6. فتوای شاگرد ابن تیمیه در تخریب مساجد بر فراز قبور!
اِصرار و پافشاری در تخریب آثار و نشانه های حرم نبوی تا جایی پیش رفت که در ابتدای امر، ابن قیّم جوزیه، شاگرد ابن تیمیه و مروّج افکار وی، مسجد نبوی را به مسجد ضِرار تشبیه نمود و خواستار تخریب آن و دیگر مساجدی که در آن قبول انبیا و اولیای الاهی مدفون است، گردید:
وی در کتاب خود می نویسد:
تخریب مسجد ضِرار از سوی پیامبر دلیلی است بر این مطلب که مساجدی که در آن، قبر وجود دارد فاسدتر از مسجد ضِرار هستند.
حکم اسلام درباره چنین مساجدی آن است که باید تمام آنها با خاک یکسان گردیده و این کار از خراب کردن مسجد ضرار ضروری تر به نظر می رسد. (1)
7. فتوای « بن باز » در تخریب مساجد بر فراز قبور!
در دوران اخیر، بِن باز، مفتی اعظم اسبق عربستان سعودی ( متوفّای 1420 هـ ق ) فتوا به وجوب تخریب قبر مطهّر پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) صادر و به جهت ترس از افکار عمومی جهان اسلام، آن را در پوشش لزوم تخریب تمام بقاع و بناهای موجود بر فراز قبور، مخفی نمود. (2) او کسی است که از وی نقل شده که همواره می گفت:
خدا را شاکرم که 30 سال امام جماعت مسجد النبی را به عهده داشتم، امّا هر بار که از کنار قبر پیامبر عبور کردم به وی سلام ندادم؛ چرا که معتقدم او مُرده و از بین رفته است. (3)
8. فتوای « البانی » بر دیوارکشی مقابل قبر پیامبر!
از همه تأسف بارتر سخن محمد ناصرالدین البانی است که وی حتّی دیده شدن قبر مطهّر پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را نیز برنتافته و آرزوی تخریب آن را از سال ها قبل داشته و چون این عمل تاکنون محقق نگردیده از دولت عربستان سعودی مصرّانه می خواهد تا با کشیدن دیواری بلند، مانع دیده شدن قبر آن حضرت گردد.
البانی کسی است که نزد وهّابیت امروز به « بخاری دوران » شهرت یافته و تصحیحات وی درباره روایات اهل سنّت را مقدّم بر دیگر علمای بزرگ رجال خود می دانند.
وی در کتاب خود « تحذیر الساجد مِن اتخاذ القبور مساجد (4) » چنین آورده است:
از موارد اسفباری که شاهد آن هستیم گنبد خضراء و بلند مسجد النبی است که بر فراز قبر پیامبر وجود دارد که از قرن ها قبل ساخته شده، در حالی که سال ها قبل می بایست تخریب گردد... واجب است مسجد نبوی به همان شکل سابق خود برگردد و بین مسجد و قبر پیامبر از طرف شمال تا جنوب دیواری کشیده و به طوری فاصله ایجاد شود که در مسجد نبوی هیچ چیز خلافی که مؤسس مسجد از آن راضی نیست، دیده نشود. اعتقاد دارم اگر دولت سعودی خود را پشتیبان توحید واقعی می داند باید انجام این کار را بر خود واجب بداند و چه کسی برای انجام این کار از آنها شایسته تر؟ (5)
9. نظر « محمد بن عبدالوهاب » و پیروانش در ارزش پیامبر پس از وفات!
سید امین در کتاب « کشف الارتیاب » گفته است:
در کتاب خلاصة الکلام آمده است: محمد بن عبدالوهاب همواره درباره رسول گرامی اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم ) می گفت: پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) سخنی را نمی شنود و به همین جهت همواره یکی از پیروان او می گفت: عصای من، بیش از محمّد به کار می آید؛ چرا که عصای من برای کشتن ماری به کار می آید امّا محمّد مرده، از بین رفته و چیزی نمی شنود که بخواهد نفعی به دیگران برساند. (6)
واقعاً که این سخن عرش را به لرزه در آورده، آسمان ها و زمین را شکافته و کوه ها را از جا کنده و به آسمان پراکنده می سازد. اگر - نعوذ بالله - عصای کسی با ارزش تر از پیامبر خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) باشد پس چرا محبّت، ایمان و اطاعت از او واجب باشد؟! چرا در نمازهای پنج گانه بر او صلوات و درود بفرستیم؟ چرا نام او را بر فراز مأذنه ها و منبرها در کنار نام خداوند سبحان بر زبان ها جاری سازیم؟! چرا به سخنان او در هر زمینه و موضوعی به عنوان شاهد سخن و استدلال به کار بریم؟
10. نظر « ابن تیمیه » و پیروانش در شرک بودن زیارت پیامبر!
از دیدگاه ابن تیمیه و پیروانش زیارت قبر نبی مکرّم اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نوعی شرک و گمراهی از سوی شیطان به شمار می رود، حتّی اگر زیارت به قصد جلب رضای خداوند سبحان و درک ثواب از سوی او صورت گرفته باشد.
ابن تیمیه در یکی از نوشته های خود آورده است:
شیطان در مسیر انسان قرار گرفته و اعمال زشتش را نیکو جلوه داده تا وی به زیارت قبر پیامبر رود و چنین کسی با این کار خود شرک ورزیده؛ چرا که رضایت غیر خداوند را جلب کرده است. (7)
همو در جای دیگر این کار را همچون پرستش بُتِ « لات و عزّی » دانسته است:
سرچشمه پرستش بت لات، تعظیم و بزرگداشت شخصی صالح است. (8)
یعنی بزرگداشت و احترام قبر پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) همچون احترام و بزرگداشت بت های لات و عزّی است.
مصیبت از این بالاتر آن که وی در ادامه می گوید:
حتّی اگر کسی قصد زیارت قبر رسول خدا را داشته باشد این کار وی، عین دشمنی با خدا، رسول خدا و دین اوست و به عنوان بدعتی در دین به شمار می رود که هرگز از سوی خدا اجازه داده نشده است. (9)
11. عقیده وهابیت در سوگند یاد کردن به پیامبر!
از جمله عقاید وهّابیت درباره نبی مکرّم اسلام این است که پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را نمی توان مورد سوگند و ندا قرار داد و با لقب و صفت « سیدنا » صدا نمود. یعنی نمی توان گفت: « بحقّ محمّد »؛ « یا محمّد »؛ « سیّدنا محمّد » بلکه سوگند به وی و دیگر مخلوقات، شرک اکبر به شمار رفته و موجب جاودانگی در آتش دوزخ می باشد. (10)
نوه محمد بن عبدالوهاب در کتاب « فتح المجید فی شرح کتاب التوحید » می گوید:
ابن مسعود گفته است: « اگر شخصی سوگند دروغ به خداوند یاد کند، بهتر از آن است که سوگند راست به غیر خدا یاد کند. » (11)
12. وهّابیت و تبدیل خانه همسر پیامبر به دستشویی و توالت!
رّفاعی یکی از علمای بزرگ اهل سنّت کویت خطاب به علمای وهّابی عربستان سعودی می نویسد:
شما به تخریب خانه ام المؤمنین خدیجه کبری اوّلین حبیبه پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) رضایت دادید و هیچ عکس العملی از خود نشان ندادید با این که آن مکان، محل نزول وحی قرآن بود و در برابر این جنایت، سکوت اختیار کرده و رضایت دادید که آن مکان مقدس به دستشویی و توالت مبدّل شود. چرا از خدا نمی ترسید و از پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) حیا نمی کنید؟ (12)
13. وهّابیت و تبدیل زادگاه پیامبر به محل خرید و فروش حیوانات!
رّفاعی در ادامه می نویسد:
زادگاه رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را ویران و به محل خرید و فروش حیوانات تبدیل کردید که با تلاش افراد صالح و خیّر، از چنگال وهّابی ها در آمد و به کتابخانه مکّه مکرّمه مبدل گردید.... (13)
14. وهّابیت و تخریب کتابخانه بزرگ مکّه مکرمّه !
یکی از جنایات دردناکی که توسط وهّابیت صورت گرفت و لکّه ننگ آن تا ابد در پرونده سیاه آنان باقی ماند، آتش زدن کتابخانه بزرگ « المکتبة العربیّة » بود که متجاوز از 60 هزار عنوان کتاب گران قدر و کم نظیر و بیش از 40 هزار نسخه خطّی بی نظیر که در میان آنها برخی از آثار خطّی دوران جاهلیّت، یهودیّت، کفّار قریش و همچنین آثار خطّی امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام ) ابوبکر، عمر، خالد بن ولید، طارق بن زیاد و برخی دیگر از صحابه پیامبر گرامی اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و قرآن کریم به خطّ « عبد الله بن مسعود » وجود داشت.
همچنین در این کتابخانه انواع اسلحه های متعلّق به رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و نیز بت هایی همچون « لات »، « عُزّی »، « مَناة » و « هُبَل » که هنگام ظهور اسلام مورد پرستش بوده است به بهانه وجود کفریّات، به آتش کشیده و از بین برده شد. (14)
پی نوشت ها :
1. وأبلغ من ذلک أن رسول الله هدم مسجد الضرار، ففی هذا دلیل علی هدم ما هو أعظم فساداً منه کالمساجد المبنیة علی القبور، فإن حکم الإسلام فیها أن تهدم کلها حتی تسوی بالأرض، و هی أولی بالهدم من مسجد الضرارً! و کذلک القباب التی علی القبور یحب هدمها کلها!
إغاثة اللهفان، ج 1، ص 210، ابن قیّم جوزیه.
http://www.aqaed.info/book/60/1000eshkal-04.html.
جهت پاسخ به این سخن و دیگر سخنانی که در مورد تخریب بنا بر فراز قبور می آید، ر. ک: شاخ شیطان، فصل چهارم، مروری بر عقاید و مبانی فکری وهّابیت، ص 141.
2. ما حکم البناء علی القبر؟ و ما الحکم لو کان البناء مسجداً؟ الجواب: أما البناء علی القبور فهم محرم، سواء کان مسجداً أو قبة أو أی بناء، فإنه لا یجوز ذلک... و الخلاصة أنه لا یجوز البناء علی القبور، لا مسجد و لا غیر مسجد و لا قبة، و أن هذا من المحرمات العظیمة، و من وسائل الشرک فلایجوز فعل ذلک، و إذا وقع فالواجب علی ولاة الأمور إزالته و هدمه، و ألا یبقی علی القبور مساجد، و لا قباب.
سؤال: فتوای شما در رابطه با ساخت بنا بر فراز قبرها حتّی اگر این ساختمان مسجد باشد، چیست؟
پاسخ: ساخت بنا بر فراز قبرها حرام است؛ چه این بنا مسجد باشد، چه بقعه و یا هر بنای دیگر... و خلاصه آن که این کار از بزرگ ترین محرّمات و از جمله وسایل شرک الاهی که انجام آن جایز نمی باشد و اگر چنین اقدامی در هر جا اتفاق افتاده بر حاکمان و رؤسای کشورهای اسلامی واجب است که این مساجد و ساختمان ها را با خاک یکسان سازند تا هیچ اثری از این مساجد باقی نماند.
http://www.binbaz.org.sa/search
3. ابن باز الذی نقلوا عنه أنه افتخر بأنه صلی إماماً فی المسجد النبوی ثلاثین سنة، و کان یمر من عند قبر النبی و لم یسلم علیه و لا حتی مرة واحدة، لأن النبی رجل جاء و مضی!
http://www.aqaed.info.book/60/1000eshkal-04.html
شاید به همین خاطر است که خداوند او را در سنین نوجوانی مبتلا به بیماری چشم و اندکی بعد نابینا گردانید تا حتّی از دیدن ظاهر قبر مطهّر نبی مکرّم اسلام محروم و مصداقی برای این آیه شریفه گردد :
( وَ مَن کَانَ فِی هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِی الآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِیلاً؛ امّا کسی که در این جهان ( از دیدن چهره حق ) نابینا بوده است، در آخرت نیز نابینا و گمراه تر است! ) ( سوره إسراء، آیه 72 )
4. لزوم خودداری از عبادت در مساجدی که در آنها قبر وجود دارد.
5. و مما یؤسف له أن هذا البناء قد بنی علیه منذ قرون إن لم یکن قد أزیل تلک القبة الخضراء العالیة... فالواجب الرجوع بالمسجد النبوی إلی عهده السابق و ذلک بالفصل بینه و بین القبر النبوی بحائط یمتد من الشمال إلی الجنوب بحیث أن الداخل إلی المسجد لا یری فیه أی محالفة لا ترضی مؤسسه صلی الله علیه و سلم اعتقد أن هذا من الواجب علی الدولة السعودیة إذا کانت ترید أن تکون حامیة التوحید حقا... أرجو أن یحقق الله ذلک علی یدها و من أولی بذلک منها؟
تحذیر الساجد من التخاذ القبور مساجد، ج 1، ص 68، محمد ناصر الدین الألبانی ( متوفای 1420 هـ )، ناشر: المکتب الإسلامی - بیروت: الطبعة: الرابعة.
6. « جَاءَ فِی خُلاصَةِ الکَلاَمِ صَفَحَةِ 230: کَانَ مُحَمَّدُ بنُ عَبدالوَهَّابِ یَقُولُ عَن النَّبیِّ صَلِّی الله عَلَیه وَ آلِه وَسَلَمَ: إنَّهُ طُارِشٌ، وَإنَّ بَعضَ أتبّاعِ هَذَا الشَّیخَ کَانَ یَقُولُ: عَصایَ هَذه خَیرٌ مِن مُحَمَّدٍ، لِأنَّهُ یُنتَفَعُ بِهَا فِی قَتلِ الحَیَّةِ، وَ مُحَمَّدٌ قَد مَات، وَلَم یَبقِ فیهِ نَفعٌ، وَ إنَّمَا هُوَ طَارِشٌ وَ مَضی »
هذه هی الوهابیة، علامه محمد جواد مغنیه، ص 77، به نقل از: کشف الارتیاب، ص 127، چاپ دوّم.
http://www.aqaed.info/book/505/vahhabia-02.html#ind6
7. قد زین الشیطان لکثیر من الناس سوء عملهم، واستزلهم عن اخلاص الدین لربهم الی أنواع من الشرک، فیقصدون بالسفر و الزیارة رضی غیر رضی الله، و الرغبة الی غیره، و یشدون الرحال الی قبر نبی...
هذه هی الوهابیة، علّامه محمد جواد مغنیه، ص 63، به نقل از: اقتضاء الصراط المستقیم مخالفة اهل الجحیم، ص 457.
http://www.aqaed.info/book/505/vahhabia-02.html
8. « ان اللات، و هی صنم، کان هیب عبادتها تعظیم قبر رجل صالح » أی إن تعظیم قبر الرسول یستتبع جعله صنماً، تماماً کاللات و العزی.
هذه هی الوهابیة، علّامه محمد جواد مغنیه، ص 64، به نقل از: اقتضاء الصراط المستقیم مخالفة اهل الجحیم، ص 333.
http://www.aqaed.info/book/505/vahhabia-02.html
9. هذه هی الوهابیة، علّامه محمد جواد مغنیه، ص 64، به نقل از: اقتضاء الصراط المستقیم مخالفة اهل الجحیم، ص 334.
http://www.aqaed.info/book/505/vahhabia-02.html
10. ان لا یحلف بالنبی، و لا ینادیه، و لا ینعته بسیدنا، کأن یقول: بحق محمد، و یا محمد، و سیدنا محمد، بل الحلف بالنبی و غیره من المخلوقات هو الشرک الاکبر الموجب للخلود بالنار.
هذه هی الوهابیة، علّامه محمد جواد مغنیه، ص 65،
http://www.aqaed.info/book/505/vahhabia-02.html
11. قَالَ ابنُ مَسعُود: « لَإن أَحلِفُ بِاللهِ کَاذِباً أَحَبُّ إِلَیَّ مِن أَن أَحلِفَ بِغَیرِه صَادِقَاً »
هذه هی الوهابیة، علّامه محمد جواد مغنیه، ص 75، به نقل از: فتح المجید فی شرح کتاب التوحید، ص 414، سال چاپ 1957م.
http://www.aqaed.info/book/505/vahhabia-02.html
12. رَضیتُم وَلَم تُعَارضُوا هَدمَ بَیت السَّیدَة خَدیجَة الکُبری أمِّ المُؤمِنینَ وَ الحَبیبَة الاُولَی لِرَسُولِ رَبِّ العَالَمینَ صَلِّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهَ، ألمَکَانُ الَّذی هُوَ مَهبطُ الوَحیِ الأَوَّلِ عَلَیهِ مِن رَبِّ العِزَّةِ وَالجِلالٍ، وَسَکَتُّم عَلَی هَذا الهَدمِ رَاضِینَ أن یَکُونَ المَکَانُ بَعدَ هَدمِهَ دَوراتِ میَاه وَ بُیُوتَ خلاَءِ وَ میضَاتٍ، فَأَینَ الخَوفُ مِنَ اللهِ؟ وَأینَ الحَیَاءُ مِن رَسُولِهِ الکَریمِ عَلَیهً الصَّلاةُ وَالسَّلامُ
ألنصیحة لإخواتنا علماء نجد، یوسف بن سیّد هاشم رفاعی، ص 59، با مقدمه دکتر محمّد سعید رمضان البوطی.
13. حَاوَلتُم وَلاَزلتُم تُحَاوِلُونَ وَجَعَلتُم دَأبَکُم هَدمَ البُقعَة البَاقِیَةِ مِن آثَارِ رَسُول اللهِ صَلَّیَ اللهُ تَعَالَی عَلَیه وَ آلِهِ وَ سَلَّمُ ألاَ وَهِیَ ( ألبقعةُ الشَّریفَةٌ الَّتی وُلَدَ فِیهَا)، الَّتی هُدمَتُ، ثُمَّ جُعِلَت سُوقَاً لِلَبَهَاثِمِ، ثُمَّ حَوَّلَهَا بّالحیلَةِ الصّالِحونَ إلّی مَکتَبَةٍ هِیَ مَکتَبَةُ مَکَّةِ المُکَرَّمَةِ النصیحة لإخواننا علماء نجد، یوسف بن سید هاشم رفاعی، ص 60.
14. ر. ک: کتاب تاریخ آل سعود، ج 1، ص 158 - کشف الارتیاب، ص 55، 187، 324 - أعیان الشیعة، ج 2، ص 7 - الصحیح من سیرة النبیّ الأعظم، ج 1، ص 81 - آل سعود من أین إلی أین، ص 47.