اگر بخواهیم ریشه ای نگاه کنیم دنیا مثل یک دانشگاه یا مدرسه است. آیا اینکه انسان به دانشگاه علاقمند باشد خوب است یا نه؟
از جهت تعالی و کسب علم و رسیدن به مدارج علمی خوب است ولی از باب اینکه حریص باشد که در آن بماند ، خوب نیست. باید ببیند چرا می خواهد بماند؟
اگر مهلت بیشتر می خواهد که اندوخته بیشتری داشته باشد این خوب و مناسب است اما صرف ماندن در دنیا و حرص بر آن مذموم است.
امیرمومنان علی (علیه السلام) تعبیر بسیار جالبی در تعریف حرص دارد، هنگامی که از ایشان پرسیدند حرص چیست؟ فرمود: حرص آن است که انسان چیز کمی را جست و جو کند در برابر چیز بسیاری که از دست می دهد!
بارها شده افراد مسنی را دیدهایم که بعد از 80-70 سال عمری که از خدا گرفتهاند هنوز که هنوز است حرص مال دنیا را می زنند. شاید میلیاردها ثروت و دارایی جمع کردهاند اما طوری دنبال ریال و دلار به نرخ روزند که شب و روز را نمی شناسند. خواب و خوراک هم ندارند. با اینکه می دانند چند صباحی بیشتر زنده نیستند دست از عطش سیری ناپذیرشان برای دنیا طلبی بر نمی دارند. آدم را یاد بیماری استسقاء و جوع می اندازند که نه آب و نه خوراک هیچ کدامشان درد تشنگی و گرسنگی مرضشان را چاره نمی کنند.
عطشی سیری ناپذیر برای جمع کردنی کور و بی هدف. مثل تشنگانی که هر چه از آب شور دریا می خورند تشنه تر می شوند، نه دریا دریا آب، سیرابشان می کند نه خوردن تمام دنیا.
حرص مانند بسیاری از مشکلات مشابه اش نخستین نقطهای را که از کار می اندازد عقل آدمی است. عقل که از کار افتاد هدف و منطق از افعال آدم گم می شود.
این است که شخص از یاد می برد که پول و مال دنیا را برای چه می خواهد. فقط حرص می زند. یادش می رود که پول برای آسایش و آرامش زندگی است نه اینکه آسایش و آرامش زندگی، فدای پول. بیش از همه خودش را رنج می دهد و حتی بهره ای از دارایی ای که دارد هم نمی برد و غالباً آن را برای وراثش به ارث می گذارد و این از همه بدتر است.
این است که حضرت علی (علیه السلام) فرمود: حرص، مرکب خستگی و تعب است. (فهرست غرر، ص 60)
و انسان حریص، همواره فقیر و نیازمند است اگرچه مالک تمام ثروت های جهان گردد. (فهرست غرر، ص 61)
وابستگی به حیات دنیا برای کسب فرصت برای ازدیاد توشه آخرت مثبت است.
به دنیا نیز این گونه نگاه کنیم؛ تنها برای رسیدن به هدف اصلی تلاش کنیم و آن را همچو نردبانی بدانیم که عاقبت آن را از زیر پای انسان می کشند؛ هر که بالاتر رود و طمع بیشتری به آن داشته باشد، به هنگام سقوط آسیب بیشتری می بیند، انسان حریص کسی است که از پله های این نردبان با شیفتگی و حرص بالا می رود اما نمی داند که عاقبت زین نردبان افتادن است
این عبارت دعای مکارم اخلاق است که حضرت از خدا می خواهند:
خدایا عمر من را تا موقعی که عمر من تقدیم به طاعت تو می شود طولانی کن اما اگر یک موقع عمر من چراگاه و مرتع شیطان شود و من را به آن سمت می برد من را قبض کن و ببر.
عمر دنیا به استقلال نباید محبوبیتی برای انسان داشته باشد انسان باشد، درست مثل اینکه کسی نمی گوید دانشگاه بده، صندلی دانشگاه بده! اگر کسی مراقب باشد و از این صندلی و موقعیتی که پیدا کرده درست بهره برداری کند بسیار هم شایسته و بایسته است.
بنابر این تلاش برای زندگی دنیا، داشتن امکانات دنیوی در حد معقول و درست مانعی ندارد و آن چیزی که منع شده است دلبستگی به این مکان و جایگاه است.
حرص است که مذموم است و آدمی را از هدف اصلی باز می دارد.
به دنیا نیز این گونه نگاه کنیم؛ تنها برای رسیدن به هدف اصلی تلاش کنیم و آن را همچون نردبانی بدانیم که عاقبت آن را از زیر پای انسان می کشند؛ هر که بالاتر رود و طمع بیشتری به آن داشته باشد، به هنگام سقوط آسیب بیشتری می بیند، انسان حریص کسی است که از پله های این نردبان با شیفتگی و حرص بالا می رود اما نمی داند که عاقبت زین نردبان افتادن است.
به خدا اطمینان کنید
امام علی (علیه السلام) ریشه حرص را چنین بیان فرمودهاند: «بنای آزمندی و بخل بر شک و کم اعتمادی به خدا استوار است.» (میزان الحکمة، ج3، ص 26) گاهی اگر به قدر اثر یک داروی مسکن به خدا اطمینان کنیم دچار بسیاری از ترس هایمان نمی شویم.
زمانی حرص می زنیم که احساس نیاز به بیشتر و بیشتر داشته باشیم یا از کمبودی در ترس و هراس. اما اگر بدانیم سهم ما محفوظ و روزی ما مقدر است و با تلاش معقول به آن می رسیم دیگر حرص زدن الکی، برایمان یک خود آزاری بی معنا می شود.
امام حسین (علیه السلام) می فرمایند: «نه خودداری از حرام و ناپسند، مانع روزی می شود و نه حرص، روزی بیشتر می آورد، چرا که روزی تقسیم شده و اجل حتمی است و حرص (تنها) به سوی گناه می کشد.» (اعلام الدین، ص 428)
به خدایمان کمی بیشتر اطمینان کنیم.
اگر چه لجبازی کردن معمولا کار خوبی نیست اما به عنوان یک فرجه خوشایند، تا دلتان بخواهد می توانید با نفستان و در این مورد با حرص لجبازی کنید. هر چه بیشتر خواست، کمتر بهش بدهید. مطمئن باشید اینطور است که مطیع امر شما می شود
با حرص لجبازی کنید
امام علی (علیه السلام) فرمودهاند: از حرص، با قناعت انتقام بگیر، چنان که با قصاص از دشمن انتقام می گیری. (کافی، ج2، ص 138، ح3) دوای درد حرص قناعت است.
وقتی می دانیم سیر شدن در مرام حرص نیست پس این راه را با خوراک دادن به او نمی شود به آخر رساند. باید در این مسیر یک سر و ته کرد و بر عکس راه رفته را پیمود.
باید یک قاعده همیشگی را به یاد داشته باشیم که کلّاً رفتار نفس آدمی مثل رفتار آتش است. هرچه خوراک هیزمش را بیشتر فراهم کنی شعله های تقاضایش بیشتر می شود.
سعی نکنید آتش شعله های حرص را هم را با هیزم بیشتر خاموش کنید. هرچه بیشتر به او بدهید بیشتر می خواهد. اگر می خواهید دست از سرتان بردارد گوش به حرفش ندهید. اگر چه لجبازی کردن معمولا کار خوبی نیست اما به عنوان یک فرجه خوشایند، تا دلتان بخواهد می توانید با نفستان و در این مورد با حرص لجبازی کنید. هر چه بیشتر خواست، کمتر بهش بدهید. مطمئن باشید اینطور است که مطیع امر شما می شود.
به قول مولانا:
تو گاو فربه حرصت به روزه قربان کن که تا بری به تبرک هلال لاغر عید
آرامش را جایگزین بی تابی کنید
ثروتمندان زیادی را دیده ایم که پول دارند اما آرامش ندارند. دارایی دارند اما آسایش ندارند. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: حریص از 2خصلت محروم شده و در نتیجه 2 خصلت را با خود دارد: از قناعت محروم است و در نتیجه آسایش را از دست داده است، از راضی بودن محروم است و در نتیجه یقین را از دست داده است. (خصال ص 69 - وسایل الشیعه ج 16، ص 20، ح 20856)
اگر به دنبال ثروت واقعی هستید باید آن را در آرامش و آسایش جست و جو کنید و اگر پول و دارایی، این دو را از شما بگیرند نقض غرض کردهاند، پس راه را گم نکنید.