارند و نسبت بیمارى زخم معده در میان روزهداران بیشتر از دیگران نیست.
روزه و تقوا
روزه عامل مؤثّرى در ایجاد و تقویت روحیّه تقوا و پرهیزکارى است.
قرآن مجید این فایده بزرگ را با جمله:
لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» «5»
تا پرهیزکار شوید.
یادآور مىشود و این عبادت را عامل مهم تقوا مىشمارد. تقوا و پرهیزکارى در تربیت و سازندگى و شخصیت اسلامى یک مسلمان نقش بسیار مهمى دارد، و براى رسیدن به همین اثر پر ارزش است که بهترین عبادت در ماه صیام و در حال روزه اجتناب از گناهان است.
ورع از محارم الهى که رسول خدا آن را بهترین عمل در ماه رمضان دانسته «6» شرط کمال روزه است.
روزهدار با به کار بستن این دستور ملکوتى روح تقوا را در خود زنده مىکند و این مراقبت ثمربخش در ماه مبارک رمضان و در حال روزه بسیار آسانتر است، چرا که گرسنگى و تشنگى و دیگر محدودیتهاى روزه، شعلههاى سرکش غرایز حیوانى و هوسها را تا حدّ چشمگیرى خاموش مىسازد و حتى اگر موقتاً هم باشد گریبان عقل و جان را از چنگ شهوات رها مىسازد و براى روزهدار زمینهاى آماده براى تمرین تقوا و پرهیزکارى فراهم مىشود، و با مراقبت و تمرین پیاپى در یک ماه نیروى بازدارنده از گناه در او به وجود مىآید و خصلت خوددارى در او ریشه مىگیرد و رشد مىکند، و او با گذراندن این برنامه یک ماهه توفیق مىیابد که پس از یک ماه روزه نیز پرهیزکار باقى بماند و بدین ترتیب به مقام پر ارج تقوا که به فرموده قرآن و پیشوایان معصوم ما کرامت انسان بدان وابسته است، براى همیشه نایل آید.
حکومت غرایز و شهوات بر انسان خطرناکترین حکومتها است و آدمى را اسیر و بىاختیار مىسازد و به پستى و رذالت مىکشاند. مبارزه با سلطه شهوات نفس که در اسلام جهاداکبر نامیده شده به پایمردى و ارادهاى استوار نیاز دارد.
انسان با روزهدارى که امساک از خوردن و آشامیدن و خوددارى از برخى چیزهاى دیگر است در واقع با خواهشهاى خویش مىجنگد و در برابر غرایز خود مقاومت مىکند، تمرین این عمل اراده و تصمیم را در انسان نیرومند مىسازد و جان را از قید حکومت و سلطه هواها و خواهشها مىرهاند.
امیر المؤمنین علیه السلام مىفرماید:
افْضَلُ النَّاسِ مَنْ جاهَدَ هَواهُ وَ اقْوَى النّاسِ مَنْ غَلَبَ هَواهُ. «7»
بهترین مردم کسى است که با هواى نفس مبارزه کند، و نیرومندترین آنان کسى است که بر آن پیروز شود.
پس روزه داران بهترین مردمند، چرا که با خواستههاى نفسانى مبارزه مىکنند، و اگر با مراقبت و کوشش از روزه خود این بهره را بگیرند که بر نفس خود مسلّط شوند از نیرومندترین مردم نیز خواهند بود.
گر برفت اندر غمت دل گو برو |
جان اگر هم شدفدایت گو بشو |
|
حسن تو اى جان من پاینده باد |
هر چه جز تو گو به قربان تو شو |
|
من طمع از خود بریدم آن زمان |
که به عشقت جان و دل کردم گرو |
|
هر دمى جانى فدا سازم تو را |
در هماندم بخشى از سر جان نو |
|
جان نو بخشد جمالت نو مرا |
کهنه را گوید جلالت که برو |
|
هر دمم عیدىّ و قربان نوى است |
خلعتى نوروز نو روزىّ نو |
|
دوست مىخواند تو را اى فیض هان |
در ره او پاى از سر کن بدو |
|
(فیض کاشانى)
روزه و معرفت
روزه چراغ معرفت و آگاهى را در درون برمىافروزد، روزه و به ویژه روزه ماه رمضان موجب مىشود که حکومت شهوات و امیال شیطانى جاى خود را به حکومت تقوا و پیروى از دستورهاى الهى بدهد و تیرگى هوسها و شهوات در جان آدمى به نورانیّت و روشنى باطن تبدیل شود.
در سایه همین صفا و پاکى حاصل از روزه است که روزهدار با خودآگاهى نه تنها شکم را از خوردن و آشامیدن، که دست و پا و چشم و گوش و زبان و همه اعضاى خویش را از آنچه خدا حرام فرموده نگاه مىدارد، و مىتواند به آن درجه از تقوا نایل آید که حتى از اندیشه و فکر گناه نیز دورى گزیند، و این اوج نورانیت روزه است.
امیر المؤمنین علیه السلام نیز به همین مرتبه اشاره مىفرماید:
صِیامُ الْقَلْبِ عَنِ الْفِکْرِ فِى الآْثامِ افْضَلُ مِنْ صِیامِ الْبَطْنِ عَنِ الطَّعامِ. «8»
روزه دل از اندیشه گناهان برتر از روزه شکم از خوردن و آشامیدن است.
بارى صفا و پاکى حاصل از روزه و خوددارى و پرهیزکارى روزهدار همچون سپرى است که روزهدار را از آتش عذاب الهى که مولود گناهان است، مصون مىدارد.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند:
الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النّارِ. «9»
روزه، سپرى است که روزهدار را از آتش جهنّم حفظ مىکند.
روزه و صبر
صبر از خصلتهایى است که در اخلاق اسلامى بر آن بسیار تأکید شده است، انسان مسلمان در زندگى فردى و اجتماعى خویش در راه هدفهایى مبارزه مىکند و با مشکلاتى نیز رو به رو است، بدون خصلت صبر، پیروزى بر مشکلات و رسیدن به هدفها آسان نیست، صبر و تحمّل بر نیروى مقاومت و پایدارى آدمى مىافزاید و اراده را توانا مىسازد، هیچ ملّتى اگر تحمل ناگوارىها را نداشته باشد بر مشکلات خویش و بر دشمنان خود نمىتواند پیروز گردد. با صبر و مقاومت است که مىتوان به پیکار ستمگران رفت.
و دست استعمارگران را کوتاه نمود، و روزه به ویژه در روزهاى گرم و طولانى تابستان که فشار تشنگى طاقت فرسا مىشود، به طور چشمگیرى به انسان صبر و مقاومت مىبخشد و تحمّل رنج و سختى را بر آدمى آسان مىسازد.
قرآن کریم با توجّه به همین اثر است که از روزه به «صبر» تعبیر کرده است:
وَاسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ» «10»
از صبر و نماز [براى حل مشکلات خود و پاک ماندن از آلودگىها و رسیدن به رحمت حق] کمک بخواهید.
امامان معصوم ما صبر را در این آیه به روزه تفسیر کردهاند «11» و پیامبر بزرگوار اسلام نیز ماه رمضان را ماه صبر نامیدهاند:
شَهْرُ الصَّبْرِ، وَ انَّ الصَّبْرَ ثَوابُهُ الْجَنَّةُ. «12»
رمضان ماه صبر است، و پاداش صبر بهشت است.
امام صادق علیه السلام فرموده:
هرگاه بر کسى حادثهاى جانکاه پیش آمد روزه بگیرد که خدا فرموده است:
وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ» «13»
امامان بزرگوار ما در روایات و دعاها، ماه رمضان را ماه مواسات نامیدهاند. «14» از نتایج بارز روزه برانگیختن حسّ همدردى نسبت به مستمندان و همنوعان تنگدست است، آنان که زندگى آسودهاى دارند و رنج فقر و طعم روزه، وسیلهاى است که آنان را از غفلت مىرهاند و رنج مستمندان را به یاد آنان مىآورد تا به دستگیرى فقیران همّت گمارند و به درد دل آنان برسند.
از سویى به احسان و اطعام و انفاق به مستمندان در ماه مبارک رمضان بسیار سفارش شده است، و از سوى دیگر گرسنگى و تشنگى روزه، موجب درک رنج مستمند مىگردد و بدین ترتیب ثروتمند به فقیر نزدیک مىشود و احساسها رقت مىیابد و احسان و انفاق فزونى مىگیرد و جامعه کمک به همنوع را مىآموزد.
مواسات یعنى سهیم ساختن برادران در رزق و روزى، و رمضان را به همین جهت ماه «مواسات» نامیدهاند تا مسلمانان به احسان نسبت بهم بپردازند و با تمرین بر این صفت ارزنده انسانى، جامعه را از حقد و کینه برهانند و برادروار در کنار هم از نعمتهاى الهى بهره بگیرند.
شایسته است که روزهداران به همه این نکات انسانى توجّه کنند و بکوشند حقیقت فریضه روزه را آن چنانکه باید به جا آورند و ماه مبارک رمضان را آن چنانکه سزاوار این ماه است به سر آورند تا همگان ازبرنامههاى سازنده اسلامى بهرهور شوند.
از حضرت عسگرى علیه السلام پرسیدند: چرا روزه واجب شده است؟ فرمودند:
تا ثروتمند درد گرسنگى را دریابد و به فقیر توجّه کند. «15» هشام از حضرت صادق علیه السلام علّت روزه را پرسید، امام فرمود:
خداوند روزه را واجب کرد تا غنى و فقیر با هم مساوى باشند. و بدان جهت که غنى رنج گرسنگى را لمس نکرده تا به فقیر رحم کند و هر وقت چیزى خواسته قدرت به دست آوردن آن را داشته است، خدا خواسته است که میان بندگانش یکنواختى به وجود آورد و خواسته است ثروتمند طعم گرسنگى را بچشد، و اگر جز این بود ثروتمند بر مستمند و گرسنه ترحّم نمىکرد. «16»
روزه و توبه
ماه رمضان ماه خدا، ماه آشنایى با قرآن، ماه عبادت، ماه دعا، ماه آمرزش، ماه توبه و بازگشت از گناهان و اصلاح نفس است.
در این ماه به قرائت قرآن بسیار سفارش شده و مرسوم مسلمین است که در رمضان بیشتر از ماههاى دیگر قرآن مىخوانند و این وسیلهاى است که جامعه اسلامى با قرآن و معارف آن آشنایى بیشترى پیدا کند و براى پیشرفت در صراط خدا و اسلام از کلام خداى متعال آموزش بگیرد.
رمضان ماه عبادت و بندگى و راز و نیاز با معبود جهان است.
در روایات اسلامى تأکید شده که در این ماه با توجّه و خضوع بیشتر نمازها را به جا آورند، و از نمازهاى مستحبى در شب و روز غفلت نورزند، و بدین ترتیب با یک ماه تمرین مؤمنان به عبادت خالصترى موفّق مىشوند و جانها به خدا نزدیکتر مىگردد. ماه رمضان ماه دعا است.
پیشوایان گرامى فرمودهاند:
مؤمنان در این ماه و به ویژه در شبهاى مبارک قدر در دعا و نیایش مبالغه کنند و با توجّه به اثرات سازنده دعا و نیایش، روزهداران مىتوانند در پیوند معنوى خویش با خداى متعال تحولى به وجود آورند و بیش از پیش به ذات متعال هستى بخش او نزدیک شوند و کسب فیض کنند.
رمضان ماه آمرزش و توبه و بازگشت به سوى خداست، آنان که در زندگى خویش آلودگىهایى داشتهاند مىتوانند با روزه جان خویش را شستشو دهند و در خلوت سحرها با رو کردن به خداى مهربان درون را صفا بخشند و از خداى خویش طلبِ آمرزش کنند، و مىتوانند با همین زمینه براى همیشه از کجىها و گمراهىها دست بردارند و به راه آیند.
معصومان علیهم السلام فرمودهاند:
گناهان در این ماه بخشیده مىشود؛ و این مژده بزرگى است براى آنان که لغزشهایى داشتهاند تا نومید نباشند و از برکات این ماه استفاده کنند و به سوى خدا بازگردند و روى دل به جانب او دارند و با او پیمان ببندند که از گناهان دست بشویند و خود را اصلاح کنند و گذشته را جبران نمایند، و بدون تردید گناهکار پشیمانى که در این ماه مبارک براى خدا روزه بدارد و از گذشته خویش شرمسار باشد و از خدا آمرزش بخواهد، مورد مهر و عفو خدا قرار خواهد گرفت و سعادتش تأمین مىشود.
از برکتهاى این ماه همین انقلاب روحى و تحول درونى روزهداران و همین توفیقات عملى است، که انسان آلوده را پاک مىسازد و از عذاب الهى که محصول گناهان است نجات مىبخشد و روزهدار را از ظلمتها به نور و تقوا و فضیلتهاى اخلاقى، به نور توبه و بازگشت به سوى خدا، به نور مهر و رحمت حضرت حق مىکشاند.
رضا دادم به عشق او اگر غارت کند جانم |
که جان صد چو من بادا فداى عشق جانانم |
|
به زخم عشق او سازم که زخمش مرهم جانست |
به داغ درد او سازم که درد اوست درمانم |
|
غمى کز عشق یار آید به شادى بر سرش گیرم |
به هر چه دوست فرماید غلام بنده فرمانم |
|
مرا همّت چو طور آمد ارادت وادى اقدس |
درخت آتشین عشق است و من موسىّ عمرانم |
|
مرا همّت چنان آمد که گر از تشنگى میرم |
به منّت آب حیوان را ز دست خضر نستانم |
|
(منصور حلّاج)
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- بقره (2): 183.
(2)- بحار الأنوار: 59/ 267، باب 88، حدیث 46؛ الدعوات، راوندى: 76، حدیث 179.
(3)- مستدرک الوسائل: 16/ 453، باب 109، حدیث 20527؛ عوالى اللآلى: 2/ 30، حدیث 72.
(4)- اولین دانشگاه و آخرین پیامبر: 3/ 79.
(5)- بقره (2): 183.
(6)- وسائل الشیعة: 10/ 313، باب 18، حدیث 13494؛ الأمالى، شیخ صدوق: 93، حدیث 4.
(7)- غرر الحکم: 242، حدیث 4903.
(8)- غرر الحکم: 176، حدیث 3365.
(9)- من لایحضره الفقیه: 2/ 74، حدیث 1871؛ تهذیب الأحکام: 4/ 151، باب 40، حدیث 1.
(10)- بقره (2): 45.
(11)- الکافى: 4/ 63، حدیث 7؛ من لایحضره الفقیه: 2/ 76، حدیث 1776.
(12)- الکافى: 4/ 64، حدیث 4؛ وسائل الشیعة: 10/ 307، باب 18، حدیث 13484.
(13)- الکافى: 4/ 63، حدیث 7؛ من لایحضره الفقیه: 2/ 76، حدیث 1777.
(14)- وسائل الشیعة: 10/ 7، باب 1، حدیث 12697؛ من لایحضره الفقیه: 2/ 73، حدیث 1766.
(15)- وسائل الشیعة: 10/ 8، باب 1، حدیث 12700؛ الکافى: 4/ 181، حدیث 6.
(16)- بحار الأنوار: 93/ 371، باب 46، حدیث 53؛ من لایحضره الفقیه: 2/ 73، حدیث 1766