برای بسیاری از انسانها که یگانگی خداوند را باور ندارند و یا خداوند را انکار میکنند، باید دلایل و استدلالهای فراوانی اقامه کرد تا بتوانند به یگانگی پروردگار ایمان بیاورند. امّا گروهی از مردم گاهی با مشاهده یک انسان کامل، به یگانگی پروردگار پیمیبرند و نیاز به اقامه استدلالهای محکم عقلی ندارند. امام حسین (ع) به عنوان مصداق بارز انسان کامل با گفتار و رفتار خود، مردم را به توحید دعوت میکرد. وقتی حضرت میفرمود: «یا ربّ»، انسانهای زیادی به وحدانیّت پروردگار پیمیبرند؛ زیرا گفتار ایشان از قلب الهی نشأت میگیرد و گفتاری که از قلب الهی برخیزد، بر دل انسانهای بیدار مینشیند و در همان لحظه یکتاپرست و موحّد میشوند.
امّا کوفیان قدر این گوهر گرانبها را ندانستند؛ به جای آنکه به قلب یزید یورش ببرند، به قلب الهی آن حضرت حمله برده و آن را هدف آماج تیرهای خود قرار دادند. این قلب، همان قلبی است که به مقام یقین رسیده بود: «و أطعت الله و رسوله حتّی أتاک الیقین؛ اطاعت خدا و رسولش را نمودی تا اینکه به مقام یقین رسیدی!»[1]
امام حسین (ع) در صحنه کربلا، با جانفشانی و دعوت به حق و استقامت در مسیر حق موجب احیای دوبارة توحید و معارف ناب اسلام که توسط بنی امیّه از میان رفته بود، شدند و با خون خود، درخت توحید را بارور کردند.
در زیارت عرشی عاشورا امام حسین (ع) به لقب «ثار الله» ملقّب شده است.[2] حضرت، خون خداست و خود خدا نیز حفاظت از تشکیلات آن حضرت را تضمین کرده است.
اگر تمام شیعیان اقامه عزا و گریة بر سیّدالشهداء (ع) را رها کنند، هیچ لطمهای بر دستگاه عظیم آن حضرت وارد نمیشود؛ زیرا خداوند حکیم، هرگز اجازة خاموشی یا تحریف این دستگاه را به کسی نمیدهد. در صورت رها کردن عزای حسینی، تنها خود افراد متحمل خسارت شده و در روز قیامت مأیوس و سرافکنده و شقاوتمند میشوند.
بر اساس پارهای از متون روایی، امام حسین (ع) ذکر خداست[3] که خداوند آن را برای انسانها نازل کرده است:
(إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ)[4] ؛ همانا ما خودمان قرآن را نازل نمودیم.
در کتب تفسیری واژة (الذِّکْرَ)را به قرآن کریم تفسیر نمودند؛[5] امّا از آن جایی که حضرت سیّدالشهدا (ع) و دیگر معصومان: قرآن ناطق بوده و مفسّر حقیقی قرآن هستند، میتوان واژة(الذِّکْرَ) را نیز به ایشان نسبت داد.[6] خداوند متعال در ادامة آیه فوق به حفاظت از قرآن صامت و ناطق اشاره نموده و میفرماید:
(وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ)[7]
صیانت و حفظ دستگاه حضرت سیّدالشهداء (ع) و گریة بر مصائب آن حضرت، برعهدة خداوند است. او ضامن بیهمتایی است که همه چشمها و قلوب در اختیار اوست. اگر انسان برای حضرت اشک میریزد، به خاطر ارادة پروردگار است، نه ارادة خودش. او «مقلّب القلوب»[8] بوده و تحوّل قلوب در اختیار اوست.
پی نوشت ها:
[1]. بحارالأنوار: 98/200.
[2]. کلیات مفاتیح الجنان: زیارت عاشورا؛ «السلام علیک یا ثار الله و ابن ثاره»
[3] . تفسیر نورالثقلین 3/4، حدیث12.
[4]. حجر(15):9؛ همانا ما قرآن را نازل کردیم،
[5]. المیزان:1/62.
[6]. تفسیر نور الثقلین:3/ 4، حدیث 12: «فی کتاب المناقب لابن شهر آشوب بعد أن ذکر قوله تعالى:?فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ? ثم قوله تعالى: ?إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ?: تفسیر یوسف القطان و وکیع بن الجراح و اسمعیل السری و سفیان الثوری أنه قال الحارث: سألت أمیر المؤمنین7عن هذه؟ قال: و الله انا لنحن أهل الذکر، نحن أهل العلم، نحن معدن التأویل و التنزیل.»
[7]. حجر(15):9؛ و یقیناً ما نگهبان آن [از تحریف و زوال] هستیم.
[8]. در کتاب المحجة البیضاء:6/82، چنین آمده است: «و کان کثیراً مّا یقول9:یا مقلّب القلوب ثبّت قلبی على دینک.»