این نوشته به برخی از برهانهای کمتر معروف اثبات خدا به صورتی گذرا اشاره میکنیم(1) و از نقد آنها نیز در میگذریم.
برهان اجماع عام
اندیشمندان غربی یکی از براهین اثبات وجود خدا را « برهان اجماع عام » (2) نامیدهاند. برخی از تقریرهای این برهان بیانگر فطریبودن خداشناسی و خداگرایی است؛ بنابراین، به همان برهان فطرت باز میگردد. تقریرهای دیگری نیز از این برهان میتوان یافت که با عنوان « اجماع عام » تناسب بیشتری دارند و به جای فطری بودن، بر همگانی بودن (3) خداشناسی یا خداگرایی تأکید میورزند.(4) یکی از این تقریرها بر مقدمات زیر استوار است:
الف) در طول تاریخ، اعتقاد به خدا امری همگانی بوده است.
ب) این اعتقاد از فرمان قطعی عقل سرچشمه گرفته است ( اگر ندای عقل روشن و قطعی نبود، آدمیان به سادگی چنین اعتقادی را نمیپذیرفتند؛ زیرا انسان آزادی را بر سرسپردگی ترجیح میدهد ).
ج) اگر همهی انسانها را در این اعتقاد بر خطا بدانیم، حجیت عقل را زیر سؤال برده و به شکاکیت افراطی روی آوردهایم.(5)
برهان تجربهی دینی
اصطلاح تجربهی دینی دارای کاربردهای متنوعی است که در گستردهترین آنها هر نوع تجربهی مرتبط با زندگی دینی را دربر میگیرند؛ بر این اساس، خداشناسی و خداگرایی فطری را نیز میتوان نوعی تجربهی دینی به شمار آورد. برهان تجربهی دینی اگر در محدودهی این تجارب عام و همگانی مطرح شود، برهانی مستقل از برهان فطرت به شمار نمیرود. از سوی دیگر، گاه مقصود از این اصطلاح تجارب و حالات خاصی است که در پی مشاهدهی رویدادهایی خاص و خارقالعاده همانند معجزه، کرامت، و استجابت دعا و نیز کشف شهودی عرفانی پدید میآیند.(6) غربیان از این تجارب خاص نیز - به صورت برهانی مستقل،(7) یا در ضمن برهان تجربهی دینی (8)- برای اثبات وجود خدا بهره میبرند؛ هر چند اندیشمندان مسلمان غالباً از رویدادهایی چون معجزه تنها در بحث اثبات نبوت استفاده میکنند.
برهان اخلاقی
فیلسوف برجستهی آلمانی، ایمانوئل کانت براهینی را که از راه « عقل نظری » به اثبات وجود خدا میپردازند - همچون برهان هستیشناختی و کیهان شناختی - ناتمام میشمارد و به نقد آنها میپردازند.(9) با این همه، وی بر این باور است که بر اساس « عقل عملی » و به عنوان پیش فرض احکام اخلاقی، باید وجود خدا را پذیرفت.(10) به گفتهی برخی از نویسندگان غربی، برهان اخلاقی - همانند [ برهان فطرت و برخی از تقریرهای ] برهان تجربهی دینی - به جای آنکه شواهد وجود خدا را در عالم عین جستوجو کند، آنها را در اندرون و ضمیر آدمی میکاود؛(11) و به تعبیر دیگر، برهانی انفسی به شمار میرود. این برهان دارای تقریرهای گوناگونی است که یکی از آنها دوازدهم ( دین و اخلاق ) خواهد آمد.
برهان درجات کمال
آکویناس در راه چهارم از راههای پنجگانهی خود به طرح برهانی پرداخته که به برهان درجات کمال معروف شده است. بر اساس این برهان، کمالهای محدود پدیدههای عالم ما را به موجودی رهنمون میگردند که خود کمال مطلق و سرچشمهی همهی کمالات است. مقدمات این برهان را میتوان به صورت زیر از یکدیگر تفکیک کرد:
الف) از سنجش موجودات عالم با یکدیگر، برخی از آنها را بهتر، واقعیتر و شریفتر از برخی دیگر مییابیم.
ب) هر صفت تفضیلی ( مانند خوبتر ) بیانگر مقدار مشابهت با موجودی است که این صفت ( مانند خوبی ) را در بالاترین حد داراست، برای مثال « این گرم تر از آن است » یعنی « شباهتش با گرمترین موجود بیشتر است ».
ج) بر این اساس، چیزی وجود دارد که واقعیترین، بهترین، و شریفترین اشیاء و در نتیجه،(12) کاملترین موجودات است.
د) از سوی دیگر - چنان که ارسطو گفته است - فرد اعلای هر جنس علت افراد پایینتر است؟ چنان که آتش - که گرمترین چیزهاست - علت گرماهای دیگر است.(13)
ه) بنابراین، باید چیزی وجود داشته باشد که هستی، خوبی و همهی کمالات دیگر موجودات از او سرچشمه گرفته است. این همان موجودی است که ما او را خدا مینامیم. (14)
پینوشتها:
1- برای آشنایی با برخی از براهین دیگر که در این فصل از آنها سخن نگفتیم، ر. ک: مقداد بن عبدالله سیوری، اللوامع الالهیة، ص 129-131؛ محمد عبدالرحمان مرحبا، الکندی، فلسفته، منتخبات، ص 92-94؛ مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، ص 167؛ لئو الدرز، الهیات فلسفی توماس آکویناس، ترجمه شهابالدین عباسی، ص 171-175 و 294-305؛ دیوید پیلین، مبانی فلسفه دین، ترجمه گروهی از مترجمان، ص 319-322 و 326-329.
Cicero, The Nature of the Gods, trans by Horace C. P. McGregor, pp. 128-129; Alvin Plantinga, "God, Arguments for the Existence of" in: Routledge Encyclopedia of Philosophy, V. 4, pp. 91-92.
2- common consent argument
3- هر چند امر فطری قاعدتاً همگانی است؛ اما قوام برهان فطرت به اتفاق نظر عمومی نیست. بر این اساس، حتّی کسی که به دور از اجتماع ( مثلاً در یک غار ) زندگی میکند، نیز میتواند از برهان فطرت بهره ببرد.
4- See: Cicero, The Nature of the Gods, trans by Horace C. P. McGregor, p. 125 (Book II).
5- پل ادواردز، « برهانهای اجتماع عام »، در: خدا در فلسفه، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، ص 143.
6- ر. ک: جان هیک، فلسفه دین، ترجمه بهزاد سالکی، ص 71-72.
7- چنان که ریچارد سویین برن (1934-م) در کتاب The Existence of God « برهان از طریق معجزه » را از « برهان تجربه دینی » جدا ساخته و به هر یک از آنها فصلی مستقل ( فصل 12 و 13 ) اختصاص داده است. برای مطالعه بیشتر درباره چگونگی دلالت معجزه بر وجود خدا، همچنین، ر. ک:
Mark Corner, Signs of God (Miracles and their Interpretation).
8- جان هیک (ویراستار)، اثبات وجود خداوند، ترجمه عبدالرحیم گواهی، ص187-200.
9- Immanuel Kant, Critique of Pure Reason, trans. by J. M. D. Meiklejohn, pp. 327-353.
10- Immanuel Kant, Critique of Practical Reason, trans. by Mary Gregor, pp. 102-110 (B. II, Ch. II, Sec. IV & V).
11- رونالد هپُبرن، « برهانهای تجربه دینی » در: خدا در فلسفه، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، ص 115.
12- این نتیجه گیری از آن روست که از نظر آکویناس همه کمالات از وجود نشئت میگیرند؛ چنان که کاپلستون در توضیح این مقدمه میگوید: « از آنجایی که خوبی و نیکی واژهای است که با وجود و هستی قابل جایگزینی است؛ بدین معنا که چیزی که خوب و نیکوست، این خوب بودن را تا جایی که هستیمند است، داراست؛ خیر متعالی همان هستی متعالی است که سر منشأ و علّت وجود تمام هستیهاست » ( جان هیک (ویراستار)، اثبات وجود خداوند، ترجمه عبدالرحیم گواهی، ص 110 ).
13- « هر چیزی که کیفیتی را به چیزهای دیگر همنام آن منتقل میکند، خودش به غایت از آن کیفیت برخوردار است. مثلاً آتش گرمترین است؛ زیرا علت گرما در همه چیزهای دیگر است» ( ارسطو، متافیزیک ( مابعدالطبیعة )، ترجمه شرفالدین خراسانی، ص 48 (993)).
14- Thomas Aquinas, Summa Theologica, 2, 3; Dazid Sanford, "Degrees of Perfection …" in: Paul Edwards (ed.),The Encyclopedia of Philosophy, V. 2, p. 324