و بدان که هر عملی که از تو سر می زند اگر به قصد جلب رضایت خداوند باشد،نام عبادت به خود می گیرد و بدین ترتیب انسان می تواند در هر حال خدا را عبادت کند و به یاد او باشد.پس ضمن آن که نماز خواندن و روزه گرفتن عبادت است،کار کردن هم اگر به منظور کسب روزی حلال انجام شود عبادت است و همچنین است یاری رساندن به بندگان خدا و کمک کردن به آنها و سایر اموری که در طول زندگی انسان انجام می شود و خدا در آن حضور دارد.
عبادت خالص علاوه بر آن که موجب گشایش کارها می شود وسعت روزی و رفع مشکلات را هم در بردارد،ضمناً موجب ایجاد آرامش روحی و روانی در انسان می گردد.امّا برای اینکه در عبادت و بندگی به اخلاص برسیم چه باید انجام دهیم؟حتماً برای شما هم اتفاق افتاده است که با مشکلی روبرو شده و از حل آن عاجز مانده اید.به هر دری زده اما همه را بسته دیده اید.در این صورت وقتی امیدتان را از دست داده اید، رو به سوی خدا کرده و از او استمداد طلبیده اید.زیرا دریافته اید که مأمن و مأوایی جز خدا را ندارید و به جز او کسی چاره ساز دردتان نیست.
آیا این رو کردن شما به سوی خداوند مانند زمانی بود که زندگی معمول خود را داشته و چیزی فکرتان را مشغول نکرده است؟یقیناً نه.! متأسفانه خصلت آدمی این است که فقط در شداید و مصائب بیشتر از هر زمان دیگری خدا را صدا می زند و وقتی هم به نعمت و خوشی رسید خدا را فراموش کرده و به دیگران که وسیله ای بیش نیستند،توجه می کند.قرآن کریم در چند جا به این موضوع اشاره فرموده است که یکی از آنها سوره عنکبوت آیه 65 می باشد.خداوند در این آیه می فرماید:«فاذا رکبوا فی الفلک دعو اللّه مخلصین له الدّین…؛پس چون سوار بر کشتی شوند،(هنگام غرق شدن) خدا را از سر اخلاص (بینش و آگاهی کامل) می خوانند و هنگامی که آنها را نجات دادیم(و به سلامت) به خشکی رسانیدیم،باز هم مشرک می شوند».
بعد از خواندن این آیه بهتر است کمی به فکر فرو روید و تصور کنید که هم اکنون در وسط دریایی زیبا و آرام،شاد و سر مست از غرور،مشغول سیر و سفر هستید.احساس می کنید که همه چیز دارید و دنیا زیر پایتان است.به دریا و عظمت آن و اینکه چه کسی آن را آفریده و چه کسی او را به حرکت در آورده،حیات همه موجودات به وسیله او قرار داده شده است و… نمی اندیشید.با آرامش دریا،خود را آرام می بینید و جلوه گاه شما دریا و زیبایی اوست و به آفریننده اش توجهی ندارید.این آرامش ناگهان برهم زده می شود و دریا طوفانی می شود و ناخدای کشتی سعی بر مهار کشتی دارد اما سعی و تلاش او بیهوده می ماند.به فکر می افتد تا کشتی را سبک کند.بنابراین از شما می خواهد تا بسیاری از اشیاء را که اتفاقاً دلبسته آنها هم هستید،درون دریا بریزید اما وقتی این کار را انجام دادید نتیجه ای نمی گیرید.چون دریا خیال آرام شدن ندارد و طوفان نیز کشتی را درهم شکسته است.اکنون که مطمئن شده اید راه نجاتی برای شما نیست،تمام افکار چند لحظه قبل خود را کنار گذاشته و تنها به خدا رو می کنید و با تمام وجود او را می خوانید.در این نقطه که جز خدا چیزی نمی بینید به اخلاص می رسید.پس اخلاص شما را نجات می دهد.اما افسوس که زود همه چیز را فراموش می کنید و اسباب و لوازمی را که تا پیش از نجات توجهی به آنها نداشتید،دخیل در کار می بینید و در واقع مشرک می شوید.یعنی همان چیزی که خداوند فرموده است.بله،همین که افراد و یا اشیاء را بی واسطه موجب نجات و گشایش کارتان ببینید،دچار شرک شده اید.شرکی که آن قدر پنهان است که هیچ گاه متوجه آن نمی شوید.به طوری که پیامبر(ص) در مورد آن فرمود:«شرک در میان امت من از خزیدن یک مورچه سیاه،روی سنگ سیاه، در دل سیاه شب هم پنهان تر است».پس باید مواظب بود که دچار شرک نشویم.هر کاری که توسط ما و دیگران انجام می شود،مصدر و سرچشمه اصلی آن را خداوند متعال بدانیم و بدانیم که دیگران اسباب و وسیله برای انجام فرمان الهی هستند و تا خداوند اراده به انجام کاری نکند،کسی بر انجام آن کار قادر نخواهد بود.و سخن آخر آن که برای رسیدن به مقام اخلاص سعی کنیم هر کاری را که انجام می دهیم خدا را شاهد و ناظر بر انجام آن عمل بدانیم و تکیه گاهمان را در انجام آن عمل خدا بدانیم.اگر هر کاری با نیت الهی صورت گیرد ضمن اینکه نتیجه بخش است دوام و بقای آن نیز بیشتراست و راه رسیدن به مقصد را آسان تر می نماید.پس از خدا بخواهیم که بر این کار توفیقمان دهد و زندگی و مرگ ما را برای خودش قرار دهد.
آمین