یکی از موضوعات در خور اهمیت در مورد زبان قرآن، روش شناسی کشف زبان قرآن است. به عبارت دیگر اگر بخواهیم زبان قرآن را بشناسیم ناگزیر باید به این سوال پاسخ دهیم که چگونه و با کدام روش باید زبان قرآن را شناخت؟ آیا با روش پیشینی باید در جستجوی زبان قرآن برآییم؟ یا با استمداد از خود متن می توان مطالعه در زبان قرآن را انجام داد؟ و یا اینکه با روش تجربی و یا پدیدار شناسی تاریخی و مطالعه پسینی و از طریق کارکردهای متن در حیات عینی جامعه می توان این هدف را دنبال کرد؟ و یا به وسیله تلفیق این روش ها به تناسب موضوعات می توان زبان قرآن را کشف کرد؟
برخی از اهم روش ها در شناخت زبان قرآن به شرح زیر می باشد:
الف- شناخت عقلی زبان قرآن از راه شناخت گوینده
با پذیرش اینکه قرآن سخن خداست، بالطبع این سخن انعکاسی از ویژگی های گوینده است، هر چند مخاطب آن انسان است. از همین روست که استواری قرآن و تنزیه آن از تناقض و تهافت، دلیل خدایی بودن قرآن برشمرده می شود: « أَ فَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلاَفاً کَثِیراً » (1) صاحب المیزان معتقد است که خداوند متعال بدان لحاظ که از آفریدگان و نظام حاکم بر آنها برتر است، از این رو برتر از آن است که همانند گفتگوی میان خود انسانها با یکدیگر، با ایشان تکلم نماید، از این رو راه وحی را برای راهنمایی آنان به سوی سعادت برگزیده است. عقل و اندیشه انسان با وجود خطاهایی که در آن رخ می دهد برای رساندن انسان به سر منزل سعادت کافی نیست، از این روی خدای سبحان راه وحی نبوی را که خطابردار نیست برای هدایت انسان برگزید. (2)
ب- شناخت زبان قرآن از راه شناخت هدف متن
زبان قرآن، هم دارای بعد معرفت بخش و تعلیمی است و هم دارای جنبه ی تعهد برانگیزی و تحول آفرینی می باشد. به عبارت دیگر قرآن کریم، هر تعلیم و هم تزکیه را توأماً هدف قرار داده است. یک وظیفه ی قرآن تعلیم دادن است، در این جهت مخاطب قرآن عقل انسان خواهد بود و قرآن با زبان منطق و استدلال با او سخن می گوید. اما جز این زبان، قرآن زبان دیگری نیز دارد که مخاطب آن عقل نیست، بلکه دل است و این زبان دوم، احساس نام دارد. کسی که می خواهد با قرآن آشنا گردد و بدان انس بگیرد می باید با هر دو زبان آشنایی داشته باشد. (3)
ج- شناخت زبان قرآن از راه ویژگی های درون متنی
از جمله شیوه هایی که می توان در جهت کشف زبان قرآن از آن استمداد جست، آگاهی از ویژگی ها و خصوصیات حاکم بر متن است. با مطالعه قرآن دریافت می شود که قرآن ویژگی های متعددی برای خود شمرده است. قرآن خود را بصیرت زا، (4) موعظه، (5) بینه و نشانه روشن ، (6) و آیت و برهان (7) پروردگار نامیده است. یعنی زبانی استدلالی و اثربخش دارد که عقل و اندیشه و قلب انسان را اقناع و آرام می کند.
همچنین قرآن خود را حق، (8) تردید ناپذیر، (9) بدون تناقض (10) و فصل الخطاب و سخن نهایی خداوند (11) معرفی می کند. یعنی به دور از هر گونه ابهام و غبار آلودگی است و خود معیار جدایی حق از باطل برای تمام کسانی است که در پی شناخت حقیقت اند. (12)
د- شناخت زبان قرآن از راه گستره ی مخاطبان
یکی از روشهایی که می توان بر اساس آن زبان قرآن را بازشناسی کرد، شناخت مخاطبان قرآن است. چرا که زبان هر متنی متناسب با مخاطبان آن تنظیم می شود مخاطب قرآن تمام انسان ها هستند از هر رنگ و نژاد و موقعیتی که باشند. دستاورد این نگرش قرآنی به مخاطب فراگیر، آن خواهد بود که زبان باید زبانی چند سطحی، برای تمام طبقات معرفتی و معنوی مخاطبان خود باشد. لذا برخی از دانشمندان علوم قرآن معتقدند که زبان قرآن دارای مراتب مختلف است. زبان قرآن ظاهری سطحی و باطنی عمیق دارد و برای هر دسته از مخاطبان مطلب ارائه می کند. و حتی برای مخاطبان آینده در طول زمان بهره ای خواهد داشت. (13)
پینوشتها:
1- نساء: 82.
2- سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج18 ( قم: انتشارات اسماعیلیان ، 1412 ق ) ص 74.
3- مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، ج1 ( تهران: انتشارات صدرا، چاپ پنجم، 1370 ش ) ص 33.
4- جاثیه: 20.
5- یونس: 57.
6- انعام: 157.
7- نساء: 173.
8- فاطر: 31.
9- بقره: 2.
10- نساء: 82.
11- طارق: 13.
12- ر.ک: سید محمد حسین طباطبایی، پیشین، ج20، ص 261.
13- محمد هادی معرفت، التفسیر الاثری الجامع، ج1 ( قم: مؤسسه التمهید، چاپ اول، 1383 ش ) صص (57-56 ).