سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ریاست علمی، شریف ترین ریاست است [امام علی علیه السلام]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» شخصیت و نقش فعال زن در زندگی از دیدگاه قرآن1

 

 

 

فرهنگی که بر جامعه عرب عصر نزول قرآن حاکم بود، فرهنگی به غایت منحط بوده، به ویژه زن چنان زبون شمرده می‌شد که در زندگی اجتماعی، ارزشی برای وی، جز آن که بازیچه مرد باشد، نمی‌دیدند؛ هیچ بهره‌ای از میراث و حق رأی نداشت و حسابی برای او باز نمی‌کرد. سپس اسلام آمد؛ دستان وی را گرفت و او را تا سرحد جایگاه انسانی والایش و هم پایه مرد در عرصه بلند انسانیت بالا برد و برای او در همه عرصه‌ها‌ی‌ زندگی ارزش قائل شد و با این کار، سخت با آداب عرب جاهلی درگیر شد.
با این همه اینک گفته می‌شود که: اسلام در خوار شمردن شأن زن، از عادات و رسوم جاهلی تأثیر پذیرفته است. این نوشتار نگاهی گذراست به جایگاه ارزشمند زن که در پرتو تلاش‌ها‌ی‌ اسلام بدان دست یافته است.


زن و منزلت او در قرآن

قرآن می‌فرماید: (لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ)؛ مردان را از آنچه به دست آورده‌اند، بهره‌ای است، و زنان را از آنچه به دست آورده‌اند بهره‌ای: (وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ)؛ برای زنان است برابر آنچه بر ایشان است به نیکی.
آیا راه بازشناسی طبیعت زن و عقل و ایمان وی، متون دینی است، یا مطالعه عناصر هویت درونی وی از طریق واقعیت زنده در روند حرکت وجودی او. و یا در سطح گستردگی نگاه او به افق‌ها‌ی‌ علمی؛ یعنی اندیشه با تمامی ژرفا و گستره آن، و در سرشت نگرش او نسبت به اشیای پیرامونش در ارتباط با رأی و نظر درباره امور و در چگونگی پایبندی درونی‌اش به عقیده اسلامی در مسیر ارتباط با ایمان به خدا و پیامبران و کتاب‌ها و آیین‌ها‌ی‌ خدایی و التزامِ بیرونی او در راستای کوشش و رنج و مراقبت در قلمرو و تقوای معنوی و فکری در همه این موارد؛ و در توانایی او در رویارویی با مبارزه جویی‌ها در عرصه کشمکش‌ها‌ی‌ فکری در ساحت دعوت اسلامی، و یا در رویارویی با معضلات واقعی در میدان جهاد.
ما معتقدیم که مطالعه درست و ژرف در واقعیت انسانی زن، به عنوان حقیقتی همانند با واقعیتِ انسانی مرد، بهترین راه برای رسیدن به نتایج متعادل است. سپس بر این پایه وارد عرصه فهم متون می‌شویم تا حقیقت شرایطی را که زن در چنبره آن حرکت می‌کند و دیدگاهی که از آن آغاز می‌کنم، بشناسیم. شاید این جا نشانه‌هایی بیابیم که با تصرف در ظاهر متن، تفسیر دیگری از آن عرضه کنند که با واقعیت خارجی اختلافی نداشته باشد و یا نادرستی آن را به دلیل ناسازگاری با اصول ثابت عقیده اسلامی؛ یعنی ضرورت دینی کتاب و سنت بازشناسیم.


مریم (علیهاالسلام) نمونه والای قرآنی

در پرتو آنچه گفته شد، می‌نگریم که در مقام تطبیق و قیاس زن و مردی که در شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی همسانی می‌زیند، دشوار است که میان آن‌ها تمایزی قایل شویم؛ بدین گونه که بگوییم: آگاهی مرد از مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، بیشتر از آگاهی زن در این زمینه است، بلکه به عکس، نمونه‌ها‌ی‌ پرشماری می‌توان یافت که برتری زن را بر مرد در وسعت نظر و باریک بینی و عمق آگاهی و روشن بینی، از حیث پاره‌ای از عناصر درونی یا بیرونی مشخص در مواردی خاص به اثبات می‌رساند.
و این نکته را در پاره‌ای از تجارب تاریخی - که شماری از زنان در آن زیسته‌اند - می‌توانیم ملاحظه کنیم؛ زنانی که در شرایط متعادل و از طریق شرایطی متناسب با تکون عقلی و فرهنگی و اجتماعی خود توانسته‌اند بر موقعیت فعال خود در طی موضع گیری‌ها‌ی‌ ثابت استوار بر پایه اندیشه و ایمان تأکید ورزند و این، همان چیزی است که خداوند درباره شخصیت مریم و همسر فرعون با ما سخن گفته است و تاریخ، درباره شخصیت حضرت خدیجه، فاطمه زهرا و زینت (علیهم السلام) با ما در بابِ آن گفت و گو کرده است. نقاطی که در زندگی این زنان بزرگ جلوه‌گر شده، بر آگاهی تام و تمام نسبت به مسائل بزرگی تأکید می‌ورزد که در زندگی آنان در سطح حرکتِ قدرت آگاهی و مسئولیت و رویارویی با مبارزه جویی‌هایی که در سطح گسترده زندگی، آنان را فراگرفته بود، جریان دارد که گاه نمی‌توان میان آنان و مردانی که در روزگار آنان می‌زیستند، با هیچ شاخص عقلی یا ایمانی در باب مسائل مشترک آنان جدایی افکند.
اگر پاره‌ای از مردم سخن از برخی ویژگی‌ها‌ی‌ غیرعادی شخصیت این زنان به میان می‌آورند، اما ما ویژگی‌ها‌ی‌ خاصی در آنان نمی‌بینیم، به جز شرایطی که امکانات رشد معنوی و عقلی و التزام عملی در سطحی برای ایشان فراهم آورده که عناصر شخصیت‌شان به طور طبیعی در مسئله رشد درونی در آن به تعادل رسیده است. ما نمی‌توانیم چنین سخنی را به وجود عناصر غیبی شناخته شده‌ای منسوب بدانیم که آنان را از سطح زن عادی خارج می‌سازد؛ زیرا چنین مطالبی هیچ گونه اثبات قطعی نمی‌پذیرد؛ با توجه به این که خدای سبحان از برگزیدگی برخی زنان، از جمله مریم (علیهاالسلام) سخن به میان آورده است. از این جهت که روحانیتی دارد که او را از دیگران متمایز می‌سازد و در مسیر طاعت خدا پویه‌ای مستقیم دارد و این قضیه را در پرتو داستان مربوط به ویژگی‌ها‌ی‌ شخصیت او، وقتی که زکریا کفالتش را برعهده گرفت و زمانی که در دوره حمل و ولادت حضرت عیسی با دشواری‌هایی روبه‌رو شد، نقل کرده است.
اگر خداوند این موضوع را از طریق وحی به سوی مریم فرستاده توجیه می‌کند، اما این، هیچ گونه حالت غیبی و ماورایی را درباره او به ما نشان نمی‌دهد، بلکه نشان دهنده لطف الهی است در جهت توجیه عملی و اثبات روانی مسئله، بر پایه ممارست و مشغولیت طبیعی مریم به این کار در این راستا و از طریق عناصر انسانی شخصیتی که از نقاط ضعف درونی انسانی خود رنج می‌برد؛ دقیقاً مانند یک مرد در چنین حالات و وضعیتی. ما در این جا تفاوتی میان مرد و زن نمی‌بینیم، آن گاه که هر یک از آن‌ها در معرض تجربه دشواری قرار می‌گیرد و در برابر موقعیتی که جامعه بر او تحمیل می‌کند، بی آن که هیچ عذر معقولی داشته باشد که آن موقعیت را در خصوص آنچه ضد ارزش اجتماعی و در قلمرو انحراف اخلاقی است، از قاعده و قانون مربوط به آن خارج سازد.


حکمراانی زنان

وقتی به مطالعه تاریخ - نه از جنبه ایمانی - در قصه‌ها‌ی‌ قرآنی می‌پردازیم، شخصیت ملکه سبأ را در قصه‌ای که قرآن برای ما نقل کرده، می‌بینیم که به محض رسیدن نامه سلیمان به او، قوم خود را گرد می‌آورد تا در باب موضعی که در برابر تهدید سلیمان نسبت به آنان باید اتخاذ کند و چگونگی جواب نامه او را به مشورت بنشینند. شاید متوسل به مشورت شدن او، اشاره به خردِ برتر او داشته باشد که موجبِ امتیاز شخصیت او از دیگران می‌شود؛ بدین سان که او با وجود برخورداری از موقعیت ملکه، جز پس از مشورت خواهی از صاحب نظران قومش رأیی صادر نمی‌کند. این در واقع و دقیقاً شأن و مرتبه شخصیت رهبری سنجیده و مسئولیت پذیر است؛ همان که خداوند در سوره نمل از آن سخن گفته است:
(قَالَتْ یَا أَیُّهَا الْمَلَؤُا إِنِّی أُلْقِیَ إِلَیَّ کِتَابٌ کَرِیمٌ * إِنَّهُ مِن سُلَیْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * أَلَّا تَعْلُوا عَلَیَّ وَأْتُونِی مُسْلِمِینَ * قَالَتْ یَا أَیُّهَا الْمَلَؤُا أَفْتُونِی فِی أَمْرِی مَا کُنتُ قَاطِعَةً أَمْراً حَتَّى‏ تَشْهَدُونِ)؛ (1)
بدین گونه که ملکه سبأ از مردان قومش می‌خواهد در باب موضعی که می‌باید در قبال چنین مسئله خطیری بگیرد، فتوای سیاسی صادر کنند، اما آن‌ها مسئله را به خود او ارجاع می‌دهند؛ به اعتبار اعتمادشان به اعتبار بالای رأی و عقیده او به عنوان تصمیم گیرنده اصلی. اما نقش خود آنان عبارت بود از اجرای اوامر او در قلمرو توان خود و مقاومت شدید در رویارویی با خطری که از سوی پادشاهان دیگر متوجه سلطنت او می‌شد و نیز موضع گیری‌ها‌ی‌ آزادانه در زندگی:
(قَالُوا نَحْنُ أُولُوا قُوَّةٍ وَأُولُوا بَأْسٍ شَدِیدٍ وَالْأَمْرُ إِلَیْکِ فَانظُرِی مَاذَا تَأْمُرِینَ * قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوکَ إِذَا دَخَلُوا قَرْیَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَکَذلِکَ یَفْعَلُونَ * وَإِنِّی مُرْسِلَةٌ إِلَیْهِم بِهَدِیَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ یَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ)؛ (2)
گفتند: ما صاحبان نیرو و توان استواریم و کار به دست توست. پس بنگر که چه می‌فرمایی. گفت: همانا شاهان چون به شهری درآیند، آن را تباه سازند و عزیران آن را خوار گردانند و چنین است رسم ایشان. من هدیه‌ای به سوی ایشان خواهم فرستاد تا بنگرم فرستادگان چه پاسخی آورند.
رأی عاقلانه سنجیده مبتنی بر محاسبات دقیق او برای حل مشکل به بهترین صورت - مشکلی که قدرت و زور بهترین راه حل نیست - از طریق تحلیل شخصیت سلیمان بهتر مشخص می‌شود؛ آیا سلیمان پادشاهی بود که هدفش سلطه ظالمانه و غاصبانه‌ای بود که هستی، آزادی و حق تصمیم دیگران را نادیده انگارد و زندگی‌شان را تباه سازد و چونان دیگر پادشاهان - که چنین ویژگی‌هایی دارند - واقعیت زندگی آن‌ها را به خاک مذلت کشاند؟ در این صورت باید مسئله را از جهت راه‌ها‌ی‌ مسالمت آمیز حل و فصل و تعیین میزان قدرت و توانایی یا ناتوانی‌شان را در رویارویی با آنان مورد مطالعه قرار می‌داد. یا او رساننده حق یا پیام آور هدایت است و تفاهم با او امکان پذیر است تا با او درباره مسائلی که به سوی آن‌ها فرامی‌خواند، وارد گفت و گو شود.
سرانجام رأی ملکه سبأ بر آن قرار گرفت تا برای سلیمان ارمغانی بفرستد و پاسخ خود را به صورت صلح آمیز یا جنگ جویانه، سخت یا سست دریافت کند. اگر او پادشاه باشد، امکان دارد که ارمغان را به ویژه اگر قابل توجه باشد، بپذیرد و اگر هدف‌ها‌ی‌ بزرگ‌تری فراتر از این‌ها در سر داشته باشد، ممکن است از این کار به جوش و خروش آید، اما اگر او پیام‌رسان حق باشد، از اهداف خود تحت تأثیر هیچ چیز مادی، حتی اگر بزرگ باشد، عدول نخواهد کرد.
ملکه سبأ با تصمیم قاطع خود در این مسئله چنین عمل کرد که نشان شخصیت خردمند و سنجیده اوست که پیش از هر تصمیم گیری، دست به محاسبات دقیقی می‌زند و به جای برانگیخته شدن عاطفه و انفعالات نفسانی‌اش، بر پایه مشورت خواهی از عقلش عمل می‌کند؛ به ویژه اگر ابزارهایی در اختیار داشته باشد که چنین کنش پذیری دشواری را از طریق نیرو و دلاوری قومش در مسئله‌ای که تاج و تخت او را مورد تهدید قرار می‌دهد، ممکن سازد.
قرآن زن را در هیئت ملکه سبأ، چونان انسانی به نمایش می‌گذارد که بر عقل خویش مسلط است و تحت تأثیر عاطفه قرار نمی‌گیرد، زیرا مسئولیتش به او امکان پربار کردن تجربه و تقویت عقلش را داده، تا بدان پایه که بر مردانی فرمان می‌راند که در وجود او شخصیت نیرومند و عاقل و توان مند بر اداره‌ی‌ امور خود دیده‌اند.
اگر بخواهیم چنین تصوری را به سخن درآوریم، به این نتیجه می‌رسیم که غلبه زن بر عوامل ضعف زنانه‌اش - که گاه تأثیری منفی بر چگونگی اندیشه و یا اداره موقعیت‌ها می‌گذارد - امکان پذیر است و اشاره به این دارد که این ضعف، چندان نیست که او نتواند گریبان خود را از چنگ آن رها سازد. بدین گونه ملکه سبأ در نهایت سیر خود، پس از معجزه‌ای که به اقتضای آن، تخت او به جایگاه سلیمان منتقل گردید، یا از خلال گفت و گویی که میان او و سلیمان برقرار شد، پذیرفت که وارد صلح با سلیمان گردد، مسئله‌ای که در واقع دلیل جدیدی است بر این پیام در هیئت زنی که تصمیم و تعهد و گرایش او پیرو اندیشه‌ای حساب گرانه است که بسیاری از مردان آن را ندارند.


زن، چونان الگوی قدرت

پیش از آن که از ارائه نمونه‌ها فاصله بگیریم ناگزیریم در کنار شخصیت همسر فرعون درنگی داشته باشیم؛ شخصیتی که در ستیغ جاه و جلال و نعمت می‌زیست، اما بر همه آنان شورید، زیرا - از منظر ایمانی‌اش - نمی‌توانست چنین زندگی استکبارآمیز لهوآلودِ سرکشانه‌ای را پذیرا باشد؛ آکنده به ثروت، منیت و عصیان و برکنار از رنج‌ها‌ی‌ مستضعفان و گرسنگی گرسنگان و در آغشته به تمرد از امر خدا و دور از موقعیت‌ها‌ی‌ نیکی در حیات آدمیان. دوست می‌داشت با ایمانش و در قلمرو انسانیتش زندگی کند، اما هیچ فرصتی برای انجام چنین کاری نمی‌یافت، زیرا همسرش تمامی زندگی پیرامون او را از هر آنچه غیر انسانی است، از قبیل ستم به مستضعفان سرزمینش پر کرده بود. بدین سان، این زن با خدا شکوه کرد تا از مقاومت روحی و عقلی‌اش در برابر چیزهایی که پیرامونش قرار داشتند، حکایت کند و از خداوند بخواهد که موضع عملی او را در تصمیم بزرگش تقویت کند، که خانه‌ای برای او در بهشت بنا کند تا در رؤیاهای مؤمنانه‌اش، هرگاه نقاط ضعف بر احساسات او هجوم می‌بردند که موضع و موقعیت او را متزلزل کنند، او را نظاره کند و او را از فرعون و کارهای او رهایی بخشد که دیگر تاب تحمل شخصیت مغشوش و کارهای استکبارآمیز وی را نداشت. بدین گونه خداوند او را برای مردان و زنان با ایمان مثل می‌زند، تا در نیروی ایمانی و انسانی شوریده بر سلطان ظالم با وجود همه لذائذ و فریبندگی‌هایش، نمونه‌ترین الگو باشد؛ چنان که مریم را - پس از وی - در صفات اخلاقی در بالاترین سطح مثل می‌زند؛ به عنوان نمونه‌ای برتر در تصدیق سخنان پروردگارش و کتاب‌ها‌ی‌ او در فروتنی خاکسارانه‌اش برای خدا در تمام زندگی، تا آن جا که زندگی‌اش یک سره به نماز تبدیل شد؛ چونان که خداوند فرمود:
(وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِندَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ... وَنَجِّنِی مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ * وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِن رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ). (3)
ما می‌دانیم که در نظر داشتن زن مؤمن نیرومند، به مثابه اسوه و نمونه زنده برای مردان و زنان مؤمن، به روشنی می‌رساند که قرآن، توانایی زن را به عنوان انسان نیرومندی که از همه لغزش گاه‌ها پرهیز می‌کند و بر تمامی تمایلات ضعف‌آمیز خود می‌شورد، به رسمیت می‌شناسد و نشان می‌دهد که زن در سطح نمونه برتر می‌تواند الگوی مردان نیز باشد؛ چنان که از حیث موقعیت انسانی مشترک، آن گاه که درباره شماری از این نمونه‌ها‌ی‌ قرآنی یا برخی نام‌ها‌ی‌ تاریخی اسلام - که زنان قهرمان را مجسم می‌دارند - سخن به میان می‌آوریم، زنانی را می‌بینیم که در جامعه خود با توجه به نیروها و مواهب و موقعیت‌هایی که در اختیار دارند، تفوق و برجستگی خویش را به نمایش می‌گذارند. در واقع نیروی انسانی زن، وی را در فرارفتن از نقاط ضعفش مدد می‌رساند تا برای رسیدن به مراتب بالاتر، آن‌ها را به نقاط قوت بدل سازد.
در قرون اخیر و به ویژه در قرن حاضر، می‌بینیم که تجربه انسانی در حوزه علم و فرهنگ و حرکت سیاسی و اجتماعی، شمار فراوانی از این گونه زنان را به ما معرفی می‌کند که قدرت زن را بر چالش و ثبات قدم و ابتکار او را در قلمروهای گوناگون عمومی و خصوصی می‌رساند و در واقع، اشاره دارد به نوعی تعادل در نیروهای انسانی در شرایط مشترک میان زن و مرد. این، تصویر واقعیتِ زنده‌ای است که مرد و زن در متن انسانی آن می‌زیند و اشاره دارد به این که اختلافِ جنسی موجود در طبیعت انسانی، مانع همگونی مرد و زن در نیروی فکری، اراده محکم و تجربه و تمرین علمی با فراهم بودن زمینه‌ها‌ی‌ قدرت و تعادل و نوآوری نمی‌گردد. اما نظر اسلام در این باب چیست؟ آیا اسلام دیدگاهی منفی به زن دارد، به گونه‌ای که او را انسانی فرض می‌کند که از نظر عقل و ایمان و حرکت حیاتی، در مرتبه پایین‌تری از مرد قرار دارد؟ و آیا این نظر که گاه جزء ذهنیت عمومی مسلمانان و پاره‌ای از دانشمندان و متفکران اسلامی شده، با دیدگاه قرآنی توافق دارد، یا در نگاه دقیق، با آن هیچ توافقی ندارد؟ این چیزی است که ما در این نوشته می‌خواهیم به آن بپردازیم.


تصویر زن در قرآن

پیش از ورود به این بحث، ناگزیریم به طور مستقیم بر نقطه با اهمیتی تأکید کنیم و آن این است که ما در پی رویکرد تأویلی به انگیزه تأویل متن قرآن و احادیث به سود چنین نتیجه گیری نظری در مطالعه واقعیت، بر پایه هماهنگ کردن تجربه بشری با محتوای این متون نیستیم. همانند پاره‌ای دیدگاه‌ها که در پی سازگار نشان دادن دیدگاه‌ها‌ی‌ اسلامی در قانون گذاری و تحولات علم در روند بیرونی‌اش هستند، زیرا ما به این شیوه هماهنگ سازی باور نداریم که از ابتدا، گرایش به ایده عصری کردن اسلام دارد؛ بدین گونه که آن را پیرو متغیرهای ناشی از سلطه اندیشه‌ای معین یا نیرویی مشخص نسبت به حرکت انسان در روزگاری دور از حقایق و اصالت‌ها‌ی‌ واقعی آن می‌داند.
از نظر ما، مسئله مهم، راه یافتنِ به حقایق اسلامی است که از خلال عناصر روشنِ پنهان در ظواهر متون به دست می‌آید و این، چیزی است که باورهای اسلامی ما و نیز شریعتی که در دایره آن حرکت می‌کنیم بدان تأکید می‌ورزند. آن گاه که به مطالعه عناصر بنیادین زندگی می‌نشینیم، در واقع این کار را از طریق باور به این که اسلام از حقایق روی نمی‌گرداند، بلکه بر آن‌ها تأکید می‌نهد و در قانون گذاری خود بر بنیاد هماهنگی با آن حرکت می‌کند؛ بدین گونه ما را وامی‌دارد تا متونی را که ظاهری برخلاف این مسئله دارند، مورد مطالعه مجدد قرار دهیم تا تلاش کنیم پرده از پاره‌ای از عناصر پنهانی برداریم تا به فهم این مطلب به صورت دیگری بینجامد. بدین منظور که به مثابه نشانه‌ای درون متنی باشد بر اراده خلاف ظاهر. این همان چیزی است که ما می‌خواهیم در سخن از کشف نظریه حقیقی اسلام درباره‌ی‌ زن، از جهت انسانیت کمال یافته و در مقام مسئولیتش در برابر خداوند مطرح کنیم.
اینک پرسش این است: آیا در قرآن چیزی هست که با نگرش به عناصر مشترک موجود در شخصیت زن و مرد، به عنوان عناصر شخصیت اصیل انسانی مخالف باشد؟ در این مورد بر نقاطی انگشت نهاده شده که اینک به آن‌ها می‌پردازیم:
1. وجود تشریعاتی در قرآن که ایهام دارد؛ مثلاً زن نصف مرد ارث می‌برد. در باب ارث خداوند می‌فرماید: (یُوصِیکُمُ اللّهُ فِی أَوْلاَدِکُم لِلْذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ). (4)
و درباره شهادت دادن می‌فرماید: (لَمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجِلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَن تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى)؛ (5)
برابر پاره‌ای از متون دینی، کم بهره بودن زنان از آیه نخست و نقص عقل آنان از آیه دوم استفاده شده است. چنان که در این سیاق با تعبیر نقصان ایمان زنان نیز به جهت محروم بودن از نماز و روزه در ایام حیض، به دلیل تحریم این دو عبادت بر آن‌ها روبه‌رو می‌شویم.
2. قوام بودن مرد نسبت به زن گاه، موهم این معناست که سطح زن از مرد پایین‌تر است و این نکته از آیه ذیل استفاده شده است: (الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى‏ النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى‏ بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ...) (6). و آیه ذیل به صراحت این معنا استفاده شده است:
(وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ...) (7).
در این جا برتر بودن مرد را از زن می‌بینیم؛ بدین گونه که مرتبه مرد را به لحاظ ارزش گذاری بر زن ترجیح می‌دهد.
3. از آیه: (أَوَمَن یُنَشَّأُ فِی الْحِلْیَةِ وَهُوَ فِی الْخِصَامِ غَیْرُ مُبِینٍ...) (8) استفاده می‌شود که نگاه قرآن به زن، بر این فرض استوار است که او انسانی است آماده برای آراسته شدن در هاله‌ای از زیورها، جهت فرونشاندن شهرت مرد و اسیر عناصر ضعف نهفته در شخصیتش که او را از ورود قدرت مندانه به قلمرو کشمکش‌ها‌ی‌ زندگی مانع می‌گردد.


کاستی زن نسبت به مرد

درباره احکام مربوط به این مسئله ملاحظاتی به نظر می‌رسد:
تشریع‌ها‌ی‌ سه گانه یاد شده، دلالت بر فروتر بودن شأن و رتبه انسانی زن نمی‌کند؛ نهایت چیزی که از آن استفاده می‌شود، روند طبیعی توزیع ثروت است براساس مسئولیت‌هایی که ورثه در قانون گذاری اقتصادی اسلام برعهده دارند. بدین گونه که مسئولیت پرداخت هزینه زندگی زناشویی را علاوه بر مهر بر عهده مرد گذاشته و این، چیزی است که جهت برقراری توازن میان مرد و زن مقرر شده است.
این همان چیزی است که در برخی موارد دیگر نیز ملاحظه می‌کنیم؛ مواردی که سهم فرزندان از پدر و مادر بیشتر می‌شود، اما اساساً نمی‌توان از آن چنین استنباط کرد که در قانون گذاری اسلام، ارزش انسانی فرزندان بیشتر از پدر و مادر است.
در مورد شهادت نیز آیه مزبور تعلیلی است جهت احتیاط در عدالت، زیرا امایل عاطفی‌ای که گاه در زن نیرومندتر از مرد است، موجب انحراف از حق در مقام شهادت می‌شود، چون از نظر اسلام در این جا موضع، موضع رایزنی و یادآوری یکی نسبت به دیگری است تا حق در محیط تعادل آمیز آگاهی به مسئله بر پای ایستد و شاید یادآوری یک زن نسبت به زن دیگر، اشاره‌ای باشد به این که زن دیگر، به لحاظ بینش متعادل و موزون می‌تواند شهادت دهد، بی آن که عنصر زنانه به طور مطلق منفی تلقی گردد، بلکه بر سخت گیری در حقوق حمل می‌شود که دقیقاً مثل ضمیمه کردن یک مرد به مرد دیگر است در بینه - که در آن باید دو مرد عادل شهادت دهند - و این موجب نمی‌شود چنین استنباط کنیم که یک مرد در مقام شهادت از جهت سرشت عقلی یا انسانی ناقص است.
در پرتو آنچه گفته شد، نمی‌توانیم تعبیر روایت شده از امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه را برخاسته از عمق نظر آن حضرت در باب زن، در دایره تأکید بر نقصان انسانیت وی از حیث حظّ و عقل و ایمان معنا کنیم، بلکه باید آن را تابع پاره‌ای شرایط و فضاهای ویژه دانست که گونه‌ای از تعبیر اشاری را موجب گردیده است، یا آن را ناشی از واقعیتی فرض کنیم که زن در دایره آن به صورتی عام زیسته و از طریق جهل و عقب ماندگی تاریخی‌ای که در زمینه تربیت و شایستگی‌اش برای زندگی اجتماعی در قیاس با مرد بر او تحمیل شده است. چیزی که حرکت وی را به دور از ناتوانی‌ها‌ی‌ ذاتی طبیعی از جهت دستاوردهای منفی نسبت به شکوفایی شخصیت او در مسائل زندگی، محکوم روش تربیتی او می‌سازد.
و اما در باب مسئله نقصان ایمان باید گفت که ما آن را تعبیری تصور نمی‌کنیم که به شکلی الفاظ آن بر معنای حقیقی دلالت کند، زیرا مسئله این است که محرومیت وی از نمازخواندن و روزه گرفتن، در واقع تخفیفی در حق زن در جهت هماهنگی با حالت بدنی ناهمساز با پاکی است که عبادت آن را اقتضا دارد؛ دقیقاً مانند مسئله قصر در نماز و افطار در سفر - که تخفیفی است در حق مسافر - از آن جهت که عبادت به نوعی ثبات و استقرار نیاز دارد که طبعاً در سفر وجود ندارد. گاهی پاره‌ای از زنان مؤمن در چنین حالتی طوری روحیه عبادت را در اخلاص به خدا با روی باز زنده نگه می‌دارند که گویی تمنا دارند کاش قانون الهی، نماز و روزه را بر آن‌ها مباح کرده بود. در این حال رو به دعا، تسبیح، تهلیل، تحمید و تکبیر و مانند آن می‌آوردند که به یاد خدا می‌انجامد. بسا بتوان از استحباب نشستن زن حائص در محل نمازش در اوقات نماز، چنین استنباط کرد که مسئله، مسئله نقص در ایمان به عنوان آگاهی روحی و به لحاظ عقیدتی و شعوری نیست، بلکه گونه‌ای طراحی حرکت آدمی است در قلمرو عبادت از جنبه مادی و جسمی با توجه به شرایط ویژه‌اش؛ قانون اسلامی چنین می‌پسندد که زن، در فضایی حرکت کند که عبادت در قالب تأمل و ذکر و دعا، جانشینی باشد برای عبادتی چون نماز؛ چنان که تشریع قضای روزه در غیر اوقات رمضان، دلالت دارد بر این که در عمق خود نشان هیچ نوع حرمانی نیست، بلکه نوعی سازمان دهی است برای اوقات روزه بر پایه شرایط درونی آدمی.


قوامیت مرد

و اما درباره نکته دوم باید بگوییم گونه‌ای از گونه‌ها‌ی‌ سازمان دهی زندگی زناشویی است که از طریق مسئولیت مالی مرد در برابر خانواده وی را متصدی شئون زن کرده است و از خلال پاره‌ای ویژگی‌ها‌ی‌ درونی که مرد را از زن در سطحی متمایز می‌دارد که قدرت وی را در رویارویی با موقعیت‌ها بیشتر می‌کند؛ در دایره ویژگی‌ها‌ی‌ زندگی خانوادگی یا نیازهای درونی ویژه. ضرورتی ندارد که مسئله با توجه به عناصر طبیعی شخصیتش از جهت امکانات ویژه به اختلاف مرتبت انسانی زن در قیاس با مقام انسانی مرد، از حیث عقل، حکمت، بصیرت و آگاهی به امور منجر گردد.
اگر پاره‌ای از مردم قوامیت موجود در آیه را شامل همه امور عام چون: حکومت، قضاوت و نظایر آن‌ها بدانند، ما معتقدیم که آیه چنین مفهومی را نمی‌رساند. بلکه فضای عمومی آن به خانواده اشاره دارد و این نکته از تفریعی استفاده می‌شود که تنها تفریعی جزئی از امری عام و فراگیر نیست. بلکه - برحسب ظهور عرفی - تفریعی است در دامنه شمول نسبت به حکم. و اگر چنین نبود، سخن از قضاوت و حکومت و جهاد بر سخن از ایجاد نظام خانوادگی، اولویت داشت. از سوی دیگر، مراد آیه از قوامیت مرد، نقشی است که او در برابر زن ایفا می‌کند تا مسئله در تمامی جزئیات تطبیقی‌اش، مسئله مرد و زن باشد و این چیزی است که اگر قوامیت در آیه را به موضوع حکومت و قضاوت - که در آن‌ها سیطره بر تمامی مردمی است که در سایه آن‌ها قرار گرفته‌اند - برگردانیم، آن مفهوم را نمی‌رساند و در فضایی بیرون از فضایی که آیه برحسب مدلول لفظی‌اش نازل شده، سیر خواهد کرد... .
ملاحظه سومی را هم می‌توان افزود و آن این است که قوامیت در آیه یاد شده، از دو نقطه انفاق و تفضیل مرد بر زن سرچشمه گرفته است به لحاظ پاره‌ای ویژگی‌ها که دلالت دارد بر این که قوامیت اساس هر دو حکم است، و این با قوامیت در امور عامه تناسبی ندارد، زیرا با انفاق هیچ ارتباطی ندارد. اگر هم تفصیل و برتری دادن مرد بر زن پایه این تشریع باشد، ملاحظه می‌کنیم که قوامیت - در قلمرو مدلول آیه - هیچ نوع نشانی از فروتر بودن بُعد انسانی زن از بُعد انسانی مرد ارائه نمی‌دهد، بلکه ویژگی معینی را در حوزه مسئولت خانوادگی به نمایش می‌گذارد.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 94/5/19 :: ساعت 11:26 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرنجان و مرنج
عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 10
>> بازدید دیروز: 1373
>> مجموع بازدیدها: 1361274
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
کنج دل🩶
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
دانشجو
(( همیشه با تو ))
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب