و امام پارسایان و موحدان على امیرمؤمنان مى فرماید:
فان المن یبطل الاحسان .
همانا منت احسان را باطل مى کند.
و در سفارش امور حکومتى به مالک اشتر چنین مى فرماید که:
ایاک والمن على رعیتک باحسانک : بپرهیز از منت گذاردن بر مردم به سبب نیکى کردنت (98).
و در همین راستاست که امام نهم شیعیان جهان مى فرماید ترک منت گذاردن زینت احسان است .
والخشوع زینة الصلاة .
و خشوع زینت نماز است .
نماز این اقیانوس بیکران فضیلت ، عبودیت و معنویت در ساختار احکام اسلام از اهمیت بسیار زیادى برخوردار است بطوریکه در قرآن کریم از علائم بسیار ایمان شمرده شده و واجب بر عموم مسلمین معرفى شده است و آنگاه که قرآن کریم مشخصات بارز جامعه اسلامى و حکمرانان مؤمن را بیان مى فرماید نماز چنین جلوه کرده است که : الذین ان مکناهم فى الارض اقامواالصلوة
مؤمنان واقعى کسانى هستند که اگر آنانرا در روى زمین متمکن سازیم نماز را برپاى مى دارند(99).
و فلسسفه خلقت ، خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله و سلم راجع به جایگاه نماز در دین مبین اسلام چنین مى فرماید:
لکل شى ء وجه و وجه دینکم الصلاة فلا یشینن احدکم وجه دینه : هر چیزى چهره اى دارد و صورت دین شما نماز است پس مبادا یکى از شما چهره دینش را معیوب نماید.
و نیز فرمودند که :
لیس منى من استخف بصلاته لایرد على الحوض لاوالله .
کسى که نمازش را سبک بشمارد از من نیست بخدا سوگند به محضر من در حوض وارد نمى شود( از شفاعت من برخوردار نمى گردد)
و حضرت على علیه السلام آن خانه زاد خدا و اولین شهید محراب در تاریخ اسلام راجع به نماز چنین فرمود که:
قال علیه السلام الفضایل اربعة اجناس احدها الحکمة و قوامها فى الکفره و الثانى العفة و قوامها فى الشهوة والثالث القوة و قوامها فى الغضب والرابع العدل و قوامه فى اعتدال قوى النفس(100) فضایل داراى چهار جنس هستند یکى از آنها عقل و خرد است و نیروى آن در اندیشه و فکر است و دومى پاکدامنى است و نیروى آن در خواستن است و سوم غلبه و توانایى است و نیروى آن در غضب است و چهارم عدل است و نیروى آن در درستى نیروهاى روح آدمى است .
47-اقصد العلماء للمحجه الممسک عند الشبهه والجدل یورث الریا و من اخطا وجوه خذلته الحیل و الطامع فى وثاق الذل و من احب البقاء فلیعد للبلاء .
میانه روترین دانشمندان در استدلال کسى است که هنگام شبهه خوددارى نماید و مناقشه در بحث موجب ریا مى شود و کسى که در اطراف مطالب خطا نماید حیله ها او را خوار مى نماید. و فرد آزمند و حریص پایبند ذلت و خوارى است و هرکس بقاء را دوست بدارد پس باید براى بلا خود را آماده سازد.
48-لایطولن علیکم الامل فتقسوا قلوبکم .
آرزوهاى خود را دراز نکنید که در اینصورت دلهاى شما سخت و سیاه مى گردد.
49-دیدار از برادران دینى یک نوع مصونیت و مایه بارورى عقل است هرچند که زمان آن کم باشد(101).
50-على بن مهزیار مى گوید ابوالحسن بن حصین به اتفاق من براى ابوجعفر دوم (امام جواد علیه السلام ) نوشتیم : فدایت شویم دوستان شما در مورد نماز صبح اختلاف نظر دارند برخى نماز صبح را تا هنگام طلوع فجر اول در آسمان مى خوانند و بعضى دیگر تا هنگامى نماز مى خوانند که در پایین قسمت افق نمایان گردد و ما نمى دانیم کدامیک از این وقت نماز را برایمان بیان فرمائید و با ماه و سپیده در سرخى خود معین فرمائید و بفرمایید که به هنگام ابرى بودن چه باید کرد و در سفر و حضر چگونه باید نماز خواند. حضرت با خط خود نوشتند:
الفجر - یرحمک الله - هو الخیط الابیض المعترض لیس هوالابیض صعداء فلا تصل فى سفر ولاحضر حتى تتبینه فان الله تبارک و تعالى لم یجعل خلقه فى شبهه من هذا کلوا و اشرلوا حتى یتبین لکم الخیط الابیض من الخیط الاسود من الفجر (102).
فالخیط الابیض هو المعترض الذى یحرم به الاکل و الشرب فى الصوم و کذلک هوالذى توجب به الصلاة :
خداى رحمت کند سپیده ، نخ سپید نمایان است و نه آن سپیدى که گسترده مى شود و در سفر و حضر تنها زمانى نماز بخوان که آنرا دریابى که خداى تبارک و تعالى ، خلق خود را در شبهه قرار نداده و در این باره فرموده :
بخورید و بیاشامید تا هنگامى که نخ سپید از نخ سیاه در سپیده برایتان از همه تمییز داده شود بنابراین ملاک سرزدن سپیده ، مشخص شدن نخ سپید است و در همین حد است که در روزه گرفتن ، خوردن و نوشیدن حرام مى شود و در همین فاصله باید نماز را به جاى آورد(103).
51-على بن مهزیار از یحیى بن ابى عمران همدانى روایت کرده مى گوید: براى امام جواد علیه السلام نوشتم : فدایت گردم درباره فردى که در نماز خود تنها سوره فاتحة الکتاب را با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز و در سوره هاى دیگر بسم الله الرحمن الرحیم نگوید چه مى فرمائید: عباسى در این باره مى گوید: اشکالى ندارد.
حضرت با خط خود در پاسخ نوشتند:
به کورى چشم عباسى ، باید نمازش را تکرار کند(104).
قابل یادآورى است که این عباسى ، هشام ابن ابراهیم عباسى است که باحضرت رضا و حضرت جواد علیهماالسلام سر ستیزه و عناد داشت و سعى مى کرد در فتواهاى خودش با ایند و امام معصوم مخالفت نماید.
52-على بن مهزیار نقل میکند که على بن اسباط نامه اى به امام جواد علیه السلام نوشت در مورد دخترانش و اینکه کسى مانند او را براى آن ها سراغ ندارد امام نهم به ایشان نوشتند که :
فهمت ما ذکرت من امر بنائک و انک لاتجد احدا مثلک فلا تنظر فى ذلک رحمک الله فان رسول الله صلى الله علیه و آله قال : اذا جاءکم من ترضون خلقه و دینه فزوجوه الا تفعلوه تکن فتنة فى الارض و فساد کبیر(105).
دانستم که در مورد دخترانت چه مى گویى و کسى مانند خود را براى آنها سراغ ندارى خدایت رحمت کند رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در این مورد فرمود:
هرگاه کسى به خواستگارى دختران شما آمد که از اخلاق و دینش راضى بودید به او زن بدهید که اگر چنین نکنید فتنه و فساد بزرگى روى زمین بوجود مى آید.
اینک بخاطر اهمیت موضوع و باتوجه به اینکه جمعیت این مملکت آقا امام زمان عجل الله فرجه الشریف یک جمعیت کاملا جوان است و دشمنان اسلام و قرآن و فرهنگ غنى اسلام و ایران عزیز از دیرباز جهت تباه کردن نسل جوان این ملت فهیم برنامه ریزى کرده و مى کند و این جنگ تمام عیار امروزه با در اختیار داشتن ماهواره هاى بسیار مدرن و بکارگیرى امواج صدا و سیما و تسخیر رسانه هاى گروهى هر لحظه به رنگى جلوه کرده و ابعاد خطرناکى یافته است .
جهت رویارویى با این خطر چند راه حل اساسى وجود دارد و از جمله بهترین آنها تسهیل امر ازدواج مى باشد که جهت یاد آورى به خواننده محترم شیفته فرهنگ انسان ساز اسلام ناب گلچینى از احادیث معصومین صلوات الله علیهم اجمعین تقدیم مى گردد.
اسلام ازدواج را سنت نبوى معرفى مى کند و رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و سلم مى فرمایند: ما بنى نباءفى الاسلام حب الى الله عزوجل من التزویج
و در اسلام بنائى محبوبتر از ازدواج درنزد خداوند عزوجل نهاده نشد(106).
و به همین دلیل شفاعت و واسطه شدن در امر ازدواج از جمله کارهاى نیک مسلمین شمرده شده و امام صادق علیه السلام در این باره مى فرمایند:
من زوج اعزبا ممن ینظر الله الیه یوم القیامة .
کسى که زن دهد مجردى را از این فرد از آن کسانى است که خداوند در روز قیامت به او نظر رحمت مى اندازد(107).
ازدواج از چنان منزلتى برخوردار شده که عامل تکمیل ایمان و زیاد شدن ثواب اعمال عبادى محسوب شده است .
لیکن یک واقعیت تلخ را باید بپذیریم و آن اینکه در حال حاضر ما و اکثریت افراد جامعه از فرهنگ و ارزشهاى اصیل اسلام ناب محدى صلى الله علیه و آله و سلم فاصله گرفته ایم که به عنوان مثال یک عنصر ازرشى اسلام را مورد بحث قرار مى دهیم:
برترین زنان امت اسلام کیست ؟
رسول گرامى اسلام در این باره مى فرمایند:
افضل نساءامتى اصحبهن وجها و اقلهن مهرا .
برترین زنان امت من کسى است که چهره اش درخشان و مهریه اش کمتر باشد(108).
و حال آنکه در جامعه ما با نهادهاى مختلف که متاءسفانه روز به روز هم سیر صعودى دارد هزینه ازدواج و میزان مهریه همگام با توقعات سیرى ناپذیر رفته رفته سن ازدواج را بالا مى برد و از این امر مقدس غولى در ذهن جوانان ترسیم مى نماید و اگر به این معضل دامهاى نهاده در برابر سرمایه هاى امت اسلام و نسل جوان کشور را اضافه نمائیم بطور قطع احتمال خطرپذیرى جوانان بالاتر خواهد رفت امید است که سخنوران و هنرمندان و اهل قلم هر فردیکه به نوعى از نفوذ کلام خدادادى برخوردار هست در تبیین معضل مذکور و تشریح عواقب خطرناک آن بکوشند و در احیاى این ارزش اسلام عزیز سهیم باشند انشاءالله .
اینک براى آنکه خواننده عزیز میزان فاصله بوجود آمده بین ما و فرهنگ حاکم در عصر رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم را به آسانى تصور نمایند نمونه اى از ازدواجهاى آسان صدر اسلام ذکر مى شود: روزى پیامبر آمدند دیدند جویبر - که مسلمانى سیاهپوست ، فقیر و از اصحاب صفه بود و با چند نفر از فقیران در ایوان مسجد زندگى مى کرد سر به زانوان گذاشته و اندوهگین است . فرمودند جویبر زن مى خواهى ؟
عرض کرد یا رسول الله چه کسى به من زن مى دهد؟!
فرمودند: بلند شو برو در خانه زیادبن زبیر و بگو پیامبر گفت که فاطمه ات را به من بده .
پىنوشتها:
1-احقاق الحق ، ج 12 ص 429 - نورالابصار ط. العثمانیه بمصر ص 220.
2-احقاق الحق ج 12، ص 437.
3-احقاق الحق ج 12 ص 438، الفصول المهمة ص 256.
4-احقاق الحق ج 12 ص 439، - نورالبصار ص 220.
5-الفصول المهمة ص 255.
6-بحارالانوار 78 تص 358- تحف العقول ص 537.
7-بحارالانوار ج 1 ص 94.
8-ملحقات احقاق ج 12 ص 438.
9-سوره زمر آیه 53.
10-سوره حجر ایه 56.
11-سوره یوسف آیه 87.
12-معراج السعادة ص 138
13-ملحقات احقاق ج 12، ص 438.
14-احقاق الحق ، ج 12 ص 439.
15-غررالحکم .
16-بحارالانوار ج 77 ص 166.
17-اصول کافى ج 1، ص 46 باب حق العالم .
18-بحارالانوار ج 2 ص 34.
19-بحارالانوار ج 2 ص 37.
20-بحارالانوار ج 1 ص 225.
21-غرر الحکم .
22-اخلاق اسلامى محمد على سادات و بحارالانوار ج 2 ص 52.
23-بحارالانوار ج 2 ص 38.
24-بحارالانوار، ج 78 ص 189.
25-نهج البلاغه - شرقى ص 370 و ص 75
26-بحارالانوار ج 40 ص 325.
27-نهج البلاغه - شرقى ص 351.
28-بحارالانوار ج 73 ص 55.
29-نهج البلاغه شرقى ص 338.
30-بحارالانوار ج 2 ص 84.
31-نهج البلاغه - شرقى ص 377.
32-نهج البلاغه - شرقى ص 382.
33-نهج البلاغه - شرقى ص 203.
34-احقاق الحق ج 12 ص 439.
35-احقاق الحق ، ج 12 439.
36-ثلاثه ائمه - احمد مغنیه ص 74
37-ثلاثه ائمه - احمد مغنیه ص 74
38-احقاق الحق ج 12 ص 435.
39-احقاق الحق ج 12 ص 433.
40-ثلاثة ائمه - احمد مغنیه ص 75
41-ثلاثة ائمه - احمد مغنیه ص 75
42-انوارالبهیه ص 133.
43-نورالابصار - شیخ شبلنجى معروف به مؤمن ص 288.
44-نورالابصار - شیخ شبلنجى معروف به مؤمن ص 288.
45-احقاق الحق ج 12 ص 431، 430
46-الفصول المهمه ص 256.
47-بحارالانوار ج 1 ص 67.
48-بحارالانوار ج 75 ص 365، 364.
49-نورالابصار ص 220 - الفصول المهمة ص 255.
50-الفصول المهمه ص 256 نورالابصار ص 256.
51-الفصول المهمه ص 257.
52-نور الابصار ص 221 و الفصول المهمه ص 257.
53-الفصول المهمه ص 256 و نورالابصار ص 221.
54-ثلاثة ائمه - احمد مغنیه ص 75
55-ثلاثة ائمة - احمد مغنیه ص 72
56-ثلاثة ائمة - احمد مغنیه ص 72
57-خصال شیخ صدوق ص 148 حدیث180.
58-نورالابصار ص 288.
59-الفصول المهمه ص 257 و نورالابصار ص 221.
60-الفصول المهمه ص 254.
61-تحف العقول ص 535.
62-تحف العقول ، ص 535.
63-تحف العقول ، ص 535.
64-تحف العقول ص 536.
65-کشف الغمه ج 3، ص 192.
66-کشف الغمه ج 3 ص 193.
67-خطبه الصلوة نهج البلاغه شرعى ص 128.
68-نهج البلاغه شرقى ص 253.
69-نهج البلاغه شرقى ص 383.
70-سوه کهف آیه 7.
71-سوره صافات آیه 6.
72-سوره یونس آیه 24.
73-سوره حجرات آیه 7.
74-بحارالانوار ج 39 ص 298 و 297.
75-وسائل الشیعه ج 11 ص 198.
76-وافى ج 2 ص 66.
77-وافى ج 2 ص 65.
78-بحارالانوار ج 81 ص 194.
79-وسائل الشیعه ج 11، ص 217.
80-وسائل الشیعه ج 11 ص 216.
81-وسائل الشیعه ج 11 ص 216.
82-وسائل الشیعه ج 11 ص 219.
83-وسائل الشیعه ج 11 ص 233.
84-وسایل الشیعه ج 11 ص 219.
85-وسایل الشیعه ج 11 ص 161.
86-وسائل الشیعه ج 11 ص 212 و 212
87-وسائل الشیعه ج 11 ص 221.
88-سوره حشر آیه 9.
89-تفسیر نورالثقلین ج 5 ص 286.
90-غررالحکم .
91-غررالحکم .
92-غررالحکم .
93-وسائل الشیعه ج 21 ص 179، 175، 172
94-اصول کافى ج 3 ص 209.
95-اصول کافى ج 3 ص 207.
96-نهج البلاغه شرقى ص 371.
97-نهج البلاغه شرقى ص 488.
98-سوره بقره آیه 264.
99-عهدنامه مالک اشتر ص 265 نهج البلاغه شرقى .
100-سوره نساءآیه 103.
101-کشف الغمه ج 3 ص 194.
102-امالى مفید ص 329 حدیث آخر مجلس 38.
103-سوره بقره آیه 185.
104-فروع کافى ج 3 ص 282 - زندگى دوازده امام ص 456 - 455 از جلد.
105-فروع کافى ج 3 ص 313.
106-وسائل الشیعه ج 7 ص 51.
107-وسائل الشیعه ج 7 ص 3.
108-وسائل الشیعه ج 7 ص 26.
منبع:زندگانی امام جواد