سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهترین همدم، دانش است . [امام علی علیه السلام]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» خبرهاى غیبى پیامبران و امیرالمؤمنین‏

 

 

 

شیخ بهائى در کتاب اربعین ص 133 حدیث 18 از رسول خدا روایت مى کند که آن حضرت فرمود: زمانى بر مردم بیاید که براى صاحب دینى دینش سالم نماند مگر آن که از سر کوهى به سر کوه دیگر فرار کند و از سوراخى به سوراخى، مانند روباه که بچه‏هایش را با خود برداشته به جائى مى برد بگریزد، گفتند چنین زمانى کى خواهد آمد؟ فرمود: هنگامى که مرد به معیشتش و ابزار زندگى‏اش جز به وسیله معصیت خدا نرسد، پس در آن زمان است که ترک ازدواج و عزب زیستن حلال خواهد بود، گفتند: شما ما را به ازدواج فرمان مى دادید فرمود آرى ولى هنگامى که آن روزگار پیش آید هلاک و نابودى دین و ارزش‏هاى اخلاقى مردان به دست پدران و مادرانشن خواهد بود، و اگر پدر و مادر در میان نباشند به دست همسر و فرزندانش انجام مى گیرد، و اگر همسر و فرزند نداشته باشد به دست خویشان و همسایگانش خواهد بود، گفتند این هلاکت چگونه اتفاق مى افتد؟ فرمود: او را به تنگى معیشت و مضیقه در زندگى سرزنش نموده و نهایتاً به امور مادى طاقت فرسا وادارش میکنند تا این که تن به کارهائى دهد که آن کارها هلاکش نمایند.

آیا در روزگار فعلى چنین اتفاقى که پیامبر از آن خبر داده به وقوع نپیوسته؟ آیا بسیارى از مردان براى فرار از سرزنش دیگران، خود را به حرام‏هاى مالى و عملى آلوده نمیکنند؟!

و نیز از آن حضرت روایت شده که فرموده:

زود است بر امت من زمانى برسد که از عالمان دین چون فرار گوسپند از گرگ فرار کنند، چون این برنامه پیش آید خدا آنان را به سه چیز مبتلا کند:

اول: برکت را از اموالشان بردارد.

دوم: حکومت ستمکارى را بر آنان چیره سازد.

سوم: از دنیا بیایمان به آخرت وارد شوند! «1»

از رسول الهى روایت شده:

«ستکون علیکم ائمة یملکون ارزاقکم، یحدثونکم فیکذبونکم، و یعملون فیسیئون العمل، لایرضون فیکم حتى تحسنّوا قبیحهم، و تصدقوا کذبهم فاعطوهم الحق مارضوا به فاذا تجاوزو افمن قتل على ذلک فهو شهید:» «2»

در آینده رهبرانى بر شما حکومت میکنند که روزى‏هایتان را تصرف میکنند و در مالکیت خود قرار مى دهند، با شما در امورتان سخن به دروغ مى گویند، بد عمل میکنند، از شما خوشنود نشوند تا کارهاى بدشان را نیک بدانید و دروغشان را تصدیق نمائید، پس زمانى که به حق گردن نهند شما نیز حقشان را عطا کنید، ولى اگر تجاوز نمودند هر که براى پیش گیرى از تجاوزشان کشته شود شهید است.

آیا اکثر حکومت‏هاى گذشته که پس از پیامبر بر امت مسلط بودند، و اغلب حکومت‏هاى این روزگار به صورتى که پیامبر خبر داده‏اند نیستند؟

آیا گفتار پیامبر که خبر از آینده امت بوده از اخبار غیبى و از معجزات رسول خدا نیست؟

امیرالمؤمنین (ع) در روایتى از آینده بعد از خودش چنین خبر مى دهد:

بر مردم زمانى برسد که کارشان در امر فحشا اوج گیرد و آن را پیشه خود قرار دهند، حرمت ارزش‏ها در آن روزگار پایمال گردد، و زنا علنى شود، خوردن مال و ثروت ایتام را به ناحق حلال شمارند، و ربا خوارى نمایند، کم فروشى در کالا و متاع بر آنان حاکم گردد، و مسکرات را با تغییر اسم بر خود حلال کنند، رشوه حرام را با نام هدیه قبول نمایند، و به اسم امانت خیانت ورزند، مردان شبیه زنان، و زنان به شکل مردان درآیند، حدود نماز را سبک انگارند، و براى غیرخدا به حج روند، هلال شب اول ماه خود را دوشبه نشان دهد و گاهى هم از دید مردم مخفى گردد به طورى که اول ماه رمضان به عنوان این که اول ما نیست روزه نگیرند و آخر آن را که روز عید است روزه دار باشند در این هنگام بترسید، بترسید که مبادا خدا فرصت توبه را از شما سلب کند، زیرا پس از وقوع این امور مرگ‏ها به سرعت و شتاب گریبان مردم را بگیرد، تا جائى که مردم به ناگهان بمیرند به صورتى که صبح سالم باشند، و شب دفنشان کرده باشند، یا شب زنده باشد، و صبح مرده، پس زمانى که روزگار اینگونه باشد واجب است پیش از آن که بلا فرا رسد وصیت را مقدم بدارید «3»

 

خبرهاى غیبى حضرت موسى بن جعفر

از عبدالله بن سنان روایت شده که براى هارون الرشید لباس‏هاى قمیتى و با ارزش آوردند و او همه آنها را به وزیرش على بن یقطین بخشید و از میان آن لباس‏ها لباسى روباز از پوست خز و طلاباف بود که به لباس شاهان شباهت داشت.

على بن یقطین که از شیعیان مخلص موسى بن جعفر بود همه آن لباس‏ها را به انضمام اموالى بسیار براى آن حضرت فرستاد، امام آن لباس روباز گران قیمت‏ را که دراعه مى گفتند توسط شخصى امین و راز نگاهدار براى على بن یقطین فرستاد، على بن یقطین از پس فرستادن دراعه به شک افتادو سبب برگردانده شدن آن را ندانست، حضرت به او نامهاى نوشتند و تذکر دادند دراعه را حفظ کن و از منزل بیرون نبر زیرا زمانى به آن نیازمند خواهى شد، او هم پس از نامه امام به حفظ لباس همت گماشت.

على بن یقطین پس از مدتى بر یکى از خادمان خود خشم گرفت و او را از خدمت معزول نموده از دستگاه خود بیرون راند، آن خدمتکار نزد هارون به بدگوئى از على بن یقطین پرداخت، و از او سخن چینى و سعایت کرد و گفت: على بن یقطین عقیده مند به امامت موسى بن جعفر است و خمس درآمد خود را همه ساله براى او مى فرستد و در فلان روز دراعه پر قیمت تو را براى امام خود فرستاد!

هارون فوق العاده خشمگین شد و گفت باید این مسئله را روشن سازم، چنانچه وزیر من شیعى و با دشمن من در ارتباط باشد او را به عقوبت سختى مبتلا کنم، در همان وقت دنبال على بن یقطین فرستاد، هنگامى که به دربار آمد گفت: آن دراعهاى را که به تو بخشیدم چه کردى؟ على بن یقطین گفت در خانه است و آن را در پارچهاى پیچیدهام و هر صبح و شام پارچه را باز کرده و به آن نظر مى کنم و از باب تبرک آن را مى بوسم، هارون گفت هم اکنون آن را نزد من بیاور.

على بن یقطین یکى از خادمان خود را فرستاد و گفت وارد فلان اطاق شود و دراعهاى پیچیده در پارچه در فلان صندوق است فوراً آن را بیاور، غلام رفت و دراعه را آورد، هارون هنگامى که دراعه را در پارچه و عطرآلود دید خشمش فرو نشست و گفت: آن را به منزل خود برگردان، من دیگر سخن کسى را درباره تو مى پذیرم، سپس جایزه فراوانى به او داد و دستور داد غلام سخن چین را هزار تازیانه بزنند و بیش از پانصد تازیانه به او نزده بودند که از دنیا رفت. «4»

 

میثم تمّار و خبر از آینده‏

سالى که حضرت حسین (ع) از مدینه عازم مکه و از مکه به کربلا رهسپار شد، میثم در همان سال به مکّه مشرف گشت.

میثم همان سال خدمت ام سلمه همسر بزرگوار پیامبر رسید، ام سلمه پرسید کیستى؟ گفت: میثم تمارم سلمه گفت: به خدا سوگند بسیار شنیدم که رسول خدا در دل شبهاى تاریک از تو یاد مى کرد و تو را به امیرالمؤمنین سفارش مى نمود.

میثم جویاى حال حضرت حسین شد، ام سلمه گفت: به یکى از باغستان‏هاى خود رفته، میثم گفت هنگامى که بازگشت سلام مرا به او ابلاغ کن و به آن حضرت بگو در آینده نزدیک در پیشگاه خدا یکدیگر را دیدار خواهیم کرد.

ام سلمه مقدارى عطر از کنیز خود خواست و به او گفت محاسن میثم را خشبو کن، میثم گفت: تو صورت مرا خوشبو کردى، ولى طولى نخواهد کشید که همین محاسن در راه دوستى شما اهل بیت به خون آغشته مى شود، ام سلمه گفت: حضرت حسین تو را بسیار یاد مى کند.

میثم گفت: من هم همواره یاد اویم ولى پون شتاب دارم نمى توانم توقف کنم، من و آن حضرت را کارى در پیش است که به آن خواهیم رسید، در این هنگام از نزد ام سلمه خارج شد، در بیرون سراى مشاهده کرد ابن عباس روى زمین نشسته گفت: اى پسر عباس از تفسیر قرآن هرچه مى خواهى از من بپرس، من قرآن را نزد امیرالمؤمنین فرا گرفته ام و تأویل آیاتش را از او شنیده ام، ابن عباس دوات و صفحهاى را خواست، سپس از میثم مى پرسید و مى نوشت تا آن که گفت: اى پسر عباس حال تو چگونه خواهد بود هنگامى که ببینى مرا با نه نفر دیگر به دار آویخته باشند، ابن عباس پس از شنیدن این سخن صفحه را پاره کرد و گفت: تو جادوگرى و اهل کهانت و سحرى، میثم گفت صفحه را پاره نکن اگر آنچه گفتم دروغ از آب درآمد آنگاه پاره کن. «5»

 

خبر دادن پیامبر از راز میان دو نفر از دشمنان‏

وهب بن عمیر با صفوان بن امیه در حجره نشسته بودند، وهب که از دشمنان پیامبر بود به صفوان که هم کیش و هم عقیده‏اش بود گفت:

«لولا عیالى و دَین على لاحببت ان اکون انا الذى اقتل محمداً لنفسى:»

اگر مسئولیت عیالم را نداشتم و دینى که بر عهده دارم دوست داشتم با دست خود پیامبر را مى کشتم و شما را از بند تبلیغات او نجات مى دادم.

صفوان گفت: با چه نقشهاى این کار را عملى مى کنى و چگونه دست به اقدام مى زنى؟ پاسخ داد من مردى شجاع و دلاورم، او رامى فریبم و سپس ضربهاى به او مى زنم آنگاه بگونهاى فرار مى کنم که هیچ کس مرا نیابد.

صفوان گفت: نگهدارى از عیالت با من و ادا کردن قرضت بر عهده من، هان برخیز و دنبال این کار برو تا ببینم درچنته ادعایت چه دارى؟

وهب شمشیر خود را تیز کرد و سمّ کشنه بیالود و به قصد مدینه از مکه خارج شد.

هنگامى که وارد مدینه شد عمر بن خطاب از دیدن حالت و وضع او اندیشناک گشته به اهل ایمان و یاران پیامبر گفت: وهب بن عمیر به مدینه آمده، از وضع او دلم به شک و تردید افتاده، من او را مردى غدّار مى بینم، اطراف پیامبر را خالى مگذارید که مبادا آسیبى به آن حضرت رسد.

پیامبر میان اصحاب نشسته بود که وهب وارد شد و به رسم جاهلیت گفت: انعم صباحا یا محمد!

حضرت فرمود:

«قد ابدلنا خیراً منها- السلام- ما اقدمک»

خدا به جاى این جمله بهتر از آن را که سلام است به ما عنایت کرده، چه سبب شد به مدینه آمده اى؟ گفت: آمده ام تا اسیران را از شما بخرم و آزاد نمایم، حضرت فرمود، شمشیرى که در میان دارى چیست؟ گفت: اى محمد روز بدر نیز آن را همراه داشتم و ما را از آن پیروزى ظفر است، حضرت فرمود:

«فما شیئى قلت لصفوان و انتما فى الحُجر:»

تو با صفوان هنگامى که در حجره بودید چه قراى گذاشتى و چه امرى را بر عهده گرفتى؟!

وهب گفت: آه من چه گفتم؟ حضرت گفتار خود را تکرار کرد وهب گفت:

«قد کنت تخبرنا بخبر اهل السماء فنکذبک فاراک تحدثنا بخبر اهل الارض! اشهد ان لا اله الا الله و انک رسول الله:»

تو ما را از ملکوت عالم خبر مى دادى ما تو را تکذیب مى کردیم اکنون مى بینم از اسرار ما زمینیان خبر مى دهى معلوم است که در نبوّتت راستگویى من به وحدانیت خدا و رسالت تو شهادت مى دهم و ایمان مى آورم.

آنگاه به رسول خدا گفت عمامه خود را از باب تبرک به من ببخش حضرت عمامه خود را به او بخشید، سپس راهى مکه شد. «6»

در هر صورت وقتى پیامبران و اولیاء الهى به خاطر ایمان و تقواى بینظیرشان به توفیق حق و به اذن رب از اسرار و امور غیبى آگاه باشند، بر حضرت حق که خالق آنهاست و علم و آگاهى‏اش بینهایت و نسبت به ظاهر و با طن هستى و همه موجوداتش فراگیر است همه چیز روشن و معلوم و براى او غیب و سرّ و رازى وجود ندارد و برخلاف عقیده باطن و سخیف یهود آنچه را انسان پنهان مى دارد و آشکار مى کند مى داند و بر دقائق امور آگاهى کامل دارد.

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- جامع الاخبار 130.

(2)- نهج الفصاحه 50، حدیث 207.

(3)- بحار، ج 69، ص 303.

(4)- اعلام الورى.

(5)- منتهى الآمال، ج 1، ص 217.

(6)- کشف الاسرار میبدى، ج 1، ص 242.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 94/7/27 :: ساعت 11:35 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرنجان و مرنج
عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 879
>> بازدید دیروز: 309
>> مجموع بازدیدها: 1355888
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
کنج دل🩶
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
دانشجو
(( همیشه با تو ))
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب