آخرین ساعات بیست و یکم ماه رمضان، لحظات آخر عمر علی را اعلام می دارد . علی کعبه آمال عارفان و قبله ناسکان و زاهدان و الگوی اولیای خدا; علی آینه تمام نمای رسول خدا و مجمع همه فضائل و کمالات انسانی . رادمردی که علمش و اخلاقش و منشش و شجاعتش و کرامتش و زهدش و جوانمردیش و سخاوتش زبانزد خاص و عام ، دشمن و دوست، کافر و مسلمان می باشد، به ست شقی ترین مردم ، در پگاه نوزدهم رمضان - شب قدر اولیاء - با شمشیر زهرآگین ضربه می خورد و پس از دو روز، سرانجام به لقاء محبوب می رسد و از رنجهای دنیا آسوده می شود .
آنچه مایه تعجب است، این که چقدر باید شقاوت و سنگدلی در قاتلین علی وجود داشته باشد که چنان شخصیت والایی و انسان کاملی را به قتل برسانند؟ آیا آن همه سخنان درربار پیامبر را در شان علی نشنیده بودند ؟ چرا ؟ شنیدند و از نزدیک شاهد آن بودند ولی چون بصیرت نداشتند ، ترتیب اثر نمی دادند . شناخت علی ایمان و تقوا می خواهد و آنان از ایمان تهی بودند و بویی از تقوا به مشامشان نخورده بود . «یا علی لا یحبک الا مؤمن و لا یبغضک الا منافق » ای علی! دوستت ندارد جز مؤمن و دشمنت نمی دارد جز منافق و چه زیادند آن منافقان کوردل که در تمام مدت چهار سال خلافت امیرالمؤمنین با او جنگیدند و کارزار کردند . برخی به خاطر دشمنیهای دیرینه و برای انتقام از کشته شدن پدران و اجدادشان با شمشیر ذوالفقار و برخی به خاطر حب جاه و مقام ولی آنچه از همه دردناکتر است آنان که به خاطر رسیدن به منصب با علی می جنگیدند در حالی که همان ها در رکاب رسول خدا (ص) کارزار کرده بودند و روزی شمشیرشان اسلام را یاری می داد ، طلحه ها و زبیرها ! این ها دل علی را بیش از دیگران آزرده می کردند و او را رنج می دادند . می گویند وقتی حضرت ، شمشیر زبیر را پس از به هلاکت رسیدنش مشاهده کرد ، متاثر شد و شاید هم گریست زیرا باور نمی کرد چنین مدافعی از اسلام ، روزی بر مجسمه اسلام حقیقی و بر قرآن ناطق شمشیر بکشد و در لشکر دشمنان اسلام درآید .
یکی از پژوهشگران اسلامی معتقد است که بیشتر روایاتی که از رسول خدا (ص) درباره علی علیه السلام نقل شده ، مربوط می شود به سال آخر عمر آن حضرت .
آری! پیامبر (ص) خود می دید که برادرش و وصیش و جانشینش و نور دیده اش، پس از او، گرفتار چه جانوران خون آشامی می شود . رسول خدا مشاهده می کرد که پس از رحلتش، برای بیعت گرفتن از علی در خانه دخترش را می سوزانند و او را بین در و دیوار فشار می دهند . پیامبر خوب می دانست که این سست عنصران بی وفا ، پیش از خشک شدن آب غسل بدن مطهرش ، توطئه می کنند و علی را خانه نشین می نمایند و با زور سرنیزه ، یاران علی را به بیعت وامی دارند و سپس با علی آن کار می کنند که تاریخ را برای همیشه ننگین ساخته است ولی علی علیه السلام همچون در شهواری در تاریخ اسلام می درخشد و تابش نور وجود مقدسش تا قیام قیامت ، قلب حق جویان و خدا خواهان را فروغی جاودانه می بخشد .
در کتاب خصائص نسایی، ص 8، آمده است: روزی که علی علیه السلام به شهادت رسید، امام حسن مجتبی علیه السلام عمامه ای سیاه پوشیده بود، مردم را جمع کرد و خطبه ای خواند ، در آن خطبه فرمود: «لقد قتلتم بالامس رجلا ما سبقه الاولون و لایدرکه الآخرون و ان رسول الله صلی الله علیه و آله قال : لاعطین الرایة غدا رجلا یحب الله و رسوله و یحبه الله و رسوله و یقاتل و جبریل عن یمینه و میکائیل عن یساره ثم لا ترد رایته حتی یفتح الله علیه » ای مردم! دیروز رادمردی را به قتل رساندید که در گذشته کسی به مقامش نائل نیامده و در آینده احدی به او نمی رسد و همانا رسول خدا درباره اش فرمود: فردا پرچم را به دست رادمردی می دهم که خدا و رسولش را دوست می دارد و خدا و رسولش او را دوست می دارند . او هنگامی که جنگ می کرد جبرئیل در طرف راستش و میکائیل در طرف چپش قرار داشتند و بازنمی گشت جز آنکه با فتح و پیروزی همراه باشد . این روایت را بسیاری دیگر از علما و مورخان اهل سنت مانند صاحب «کنزل العمال » و نویسنده «ذخائر العقبی » و هیثمی در مجمعش نقل کرده اند . جالب اینجاست که حضرت مجتبی خطاب به مردم می کند و می فرماید: کسی را به قتل رساندید ! در این جمله خطاب به یک نفر نیست ، گویا افراد زیادی در قتل علی دست داشتند و یا منتظر مرگش بودند زیرا او تا زنده بود ، هرگز اجازه نمی داد شب پرگان و خفاشان به پرواز درآیند و همه جا را آلوده نمایند . تا علی زنده بود هرگز نمی گذاشت روبه صفتان منافق زمام امور امت اسلامی را به ست بگیرند و اگر آن سالیان دراز پس از رحلت پیامبر، صبر کرد به خاطر قرآن و حفظ کیان اسلام بود وگرنه خود می فرماید : به خدا قسم اگر تمام اعراب برای کارزار با من گردهم آیند، من از میدان فرار نمی کنم و آخرین آنان را با همان جرعه ای که به اولینشان دادم ، به دوزخ می فرستم . . و در خطبه شقشقیه ، پس از درد دل کردن با مردم و اعلام مظلومیتش می فرماید : راه چاره ای جز صبر و شکیبایی نداشتم ، پس دیدم صبر کردن با عقل سازگارتر است ، صبر کردم در حالی که خار در دیده و استخوان در گلویم گیر کرده بود .
شگفتا ! علی با آن مقام والا که همه از او سراغ داشتند و خوب او را می شناختند ، چگونه با او دشمنی می کردند و او را می آزردند .
اکنون با شما عزیزان میل دارم مروری کوتاه بر برخی از روایات رسول خدا (ص) در دشمنی اهل بیت، از کتابهای اهل سنت بنمایم تا معلوم شود چقدر آن جاهلان از خدا بی خبر، سنگدل و وحشی بودند . کافی است که خداوند از زبان پیامبرش در قرآن به آنها اعلام می داشت که چیزی در ازای رسالتم از شما نمی خواهم جز مودت و محبت با اهل بیتم و با این حال، از نخستین ساعت رحلت پیامبر با تمام بی ادبی و نامردی ، بدترین برخوردهای وحشیانه با اهل بیت رسول خدا داشتند . رویشان سیاه باد .
زمخشری در تفسیرش ذیل آیه شریفه «قل لا اسالکم علیه اجرا الا المودة فی القربی » از رسول خدا (ص) نقل می کند که فرمود: «حرمت الجنة علی من ظلم اهل بیتی و آذانی فی عترتی » بهشت حرام است بر کسی که اهل بیتم را مورد ستم قرار دهد و مرا در عترتم آزار دهد .
در صواعق المحرقه ابن حجر ص 143، آمده است: «من سب اهل بیتی فانما یرتد عن الله والاسلام و من آذانی فی عترتی فعلیه لعنة الله، و من آذانی فی عترتی فقد آذی الله . ان الله حرم الجنة علی من ظلم اهل بیتی او قاتلهم او اعان علیهم او سبهم » .
هر که اهل بیتم را دشنام دهد از خدا و اسلام برگشته و مرتد می شود . هر که با ستم به عترتم مرا بیازارد، بیگمان خدا را اذیت کرده و همانا خدای عز و جل بهشت را حرام کرده است بر کسی که به اهل بیتم ظلم روا دارد یا با آنها کارزار کند یا آنان را دشنام دهد .
در مجمع هیثمی ج 9، ص 172 به نقل از جابر بن عبدالله انصاری آمده است که رسول خدا خطبه ای خواند و در آن فرمود:
ای مردم ! هر که ما اهل بیت را دشمن بدارد ، خداوند در روز قیامت او را یهودی وارد محشر می کند . عرض کردم یا رسول الله! هرچند نماز خوانده و روزه گرفته باشد ؟ حضرت فرمود : هر چند نماز بخواند و روزه بگیرد و ادعای اسلام کند .
در ذخائر العقبی طبری آمده است: حضرت رسول روزی با خشم و عصبانیت فرمود: «ما بال اقوام یؤذوننی فی قرابتی ، من آذی قرابتی فقد آذانی و من آذانی فقد آذی الله »
چه شده است برخی از گروههای مردم را که در مورد خویشانم ، مرا می آزارند ، هان ! هر که خویشان و اهل بیتم را اذیت کند ، بی گمان مرا اذیت کرده و هرکه مرا اذیت کند ، قطعا خدا را اذیت کرده است .
زمخشری در تفسیر کشافش طی یک حدیث طولانی از حضرت رسول (ص) آورده است: «الا و من مات علی بغض آل محمد جاء یوم القیامة مکتوبا بین عینیه آیس من رحمة الله، الا و من مات علی بغض آل محمد مات کافرا، الا و من مات علی بغض آل محمد لم یشم رائحة الجنة » .
هان ! هرکه با دشمنی آل محمد از دنیا برود روز قیامت بگونه ای وارد محشر می شود که در میان دو دیدگانش نوشته شده باشد: این از رحمت خدا نومید است . هان ! هرکه بر دشمنی آل محمد از دنیا برود ، کافر از دنیا رفته است . هان ! هر که بر دشمنی آل محمد بمیرد ، هرگز بوی بهشت به مشامش نمی رسد .
این نمونه ای بود از خروار روایتهایی که در این زمینه آمده است و همه را اهل سنت در کتابهای معتبر خود نقل کرده اند و قطعا پیامبر در موارد مختلف و به مناسبت های گوناگون این مطالب را بیان فرموده که تمام مردم بشنوند و عبرت بگیرند و جائی برای هیچ تاویل و تفسیر به رای نماند ، با این حال می بینیم نه تنها با علی جنگیدند که سالهای طولانی - حتی پس از شهادت آن حضرت - در نمازها و بر روی منابر و در مجالس و محافل خود ، او را آشکارا لعن و شتم می کردند .
چه خبر است؟ ! راستی اگر رسول خدا سفارش کرده بود که با علی دشمنی و بدرفتاری کنید، گمان نمی کنم بیش از این می توانستند با او دشمنی و عداوت کنند . ولی در جایی که رسول خدا می فرماید: «علی خیر البشر فمن امتری فقد کفر» علی بهترین مردم است و هر که در این سخن تردید کند کافر است و در جائی که علی را صدیق اکبر و فاروق اعظم می نامد و در جائی که به علی می فرماید: «من اطاعک فقد اطاعنی و من عصاک فقد عصانی و من عصانی فقد عصی الله » هر که تو را اطاعت کند مرا اطاعت کرده و هر که با تو دشمنی ورزد با من دشمنی کرده و هر که مرا دشمن بدارد خدا را دشمن داشته است .
و در جائی که می فرماید: «اوحی الی فی علی ثلاث : انه سید المسلمین و امام المتقین و قائد الغر المحجلین » درباره علی به من سه مطلب از خداوند رسیده و وحی شده است : همانا او سرور مسلمانان و پیشوای تقواپیشگان و رهبر مؤمنان است .
و در جایی که می فرماید: «النظر الی وجه علی عبادة » نگاه کردن به سیمای مبارک علی عبادت است . و در جایی که
می فرماید: «من اراد ان ینظر الی ابراهیم فی حلمه و الی نوح فی حکمه و الی یوسف فی جماله ، فلینظر الی علی بن ابی طالب » هر که خواست به ابراهیم در بردباریش و به نوح در داوریش و به یوسف در زیبائیش بنگرد ، پس باید به علی بن ابی طالب بنگرد .
و در جایی که به علی می فرماید: «انت سید فی الدنیا و سید فی الآخرة ، حبیبک حبیبی و حبیبی حبیب الله و عدوک عدوی و عدوی عدو الله و الویل لمن ابغضک من بعدی » یا علی تو در دنیا و آخرت سید و سرور تمام انسانهائی ، دوستدار تو دوستدار من است و دوستدار من دوستدار خدا است . دشمن تو دشمن من و دشمن من دشمن خدا است . و وای به حال کسی که بعد از من با تو دشمنی کند .
با این همه سخنان شیوا و روشن پیامبر، آیا جایی برای کسی می ماند که با علی بستیزد یا کارزار کند یا او را دشمن بدارد و یا حقش را غصب کند؟ نه به خدا قسم ولی آنچنان دنیا در دیدگان دنیاپرستان جلوه کرده بود، که همه چیز را فراموش کردند و آنقدر با علی دشمنی ورزیدند که کسی در تاریخ نظیر آن را ندیده است . نه تنها با خود او که با فرزندانش نیز - به خاطر دشمنی با علی - جنگیدند و قتل عام کردند (به حضرت سید الشهدا علیه السلام می گفتند : «انما نقاتلک بغضا لابیک » ! ! به خاطر دشمنی با پدرت تورا می کشیم .
به امید آنکه به زودی منتقم واقعی از پشت پرده های غیبت به در آید و از دشمنان علی با ذوالفقار علی انتقام بگیرد و دوستان علی را شاد کند .