در یک دسته بندی فراگیر، معارف قرآن کریم درباره اهل بیت علیهم السلام به دو گروه «فضایل و مناقب» و «حقوق» تقسیم می شوند. آیات گروه اول عهده دار معرفی ایشان در کلام الهی هستند و آیات گروه دوم با بیان حقوق آنها وظیف رعایت این حقوق را به عنوان تکلیفی واجب، متوجه مردم می گردانند. آی تطهیر (احزاب:33) نمونه ای از آیات فضایل است و آی مودت (شوری:23) که حق دوستی و ارادت ویژه نسبت به اهل بیت علیهم السلام را برای ایشان ثابت می کند. [1]
در بین آیات گروه دوم تعدادی از آیات بیانگر و اثبات کننده حقی برای اهل بیت علیهم السلام هستند به نام «حق ولایت». آیات ولایت (مائده:55-56) ، آیه عصمت که به آیه تبلیغ معروف است (مائده:67) و آیه اکمال (مائده:3) آیاتی هستند که با تحلیل درون متنی و نیز تحلیل برون متنی (استناد به روایات) «حق ولایت» را برای اهل بیت علیهم السلام ثابت می کنند.
از این آیات، آیه عصمت (تبلیغ) و آیه اکمال، آیاتی هستند که به شهادت روایات و اخبار رسیده، در روز غدیر خم بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شدند تا ایشان امر ولایت را برای همگان علنی سازد.
آیه عصمت
«یَا ایّها الرَّسول بَلِّغْ مَا أ نزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَه وَ اللَّه یَعْصِمکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا یهدِى الْقَوْمَ الْکَافِرِین» (مائده:67)
ای رسول! آنچه از پرودگارت بر تو نازل شده برسان و اگر چنین نکنی رسالت او را نرسانده ای و خدا تو را از مردم حفظ خواهد کرد؛ خدا گروه کافران را هدایت نمی کند.
قرآن پژوهان شیعی با استناد به مدارک و شواهد فراوان [2] ثابت می کنند که این آیه، ابلاغ رسمی و عمومی ولایت و رهبری امام علی علیه السلام است. اهل تسنن (به جز ابن تیمیه [3] و برخی همفکران او) نیز روایاتی را که در منابع آنان دربار ابلاغ ولایت حضرت علی علیه السلام است، انکار نمی کنند و حتی آن را یکی از موارد نزول آیه به شمار می آورند. [4]
آیه اکمال
«... الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَر وا مِنْ دینِک مْ فَلا تَخْشَوْه مْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْت لَک مْ دینَک مْ وَ أَتْمَمْت عَلَیْک مْ نِعْمَتی وَ رَضیت لَک م الْإِسْلامَ دیناً ...» (مائده:3)
آنچه در غدیر رخ داد اعلان، ابلاغ و اثبات حقی از حقوق اهل بیت علیهم السلام بود به نام ولایت به معنی اداره و تدبیر الهی امور دینی مسلمانان که در زمان حیات رسول خدا صلی الله علیه و آله از آنِ ایشان بود
امروز (از این لحظه) کسانی که کافر شدند از دین شما ناامید شدند؛ پس از آنان نترسید و از من بترسید. امروز (از این لحظه) دینتان را برای شما کامل و نعمتم را به شما تمام کردم و چنین اسلامی را به عنوان آیین شما پسندیم.
دربار این آیه دو پرسش مهم مطرح است: یکی چرایی نزول آن و دیگری مشخص کردن آن روزی که در آی شریفه از آن با واژ «الیوم» یاد شده است.
قرآن پژوهان شیعی علت نزول آیه اکمال را اعلان ولایت امام علی علیه السلام می دانند [5] و اما در این که مراد از «الیوم» چه روزی است تمام مفسران شیعه و سنی به پیروی از روایات، تنها دو قول را مطرح کرده اند: نزول آن در عرفه و نزول آن در غدیر خم. با بررسی تمام وجوهی که برای علت نزول این آیه و روز نزول آن ذکر کرده یا احتمال داده اند؛ روشن می شود که تمام این وجوه به جز علت نزول آیه دربار ولایت امام علی علیه السلام و نزول آن در غدیر، مخدوش است. [6]
غدیر، حق یا تکلیف
بنابراین آنچه در غدیر رخ داد اعلان، ابلاغ و اثبات حقی از حقوق اهل بیت علیهم السلام بود به نام ولایت به معنی اداره و تدبیر الهی امور دینی مسلمانان که در زمان حیات رسول خدا صلی الله علیه و آله از آنِ ایشان بود و در غدیر اعلام شد که بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله این حق به امیر مومنان علی علیه السلام واگذار شده و بعد از او این حق امامام منصوص و منصوب از سوی خدا هستند که صاحب این حق شده و عهده دار اداره و تدبیر امور دینی مسلمانان می گردند.
و چون اثبات یک «حق» برای کسی اثبات «وظیفه» ای به نام «رعایت آن از سوی دیگران» را به دنبال دارد با اثبات «حق ولایت» برای اهل بیت علیهم السلام بر تمام مسلمانان واجب می شود که به عنوان وظیفه، این حق را محترم شمرده، باور و رفتاری متناسب با آن داشته باشند.
اهمیت این حق و وظایفی که به واسط آن متوجه مسلمانان می شود سبب شده تا «ولایت» یکی از ستون های دین قلمداد شود. امام باقر علیه السلام فرمود: «ب نِیَ الْإِسْلَام عَلَى خَمْسٍ الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ ؛ اسلام بر پنج پایه استوار گشته است که عبارتند از: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت»؛ سپس در ارزش و اهمیت برتر ولایت نسبت به موارد دیگر فرمودند: «وَ لَمْ ی نَادَ بِشَیْ ءٍ مَا ن ودِیَ بِالْوَلَایَةِ یَوْمَ الْغَدِیرِ [7] ؛ آنگونه که مردم به تبعیت از ولایت در روز غدیر فراخوانده شدند به چیز دیگری فراخوان نشدند.»
ارزش والای ولایت در بین ارکان دین نسبت به سایر ارکان در روایات متعددی بیان شده است مانند این روایت که امام صادق علیه السلام در بیان لوازم دینداری فرمودند: «شَهَادَة أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه وَ أَنَّ م حَمَّداً رَس ول اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ إِقَام الصَّلَاةِ وَ إِیتَاء الزَّکَاةِ وَ حِجّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَ صَوْم شَهْرِ رَمَضَانَ ث مَّ سَکَتَ قَلِیلًا ث مَّ قَالَ وَ الْوَلَایَة مَرَّتَیْن [8]؛ لوازم دینداری عبارت است از : باور به یگانگی خداوند متعال و رسالت محمد ص از سوی او و نیز اقام نماز و پرداخت زکات، بجاآوردن حج و روز ماه رمضان؛ سپس حضرت قدری سکوت کرد و دو بار فرمود: ولایت، ولایت.»
چون اثبات یک «حق» برای کسی اثبات «وظیفه» ای به نام «رعایت آن از سوی دیگران» را به دنبال دارد با اثبات «حق ولایت» برای اهل بیت علیهم السلام بر تمام مسلمانان واجب می شود که به عنوان وظیفه، این حق را محترم شمرده، باور و رفتاری متناسب با آن داشته باشند
در روایتی دیگر از آن حضرت، ارزش و اهمیت پرداختن به این حق و رعایت آن از سوی مسلمانان اینگونه بازگو شده است: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ عَلَى خَلْقِهِ خَمْساً فَرَخَّصَ فِی أَرْبَعٍ وَ لَمْ ی رَخِّصْ فِی وَاحِدَةٍ [9]؛ خداوند متعال پنج مورد را بر مردم واجب کرده است که در چهار مورد آن، اجاز ترک گفتن و عمل نکردن را داده است؛ ولی در یک مورد آن، به هیچ عنوان اجاز ترک و تعطیلی نداده است.»
مرحوم فیض کاشانی در شرح این روایت می نویسد: شاید اجاز ترک در مورد نماز، نسبت به کسی است که امکان وضو، غسل و تیمم ندارد؛ در مورد زکات، نسبت به کسی است که مال او به حد نصاب پرداخت زکات نرسیده است؛ در مورد حج، نسبت به کسی است که استطاعت سفر حج را ندارد و در مورد روزه، نسبت به کسی است که توانایی روزه گرفتن را ندارد.[10]
مهمترین ستون دین
ولایت از حقوقی است که خداوند متعال آن را برای اهل بیت علیهم السلام قرار داد و خبرش را در روز غدیر به شکل رسمی و عمومی، علنی ساخت و آن را به شکل سندی قرآنی در کتاب خود جا داد. ولایت مهمترین ستونی است که دین اسلام بر آن استوار گشته است برای همین باور به آن و عمل بر اساس آن مهمترین وظیفه ای است که به عنوان تکلیف متوجه هر مسلمان است.
پی نوشت:
1. برای آشنایی با این آیات و مطالعه بیشتر ر.ک به کتاب «تفسیر موضوعی قرآن کریم ? آموزه هایی از فضایل و حقوق اهل بیت علیهم السلام در قرآن» ، دکتر فتح الله نجارزادگان
2. کافی ج1 ص289، امالی صدوق(ره) ص400، تهذیب الاحکام ج3 ص144، احتجاج ج1 ص66-86
3. منهاج السنة ج2 ص9
4. مفاتیح الغیب ج12 ص50، الکشف و البیان ج4 ص92، شواهد التنزیل، ج1 ص250، اسباب النزول ص204 و ....
5. رسائل الشریف المرتضی ج4 ص130، روض الجنان ج2 ص79-99، منهاج الکرامة ص118، المیزان ج5 ص167-182 و ...
6. ر.ک به المیزان ج5 ص173
7. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج 2، ص: 21
8. همان ص: 22
9. همان
10. الوافی، ج 4، ص: 89