فایده ى روزه
بیان همه ى فواید روزه که ناشى از تواضع انسان نسبت به حضرت حق است کتابى مستقل مى طلبد، به ناچار در این نوشتار مختصر به پارهاى از فواید آن اشاره مىشود:
سلامت بدن
پرخورى، از جمله عللى است که سلامت خون و سلامت قلب و سلامت معده و نهایتاً سلامت همه ى بدن را به خطر مىاندازد. به همین خاطر در فرمانهاى دینى و در دانش پزشکى به شدت از آن نهى شده است.
پرخورى، مىتواند عامل بیمارى قند، چاقى، کلسترول، ترى گلیسرید، و ضعف مزاج و... شود.
پرخورى، باعث مىشود که به دستگاه گوارش فشار مضاعف وارد گردد و در نتیجه از عمر مفید کار آن بکاهد.
پرخورى، رسوبات بسیارى را در معده و روده و بویژه در رگها به جاى مىگذارد که آن رسوبات زمینهساز بسیارى از امراض و بیمارىهاست.
کمخورى، عمر را افزایش مىدهد و سلامت بدن را تأمین مىنماید و نشاط اعضا و جوارح را حفظ مىنماید.
کمخورى، کارى حکیمانه، و عملى بسیار مفید و عامل سلامت معده و روده و قلب و مغز است.
پرخورى در روایات
در رابطه با پرخورى و کم خورى روایات بسیار مهمى از اهل بیت علیهم السلام در کتابهاى حدیث ثبت شده که به برخى از آنها اشاره مىشود:
رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:
ایَّاکُم وَالبِطْنَةَ؛ فَإنَّهَا مَفْسَدَةٌ لِلبَدَنِ، وَمَوْرثَةٌ لِلسَّقَمِ، وَمَکسَلَةٌ عَنِ العِبَادَةِ «1»
. از پرخورى و شکم خوارگى بپرهیزید؛ زیرا پرخورى فاسد کنندهى بدن، و عامل بیمارى، و کسل کننده از عبادت است.
و نیز آن حضرت فرمود:
لَیْسَ شَىْءٌ أَبْغَضَ إلَى اللَّهِ مِن بَطْنٍ مَلَآنٌ «2»
. چیزى نزد خدا از شکم پر و انباشته مبغوضتر نیست.
و نیز فرمود:
ایَّاکُم وَفُضُولَ المَطْعَمِ؛ فَانَّهُ یَسُمُّ القَلْبَ بِالفَضْلَةِ، وَیُبطِى الجوارِحَ عَن الطَّاعَةِ، وَیصُمّ الهِمَمَ عَن سَماعِ المَوعِظَةِ «3»
. از زیادى طعام بپرهیزید؛ زیرا قلب با زیادى طعام مسموم مىشود، و طعام اضافه جوارح را از طاعت کند مىکند، و اندیشهها را از شنیدن موعظه کر مىنماید.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
کَثْرَةُ الْاکْلِ وَالنَّوْمِ یُفْسِدَانِ النَّفْسَ وَیَجْلِبانِ المَضَرَّةَ «4»
. پرخورى و پرخوابى وجود آدمى را فاسد و عامل جلب آسیب و خسارت است.
کم خورى در روایات
از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام روایت شده است که:
مَن قَلَّ طَعامُهُ قَلَّت آلَامُهُ «5»
. کسى که غذایش اندک است، بیمارىهایش کم است.
مَن کَثُرَ تَسبِیحُهُ وَتَمجِیدُهُ وَقَلَّ طَعامُهُ وَشَرابُهُ وَمَنامُهُ، اشْتَاقَتْهُ المَلَائِکةُ «6»
. کسى که تسبیح و تمجیدش به حق زیاد است و خوراکى و آشامیدنى و خوابش کم است، فرشتگان مشتاق اویند.
اذَا ارادَ اللَّهُ سُبحانَهُ صَلاحَ عَبدِهِ، ألهَمَه قِلَّةَ الکَلامِ وَقِلَّةَ الطَّعامِ وَقِلَّةَ المَنامِ «7»
. هرگاه خداى سبحان صلاح و مصلحت بندهاش را بخواهد، کمگویى و کمخورى و کمخوابى را به او الهام مىکند.
حضرت موسى بن جعفر علیه السلام فرمود:
لَوْ أنَّ النَّاسَ قَصَدُوا فِى الطُّعْمِ، لَاعْتَدَلَتْ ابدانُهُم «8»
. اگر مردم در خوردن میانهروى کنند، بدنهایشان به اعتدال مىگراید.
انسان اگر روزهى ماه رمضان را با رعایت شرایطش انجام دهد، اگر پرخور باشد پس از یک ماه از پرخورى باز مىماند و به کمخورى عادت مىکند و همان یک ماه باعث مىشود که وضع خون اگر نامناسب باشد به تناسب آید و قند خون به میزان بهترى تنظیم گردد و چربى خون از میان برود و رسوبات میان رگها و معده تا اندازهاى کاهش یابد و در نتیجه سلامت لازم به بدن باز گردد و صحت و امنیت جسم تأمین شود، به این خاطر پیامبر اسلام در روایت بسیار مهمى فرمود:
صوُمُوا تَصِحُّوا «9»
. روزه بگیرید تا سلامت و صحت خود را باز یابید.
امروزه بسیارى از طبیبان براى علاج بیماران خود فرمان امساک از پرخورى و پیشه کردن کمخورى و پرهیز از غذاهاى چرب و متنوع و امتناع از خوردن چند نوع غذا را در یک وعده مىدهند.
روزهى تن و روح
از آنجا که قرآن مجید نتیجه و محصول روزه را تقوا، یعنى: مصونیت سازى براى سلامت عمل از محرمات، و سلامت اخلاق از رذایل مىداند و در آیهى حکم روزه مىفرماید:
«کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» «10».
روزه بر شما واجب شد چنان که بر گذشتگان از شما واجب شده بود تا به تقوا آراسته شوید.
باید این روزه فقط امساک از خوردن و آشامیدن و سر به زیر آب فرو بردن و باقى بر جنابت ماندن و سفر کردن نباشد، بلکه چنان که در معارف الهیه آمده است عبادتى است همراه با شرایط دیگر، که آن شرایط، شرایطى معنوى و سازنده و تربیت کنندهى انسان است.
پیامبر اسلام دربارهى روزهى عادى و غیر سازنده و روزهاى که قدرت تربیت انسان را ندارد مىفرماید:
رُبَّ صَائمٍ حَظُّهُ مِن صِیامِهِ الجُوعُ وَالعَطَشُ، وَرُبَّ قائمٍ حَظُّهُ مِن قِیامِهِ السَّهَرُ «11»
. چه بسا روزهدارى که بهرهاش از روزه فقط گرسنگى و تشنگى است، و چه بسا قیام کننده براى عبادت شبانه که بهرهاش از آن فقط بیدارى است!!
ولى دربارهى روزهى حقیقى و روزهى سازنده و تربیت کننده از اهل بیت علیهم السلام روایت شده که پیامبر به جابر بن عبداللَّه فرمود:
اى جابر! این ماه رمضان است، کسى که روزش را روزه بدارد و بخشى از شبش را به عبادت برخیزد و شکم و شهوت و زبانش را از حرام حفظ کند، از گناهانش مانند بیرون رفتن از ماه رمضان بیرون مىرود. جابر گفت: اى پیامبر خدا! چه نیکوست آنچه گفتى. فرمود: اى جابر! چه سخت است این شرایط؟! «12» از حضرت صدیقهى کبرى فاطمهى زهرا علیها السلام روایت شده است:
مَا یَصنَعُ الصائمُ بِصِیامِهِ إذَا لَم یَصُنْ لِسانُهُ وَسَمْعُهُ وَبَصَرَهُ وَجَوَارِحَهُ؟ «13»
روزهدار با روزهاش هنگامى که زبان و گوش و چشم و اعضاى دیگرش را از گناه حفظ ننموده چه مىکند؟
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم از حضرت حق روایت کرده است که خدا مىفرماید:
مَن لَم تَصُمْ جَوارِحُهُ عَنْ مَحَارِمِى فَلَا حَاجَةَ لِى فِى أن یَدَعَ طَعامَهُ وَشَرابَهُ مِن أجلِى «14»
. کسى که اعضا و جوارحش از محرماتِ من روزه نیست، مرا چه نیازى است که خوردن و آشامیدن را براى خاطر من ترک کند؟
حضرت على علیه السلام در روایاتى مىفرماید:
صِیامُ القَلبِ عَنِ الفِکرِ فِى الآثامِ، أفضلُ مِن صِیامِ البَطنِ عَن الطَّعامِ «15»
. روزهى دل از اندیشه در گناهان، برتر از روزهى شکم از خوراکىهاست.
صَوْمُ النَّفْسِ عَن لَذَّاتِ الدّنیَا أَنْفَعُ الصِّیامِ «16»
. روزهى نفس از لذتهاى دنیا، سودمندترین روزه است.
صَومُ الجَسَدِ، الإمساکُ عَنِ الأغذِیَةِ بِإرادَةٍ وَاختیارٍ خَوفاً مِن العِقابِ وَرَغْبَةً فِى الثَّوابِ وَالأجرِ.
روزهى بدن خوددارى از غذاها به اراده و اختیار است، براى ترس از عذاب و میل به پاداش.
صَومُ النَّفسِ، إمساکُ الحَواسِّ الخَمسِ عَن سَائِرِ المَآثِمِ وَخُلُوُّ القَلْبِ عَن جَمیعِ اسبابِ الشَّرّ «17»
. روزهى نفس خوددارى حواس پنج گانه از دیگر گناهان و خالى بودن دل از همهى سببهاى شرور است.
روزه سپر آتش
در حدیث معراج است که:
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم از حضرت حق پرسید: میراث روزه چیست؟ فرمود:
میراث روزه حکمت و میراث حکمت معرفت، و میراث معرفت یقین است. زمانى که عبد یقین کند باکى ندارد که چگونه صبح کند، به سختى و مشقت یا به آسانى و راحت؟ «18» چنین روزهاى به گفتهى پیامبر و اهل بیت علیهم السلام سپرى در برابر آتش دوزخ است:
الصوم جنّة من النار .
. روزه سپر آتش جهنم است.
چنین روزهدارى بویژه هنگام افطار دعایش به پیشگاه حق مورد پذیرش و قابل اجابت است.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- الدعوات: 74، حدیث 172؛ مستدرک الوسائل: 16/ 210، باب 1، حدیث 19621.
(2)- عیون اخبار الرضا: 2/ 36، باب 31، حدیث 89؛ میزان الحکمه: 1/ 158، الأکل، حدیث 598.
(3)- بحار الانوار: 69/ 199، باب 105، حدیث 29.
(4)- غرر الحکم: 360، الفصل الرابع، حدیث 8164؛ مستدرک الوسائل: 5/ 119، باب 34، حدیث 5478؛ میزان الحکمه: 1/ 156، الأکل، حدیث 584.
(5)- غرر الحکم: 320، الفصل السابع فى الجوع، حدیث 7401؛ میزان الحکمه: 1/ 156، الأکل، حدیث 576.
(6)- مجموعهى ورّام: 2/ 115، الجزء الثانى؛ میزان الحکمه: 1/ 156، الأکل، حدیث 581.
(7)- غرر الحکم: 211، قلة الکلام وآثارها، حدیث 4084؛ مستدرک الوسائل: 16/ 213، باب 1، حدیث 19634؛ میزان الحکمه: 1/ 156، الأکل، حدیث 582.
(8)- وسائل الشیعه: 24/ 241، باب 1، حدیث 30437؛ میزان الحکمه: 1/ 158، الأکل، حدیث 602.
(9)- دعوات راوندى: 76، حدیث 179؛ بحار الانوار: 93/ 255، باب 30، حدیث 33.
(10)- بقره (2): 183.
(11)- امالى طوسى: 166، المجلس السادس، حدیث 277؛ وسائل الشیعه: 1/ 72، باب 12، حدیث 162.
(12)- عن جابر، عن أبىجعفر علیه السلام قال: قال رسول اللَّه صلى الله علیه و آله و سلم لجابر بن عبد اللَّه: یا جابر! هذا شهر رمضان من صام نهاره وقام وردا من لیله وعف بطنه وفرجه وکف لسانه خرج من ذنوبه کخروجه من الشهر، فقال جابر: یا رسول اللَّه! ما أحسن هذا الحدیث، فقال رسول اللَّه صلى الله علیه و آله و سلم یا جابر وما أشد هذه الشروط.
کافى: 4/ 87، باب ادب الصائم، حدیث 2؛ مصباح المتهجد: 627.
(13)- دعائم الاسلام: 1/ 268، ذکر وجوب صوم شهر رمضان؛ بحار الانوار: 93/ 295، باب 36، حدیث 25؛ میزان الحکمه: 7/ 3214، الصوم، حدیث 10953.
(14)- میزان الحکمه: 7/ 3214، الصوم، حدیث 10957.
(15)- غرر الحکم: 176، الفصل الثانى فى الصوم، حدیث 3365؛ میزان الحکمه: 7/ 3212، الصوم، حدیث 10948.
(16)- غرر الحکم: 176، الفصل الثانى فى الصوم، حدیث 3364؛ میزان الحکمه: 7/ 3212، الصوم، حدیث 10950.
(17)- غرر الحکم: 176، الفصل الثانى فى الصوم، حدیث 3359 و 3362؛ میزان الحکمه: 7/ 3212، الصوم، حدیث 10951.
(18)- قال: یا رب! وما میراث الصوم؟ قال الصوم یورث الحکمة، والحکمة تورث المعرفة، والمعرفة تورث الیقین، فإذا استیقن العبد لا یبالی کیف أصبح بعسر أم بیسر.
ارشاد القلوب: 1/ 203، الباب الرابع و الخمسون؛ بحار الانوار: 74/ 27، باب 2، حدیث 6.