»» نقش نماز در شخصیت جوانان 9
نماز موجب گشایش مشکلات دنیا
هیچ یک از اعمال عبادى و امور دینى در حیات و زندگى انسان بى تأثیر نیستند بلکه هر یک از آنها در حد خود مؤثر واقع مى شوند و میزان تأثیر
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مستدرک الوسائل، ج1 ص170.
2 ـ کلمه مأدبة اگر به ضم باء خوانده شود به معناى ادبستان است و اگر به فتح باء باشد به معناى سفره مى باشد.
آنها بنابر اهمیتى است که شارع براى آنها درنظر گرفته است.
در باب تأثیر نماز آثار زیادى را برشمرده اند که یکى از آنها حل مشکلات دنیوى است یعنى نماز مىتواند بسیارىاز معضلات و مشکلات نمازگزار را در زندگى مادى اش از بین ببرد و آنها را از سر راه او بردارد.
این مطلب در زندگى بوعلى سینا معروف است که مى گفت هر گاه براى من در مسائل علمى مشکلى پیش مىآمد و توانایى حلّ آن را در خود نمىدیدم به مسجد جامع شهر رفته و دو رکعت نماز مىخواندم و مشکل من حل مى شد. این سیره همه علماى دین از سابق بوده و هست و منشأ روائى هم بر این سیره علماء وجود دارد. چون در روایات به تواتر رسیده است که انبیاء و اولیاء الله در رفع هر مشکلى و دفع هر دشمنى به نماز متمسّک مى شدند. پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) در اوقات فشار زندگى و تنگى و سختى معیشت، اهل بیت خود را به نماز توصیه مى کردند.
در پندها و نصایح حضرت عیسى بن مریم وارد شده است که به حواریّون خود مى فرمود:
«اى یاران من به حق به شما مىگویم: هیچ چیزى از عبادات و نیکى ها در رسیدن و توفیق یافتن به شرف و منزلت آخرت، و هیچ یاور و ناصرى بر مشکلات و سختى هاى دنیا بهتر و بالاتر از نماز دائمى نیست. و چیزى نزدیکتر به خداى مهربان از نماز نیست. پس همیشه نماز را اقامه کنید و زیاد نماز بخوانید و هر عمل شایسته اى انسان را به خدا نزدیک مى کند امّا
نماز به خدا نزدیکتر است و اثرش بیشتر مى باشد»(1).
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ تحف العقول، ص508.
در کتاب مکارم الاخلاق از ابى عبیده حذاء روایت شده که گوید با امام باقر(علیه السلام) همراه بودم که مرکب من گم شد. امام(علیه السلام) فرمود: «دو رکعت نماز بگذار و بعد بگو: خداوند تو که گمشده را باز مى گردانى و از گمراهى به هدایت مى آورى گمشده ام را به من بازگردان که آن از احسان و بخشش توست. بعد امام(علیه السلام) فرمود: اى ابا عبیده پیش آى و سوار شو با حضرت سوار شدم همچنان که راه را مى پیمودیم در مسیر ما یک سیاهى به چشم خورد امام فرمود: این شتر توست چون دقت کردم دریافتم که شتر من است»(1).
و نیز از امام باقر(علیه السلام) در روایتى دیگر چنین آمده است که فرموده اند: «همانا مَثَل نماز براى نمازگزار، مثل مردى است که بر سلطانى وارد گردد و اظهار حاجت کند پس آن شخص سلطان، ساکت و آماده استماع و شنیدن سخنان صاحب حاجت گردد تا اینکه از درخواستش فارغ شود همچنین است نمازگزار مسلمان تا هنگامى که به نماز ایستاده خداوند نظر رحمتش را از او قطع نخواهد کرد و انوار الهى شامل حال اوست تا وقتى که از نمازش فارغ گردد»(2).
پس نماز مى تواند چنان قدرتى را در نمازگزار ایجاد کند که او بر همه معضلات و سختى هاى زندگى فائق آید و با آنها دست و پنجه نرم کند لذا با وجود همین اثر در نماز است که مشاهده مىشود انسانهاى اهل نماز چون کوه در مقابل مصائب و سختى ها مقاومت مى کنند و هیچ باد تندى
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مکارم الاخلاق، ص259.
2 ـ بحار الانوار، ج82 ص231.
آنها را به حرکت در نمى آورد.
امّا در مقابل افراد بى نماز تحمل کمترین سختى ها را در زندگى ندارند و مشکلات زندگى آنها را به هر سمتى که بخواهد سوق مى دهد. و اندوه و غم تمام وجودشان را فرا مى گیرد. امام صادق(علیه السلام)مى فرمایند:
«چه مانعى دارد که چون یکى از شما غم و اندوهى از غمهاى دنیا بر او درآمد وضو بگیرد و به مسجد برود و دو رکعت نماز بخواند و براى رفع اندوه خود، خدا را بخواند مگر نشنیده اى که خدا مى فرماید:
«واستعینوا بالصبر والصلاة»(1).
13 ـ نماز باعث بخشش گناهان
یکى از آثار و برکات نماز واقعى این است که گناهان انسان را مىزداید و موجب عفو و بخشش قرار مى دهد گویى که نماز وسیله اى است براى نمازگزار که نزد بارگاه الهى از صاحبش شفاعت مىکند و بهتر بگوئیم که نماز اکسیرى است که هرگاه بر چیزى تماس حاصل کند بر ارزش آن مىافزاید. نماز تاریکى را از قلب نمازگزار خارج و نورانیت در باطن او ایجاد مى کند. از امام صادق(علیه السلام) منقول است که: «کسى که دو رکعت نماز بخواند و بداند که در نماز چه مى گوید و بعد از اتمام هر نماز گناهى بین او و خداوند باشد خدا او را مى بخشد»(2).
و از رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) حدیث شده که فرمودند: «هر گاه به
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مجمع البیان، ج1 ص100.
2 ـ بحار الانوار، ج84 ص240.
نماز ایستاده اى و توجه کردى و فاتحه الکتاب را قرائت کردى و در حد امکان سوره هاى کوچک یا بزرگ قرآن را خواندى پس رکوع و سجود تمام انجام دادى آنگاه تشهد و سلام دادى اثر این نماز تو آمرزش تمامى گناهانت مى باشد که در مابین دو نمازى مى باشد آن نمازى که قبلاً بجا آوردى و نمازى که بعداً خواندى. پس آنچه از نماز عاید تو مى گردد همانا آمرزش کلیه گناهانت مى باشد»(1).
و نیز در روایتى از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) نماز پنجگانه به نهر آبى تشبیه شده است که روزانه پنج بار انسان خود را در آن نهر شستشو مى دهد. براى چنین انسانى هیچ گناهى باقى نمىماند مگر گناهان مهلک مثل انکار رسالت پیامبران و انکار امامت و یا ظلم و ستم به برادران دینى»(2).
بنابر این بر ما که از معاصى و گناهان مبرّا نبوده بلکه آلوده به انواع معصیتها مى باشیم فرض است که این آلودگى را در خود پاک سازیم و نماز بهترین وسیله براى پاکسازى آلودگى هاى درونى انسانهاست.
14 ـ نماز عامل نجات از عذاب الهى
دنیاى مادى که ما در آن زندگى مى کنیم گذر گاهى بیش نیست و انسان براى هدفى ابدى و غرضى جاودانه خلق شده است. دنیا محلّ کاشت و آخرت جاى برداشت است. تمام تلاش و همت انسان عاقل در این امر خلاصه مى شود که خود را به کمالات نفسانى رسانده تا در زندگى
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بحار الانوار، ج82 ص205.
2 ـ بحار الانوار، ج82 ص219.
اخروى از تنعمات الهى که همان آثار و نتایج اعمال دنیوى اوست برخوردار گردد. در این دنیا که حیات موقّت ما در آن تقدیر و تعیین شده اگر با اعمال حسنه همراه باشد در آخرت رضوان الهى را بدنبال دارد و اگر با اعمال سیئه همراه باشد عذاب الهى را.
آنچه که مىتواند موجب نجات و رهایى انسان از عذاب و خشم الهى گردد و او را از جهنّم دور ساخته و وارد جنّت نماید نماز است. چنانچه پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمودهاند: نّجوا انفسکم اعملوا وخیرُ اعمالکم الصلاة.
«خودتان را از عذاب الهى نجات دهید و عمل کنید که بهترین اعمال شما نماز است»(1).
نماز بهترین توشه اخروى است و بهترین وسیله براى رساندن بندهبه درجات عالى و موجب تحریم آتش است. چگونه ممکن است که جسم و قلب انسانى هماهنگ در مقابل پروردگارش تعظیم نماید و خدا آن بدن را در قیامت در آتش قهر خود بسوزاند؟ چنین چیزى ممکن نیست چنانچه امام باقر(علیه السلام) فرمودهاند: «هیچ مؤمنى نیست که در وقت نماز در حال سجود و یا رکوع یا قیام باشد مگر اینکه خدا جسمش را بر آتش حرام کرده است»(2).
عبد الرحمن بن سمره مىگوید. روزى محضر پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) بودم حضرت فرمودند من دیشب عجایبى دیدم عرض کردم یا رسول الله(صلى الله علیه وآله وسلم)جان و اهل و اولاد ما فداى تو باد براى ما بیان بفرمائید چه دیدید؟
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مستدرک الوسائل، ج1 ص175.
2 ـ جامع احادیث الشیعه، ج4 ص27.
حضرت فرمودند: دیدم مردى از امّت مرا که ملائکه عذاب او را محاصره کرده بودند در این حال نمازش آمد و مانع از عذابش شد»(1).
در روایتى طولانى پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) چنین فرمودند: «اى فرزندان آدم آتشى را که با دست خود برافروختهاید خاموش کنید پس برمىخیزند و وضو مىگیرند بعد از آن گناهان و معاصىشان ساقط مىشود آن هنگام که نماز مىخوانند هر چه از زشتىها که در ما بین دو نماز مرتکب شدهاند بخشوده مىشود. مجدداً در ما بین دو نماز آتش مىافروزند. همین که هنگام نماز ظهر فرا رسد منادى حق ندا دردهد که اى انسانها برخیزید و آتشى را که براى سوزاندن خویش برافروختهاید خاموش کنید پس برمىخیزند و وضو مىگیرند و نماز به جا مىآورند آنگاه هر چه که در ما بین دو نماز مرتکب شده بودند بخشوده مى شود. و هرگاه وقت نماز عصر فرارسد چنین است که در نماز ظهر گذشت و با فرارسیدن وقت نماز مغرب واقامه آن معصیتهاى قبل از مغرب او آمرزیده مىشود پس مى خوابند در حالیکه آمرزیده شده اند و چیزى از گناهان بر آنان نیست بعد از آن گروهى در راه خیر سیر مى کنند و گروهى در راه شر»(2).
و خلاصه اینکه: «نماز بنده خدا در محشر تاجى است بر سر او. و موجب نورانیت صورتش، لباس براى بدن وى و ساتر و حایل بین او و آتش جهنّم است»(3).
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مستدرک الوسائل، ج1 ص83.
2 ـ بحار الانوار، ج82 ص224.
3 ـ بحار الانوار، ج82 ص231.
15 ـ نماز بازدارنده زشتى ها
اینکه نماز آدمى را از فحشا و زشتى ها دور مى سازد تردیدى نیست چون که این صریح کلام الهى است امّا نماز چقدر در این دورى مؤثر مى باشد باید گفت که میزان دورى نمازگزار از زشتى ها به اندازه درک او از نماز است نه به مقدار زیادى ظاهر آن. یعنى هر چه درک نمازگزار از نماز بیشتر باشد فاصله دورى او بیشتر است. چنانچه امام صادق(علیه السلام)فرموده اند: «آگاه باشید همانا نماز حاجز و حائلى است از طرف خداوند در روى زمین پس آن کسى که دوست دارد بداند که چقدر از منافع نمازش را درک کرده و بهره برده است دقت کند و بنگرد که اگر نمازش حاجز و حائل بین او و فواحش و منکرات است پس از منافع نماز به قدرى که از گناه و فواحش دورى کرده درک نموده و استفاده کرده است. اگر کسى مى خواهد بداند چه قدر مقام نزد خدا دارد نگاه کند ببیند خداوند متعال نزد او چه قدر مقام دارد و کسى که عملى را انجام داده پس به دقت به عملش بنگرد اگر آن عمل شایسته و نیکو و خالص بود پس او را ادامه دهد. و اگر عمل بدو زشتى بود دیگر تکرار نکند و از آن اعمال به شدّت اجتناب کند. که اگر چنین کند به راستى که خداوند به زیاد کردن روزیش و برآوردن حاجتش سزاوارتر است. کسى که در خلوت مرتکب گناهى مى شود پس باید در خلوت حسنه وکار شایسته اى نیز انجام دهد و چنانچه کسى در میان انظار گناه کرد پس باید آشکار کار نیکى را انجام دهد»(1).
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بحار الانوار، ج78 ص199.
16 ـ عنایت الهى به نمازگزار
در نظام هستى مخلوقات طورى آفریده شده اند که در همه آنات لحظات زندگى محتاج به خالق خویشند و عنایات الهى همیشه بر مخلوقات خود سارى و جارى است و لیکن عنایت الهى بر دو قسم است که یک قسم آن عنایت عام است که همه بندگان اعم از مؤمن و کافر را شامل مى شود و قسم دیگر عنایت خاص است که مختص گروه خاصى از بندگان است که آن گروه خاص کسانى هستند که اهل نمازند. انسانهاى اهل نماز از رحمت رحیمیه و خاصه الهى برخوردارند و خداوند نظر ویژه به آنها دارد چنانچه در کلام وحى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) چنین روایت شد که:
اِذا قام العبدُ المؤمنُ فى صلاته نظر الله ـ عزّ وجلّ ـ الیه. «وقتى که بنده مؤمن به نماز مى ایستد خداوند سبحان به او نظر مىکند»(1).
که این همان نظر و توجه خاص الهى را گویند. چون نظر عام خداوند هرگز از هیچ بنده اى قطع نمى شود. و همچنین در روایت وارد شده است که خداوند فرشتگان خاصى را مأمور مى سازد که در حق انسان نمازگزار دعا کنند و از خداوند طلب آمرزش براى او نمایند. پس توجهى که خداوند بر اهل نماز دارد آن توجه خاص را نسب به دیگر بندگان ندارد. چون که او نسبت به خدایش توجه خاص دارد.
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ وسائل الشیعه، ج3 ص21.
17 ـ آثار نماز در عالم قبر
زمانى که حیات آدمى در این دنیا خاتمه یابد و صفحه زندگى مادى او بسته گردد وارد عالمى بسیار تنگ و تاریک مى شود که نه نورى است و نه مونسى، نه همدهى و نه کمک کارى. او در آنجا تنهاى تنهاست. اطراف او را تاریکى محض فراگرفته و وحشت قبر سراسر وجودش را پوشانده است. تمام خواسته اش این است که کسى براى او چراغى روشن نماید و یا او را دلجویى داده تا مقدارى از ترس و وحشتش کاسته گردد هیچ فریادرسى براى او نیست مگر اعمال نیکى که در دنیا انجام داده است و نماز یکى از بهترین دوستانى است که در آن لحظات حساس و وحشت انگیز به فریادش مى رسد. رفیق تنهایى او شده و نورى در تاریکى قبرش ایجاد مى کند. پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمودند: انَّ الصلاةَ تأتى الى المیت فى قبره بصورة شخص انور اللّون یونسه فى قبره ویدفع عنه اهوال البرزخ.
«همانا نماز بصورت انسانى سفید چهره وارد قبر میّت شده و با او انس مى گیرد و وحشتهاى برزخ را از او برطرف مى کند»(1).
همه موارد هفده گانه اى که بیان شد نشانه اهمیت و آثار این فریضه الهى بود. باشد که همه ما آنچنان که شایسته است به اهمیت آن پى برده و آثار آن را در حیات دنیوى و اخروى لمس نمائیم.
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ لئالى الاخبار، ج4 ص1.
فصل پنجم :
عذاب تارکین نماز
در این فصل به آینده اى که ترک کنندگان نماز را تهدید مى کند مطالبى بیان خواهیم کرد. با سیر اجمالى و مطالعه در آیات و روایات، نکات بسیار تکان دهنده اى درباره عقاب و عذاب تارکین نماز به چشم مى خورد برخى از آنچه که در متون دینى ما رسیده را در این بخش تبیین نموده تا شاید انذارى باشد براى همه کسانى که در این امر سهل انگارى نموده و یا احیاناً از این فرمان الهى سرباز مىزنند.
سختى دنیا و ترک نماز
به یاد خدا بودن و با ذکر و یاد او زندگى کردن موجب گشایش و آسایش حیات مادى است. تردیدى نیست که انسان همه امور زندگى را با تدبیر و اراده خود ادامه مىدهد و هر چه عاقلانه تر بیندیشد زندگى بهترى خواهد داشت و هر چه از بکارگیرى عقل و اندیشه در زندگى فاصله
بگیرد معضلات و مشکلات او در زندگى بیشتر خواهد بود. و لیکن این نکته را نباید فراموش کرد که همان عقل است که دستور به تعبد و عبودیت به انسان مىدهد به حدّى که گفته مى شود هرکس که عاقلتر است عابدتر است یعنى تکامل عقل در تعبد محض نسبت به پروردگار است.
پس عاقل کسى است که عابد باشد و جاهل کسى استکه از عبادت و ذکر خدا اعراض کند. به همین خاطر این گروه از افراد انسانى چون عقل خود را بکار نگرفته و از نعمت عقلانى بهره اى ندارند از یاد الهى غافلند و نتیجه این غفلت و رویگردانى از یاد خدا، قرار گرفتن در سختى ها و تنگناهاى زندگى است.
وَمَنْ اَعْرَضَ عَنْ ذِکرى فَاِنَّ له معیشةً ضنکاً ونحشره یوم القیامةِ أعمى.
«و کسى که از یاد من روى بگرداند معیشت و زندگى را بر او تنگ نموده و روز قیامت او را کور محشور مى کنم»(1).
و علت کورى او در روز قیامت شاید بدین دلیل باشد که در دنیا چشم حقیقت بین نداشته که این همه حقایق الهى را در زمین ببیند و کسى که حقایق بارز و آشکار الهى را در طول عمر خود مشاهده نکند و اقرار به حقیقت ربوبى ننماید در واقع در همین دنیا نابیناست و کسى که در این دنیا نابینا باشد در قیامت نیز نابینا محشور مىگردد. ومَنْ کان فى هذِهِ اَعْمى فهو فى الآخرةِ اعمى واَضَلُّ سبیلاً.
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سوره مبارکه طه، آیه 124.
«و کسى که در این دنیا کور باشد پس او در آخرت کور است و گمراهتر»(1).
پس کسى که چشم خود را ببندد و حقایق هستى را مشاهده نکند به یاد جهان آفرین و خالق نظام هستى نمىافتد و وقتى کسى به یاد خالق نباشد به انحراف و بیراهه مىافتد و کسى که به بیراهه افتد دائماً در سختى است.
در روایات وارده از معصومین(علیهم السلام) نابینایى و سختى و تنگناى زندگى به ضعف و کمبود مسائل روحى و معنوى تعبیر شده است. و گفته شد که کورى قلب بدترین کورى و نابینائى است(2).
دانشمندان امروزى هم معتقدند که بیشتر سختى هاى زندگى نشأت گرفته از ضعف روحى و وابستگى به امور مادى است. آنکس که امید و ایمان به خدا دارد و به حقیقت هستى دل بسته باشد از سختىها و نگرانى ها در امان است، این نکته هم در زندگى فردى و هم در حیات اجتماعى صادق است.
برخى گمان مى کنند که تنگى زندگى در کمبود در آمدهاى مادى است ولى این بینش از دیدگاه دین پذیرفته نبوده و با فرهنگ اسلامى هیچ سازگارى ندارد و عقل هم چنین دیدگاهى را تأئید نمى کند. به این دلیل که اگر نگرانىها و سختى هاى زندگى با پول و تمکنات مادى قابل حل بود پس مى بایست افراد متموّل و سرمایه دار هیچ مشکلى در زندگى نداشته و
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سوره مبارکه اسراء، آیه 72.
2 ـ تفسیر نور الثقلین، ج3 ص196.
سعادتمندترین افراد جامعه باشند در حالیکه مشکلات و سختى هاى آنها به مراتب بیشتر از دیگران است. با توجه به همین نکته است که قرآن علت اصلى اضطرابات و نگرانى ها و مشکلات زندگى را در اعراض و رویگردانى از یاد خداوند یعنى ترک نماز و عبادات مى داند.
علامه طباطبائى صاحب تفسیر ارزشمند المیزان در تفسیر آیه 124 سوره طه مى فرمایند:«اگر خداى تعالى فرمود: کسى که از ذکر من اعراض کند معیشتى تنگ دارد براى این است که کسى که خدا را فراموش کند و با او قطع ارتباط نماید دیگر چیزى غیر دنیا نمىماند که وى به آن دل ببندد و آن را مطلوب خود قرار دهد. در نتیجه همه کوششهاى خود را منحصر در آن مىکند و به اصلاح آن مىپردازد و روز به روز آن را توسعه بیشترى مىدهد و به تمتّع آن سرگرم مىگردد و این معیشت او را آرام نمىکند چه کم باشد و چه زیاد، چون هر چه بدست آورد به آن حد قانع نگشته و راضى نمىشود و دائماً چشم به زیادهتر از آن مىدوزد بدون اینکه این حرص او به جایى منتهى گردد. پس چنین کسى دائماً در فقر و سختى بسر مىبرد و همیشه علاقمند به چیزى است که ندارد. در حالیکه اگر خداى خود را مىشناخت و به یاد او بود این حالت را نداشت»(1).
پس براى ما مسلمانان جاى هیچ تردیدى وجودندارد که گشایش زندگى و سعادت و آرامش دنیا و آخرت در پرتو ایمان به خداوند و یاد او
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ المیزان، ج14 ص224.
نهفته و همه تنگناهاى زندگى و ناهموارىهاى آن از عدم بکارگیرى عقل و دورى از تعالیم دین سرچشمه مىگیرد. و آرامترین زندگى در دنیا و نیز در آخرت نصیب مؤمنترین افراد و ناآرامترین آن براى غیر مؤمنین است.
ضلالت و گمراهى نتیجه ضایع کردن نماز
آنان که در مقابل انبیاى الهى ایستادهاند و از خود مقاومت نشان داده و به سخنان حکیمانه آنان توجه نکردند افرادى بودند که تابع هواهاى نفسانى و امیال حیوانى خویش بودند یعنى خواهشهاى نفسانى را بر خواستههاى و حیانى انبیاء ترجیح دادند و تسلیم بت نفس خویش شدند.
قرآن کریم از این گروه چنین یاد مىکند که اینها اگر به یاد خدا بودند و هواى خود را خداى خود قرار نمىدادند و نماز و عبادات خود را ضایع نمىساختند قطعاً به این گمراهى نمىافتادند که در مقابل خدا و رسولان الهى بایستند. این نکته در قرآن درس بسیار خوبى است که بدانیم هرگاه عدهاى از مردم در هر زمانى در برابر تعالیم دین و دستورات الهى ایستاده و در مقابل آن موضع گرفتهاند این گمراهى و ضلالت نتیجه غفلت از یاد خداوند و تضییع عبادت است. چون ممکن نیست که کسى یا گروهى به یاد خدا باشند و عبادت و نماز خود را داشته باشند و در عین حال با انبیاى الهى مخالفت ورزند.
هرگز این دو امر قابل جمع نیست که هم نماز را داشته باشند و هم با پیامبران مخالفت ورزند چون اولین و مهمترین ره آورد انبیاى الهى نماز
بوده است.
این یک اصل و قاعده کلى است که هدایت یافتگان در طول تاریخ، سجده کنندگان و نمازگزاران و عبادت پیشگان و گمراهان و ضالین، هوا پرستان و غافلان از یاد خدا و تارکین نماز بودهاند.
چنان ارتباط محکم و پیوند عمیق میان گمراهى و ضلالت با ترک و تضییع نماز برقرار است که خداوند در قرآن کریم چنین مىفرماید:
اولئک الذین انعم اللهُ علیهم من النبیین من ذریّة آدم و ممَّنْ حملنا مَعَ نوح وَمِنْ ذریةِ ابراهیم واسرائیل ومِمَّنْ هدینا و اجتبینا اِذا تُتلى علیهم آیاتُ الرحمن خَرُّوا سُجّداً وبُکیّاً فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهم خَلْفٌ اَضاعُوا الصلاةَ واتّبعوا الشهوات فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیّاً.
«آنها پیامبرانى بودند که خداوند مشمول نعمتشان قرارداده بود از فرزندان آدم و از کسانى که با نوح بر کشتى سوار کردیم و از دودمان ابراهیم و یعقوب، از آنها که هدایت کردیم و برگزیدیم آنها کسانى بودند که وقتى آیات خداوند رحمان بر آنان خوانده مىشد به خاک مىافتادند و سجده مىکردند در حالیکه گریان بودند. امّا بعد از آنان فرزندان ناشایستهاى روى کار آمدند که نماز را ضایع کردند و پیروى از شهوات نمودند و به زودى مجازات گمراهى خود را خواهند دید»(1).
اینکه چرا خداوند از میان تمام عبادات روى نماز تأکید فرموده است شاید به این جهت باشد که نماز مانع اصلى انسان از گناهان است و وقتى که این مانع برداشته شود و سد شکسته گردد گمراهى و غوطه ورشدن در
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سوره مبارکه مریم، آیه 58 ـ 59.
شهوات نتیجه قطعى آن است یعنى همانطور پیامبران ارتقا مقام خود را از یاد خدا شروع کردند و با یاد خدا به خاک مىافتادند و سجده مىکردند این گروه نیز سقوط و انحرافشان از فراموش کردن یاد خدا شروع شد»(1).
پس توجه به شهوات و پیروى از آن وقتى که جاى نماز و عبادت و یاد خدا را بگیرد جز گمراهى و ضلالت هیچ نتیجه و ثمره دیگرى نخواهد داشت. بنابر این با این عمل نه فرد از گمراهى در امان قرار مىگیرد و نه جامعه.
سختترین عذاب دوزخ براى بىنمازان
در مورد اوّل گفته شد که تارکین نماز، سختترین شرایط زندگى را در دنیا دارند و هیچ راحتى و گشایشى براى آنها در حیات و زندگى مادى نیست. و چون خدا را از یاد بردهاند در نتیجه خدا هم دست لطف و رحمت خویش را از سرشان کوتاه و آنان را در تنگناى زندگى رها ساخته است. به هر سمتى که روى مىآورند درهاى رحمت الهى را به سوى خود بسته مىبینند و در حقیقت در تمام عمر خویش تا زمانى که به درگاه الهى توبه نکنند و به سوى او باز نگردند در لجنزار زندگى حیوانى و مادى خویش غرقند و دائماً در فشار روحى بسر مىبرند. این عذاب و عقاب قبل از مرگشان است که در این دنیا خداوند نصیبشان کرده است و امّا بعد از حیات مادى و مرگشان، عذاب سختى آنها را تهدید مىکند. بعد از
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ تفسیر نمونه، ج13 ص102 (چاپ دوّم).
مرگ عذابى که براى این گروه در پیش است قطعاً قابل مقایسه با عذاب دنیوى نیست. از آیات و روایات چنین بر مىآید که سختترین عذاب دوزخ براى تارکین نماز است.
قرآن مناظره بهشتیان با مجرمان را چنین بیان مىفرماید که: یتسائلون عن المجرمین ماسلککم فى سقر قالوا لم نک من المصلّین.
«اهل بهشت سئوال مىکنند از مجرمان که چه چیز شما را به دوزخ فرستاد؟ مىگویند ما از نمازگزاران نبودیم»(1).
و یا در آیه دیگر خداوند مىفرمایند: انّ الّذین یستکبرون عن عبادتى سیدخلون جهنّم داخرین.
«آنان که از عبادت کردن به خداوند تکبر مىورزند هر چه زودتر ذلیلانه به جهنّم فرو خواهند رفت»(2).
پس قعر جهنّم جاى کسانى است که از نماز سر باز مىزنند و در برابر عظمت پروردگارشان استکبار مىورزند چنین افرادى قبل از مرگ، نامشان در لیست اهل جهنّم ثبت است. چنانچه رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم)فرمودند: مَنْ ترک الصلاة متعمّداً کُتِبَ اسمه على باب النّار ممَّنْ یدخلها.
«هر که عمداً نمازش را ترک کند بر در جهنّم نامش جزء دوزخیان نوشته شده از کسانى که داخل آن مىشوند»(3).
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سوره مدثر، آیه 40 ـ 43.
2 ـ سوره مبارکه غافر، آیه 60.
3 ـ کنز العمّال، ج7 ص19090.
هرگز از خاطرم محو نمىشود زمانى که آن استاد بزرگوار در تفسیر سوره واقعه که درباره اوصاف اهل بهشت و جهنّم سخن مىگوید آن داستان زیبا را از خودش نقل کردهاند. به نظر مىرسد که بیان آن براى خوانندگان خصوصاً جوانان مفید و مؤثر باشد. فرمودند که من مدتى بود که از خدا حاجتى را طلب و درخواست نمودم و آن خواستهام این بود که در عالم رؤیا بهشت و دوزخ را به من نشان دهد و من قبل از مردن معرفتى نسبت به آن پیدا کنم. طورى نباشد که قبل از رؤیت بمیرم. مدّتى دعاى مخصوص در مفاتیح را مىخواندم تا اینکه بعد از ریاضتهایى شبى خواب دیدم که من مردهام، خانواده و اطرافیان جمع شده مرا غسل و کفن نموده وارد قبرستان کردند. نماز میّت را خوانده مرا وارد قبر نمودند (همه اینها در حالتى است که روحم بر جسم من مسلط است). بعد از اینکه تشیع کنندگان رفتند نورى از بالاى سرم ظاهر شد که من به همراه این نور به راه افتادم.
(یومَ ترى المؤمنین والمؤمنات یسعى نورهم بین ایدیهم وبایمانهم بُشریکم الیوم جنّات تجرى من تحتها الانهار خالدین فیها ذلک هو الفوز العظیم.
«روزى را مىبینى که مردان و زنان با ایمان که نورشان پیشرو و در سمت راست آنان به سرعت حرکت مىکند (و به آنان مىگویند) بشارت با دبر شما امروز به باغهایى از بهشت که نهرها زیر درختانش جارى است جاودانه در آن خواهید ماند و این پیروزى بزرگى است». (آیه 12 سوره حدید).
وارد باغ وسیعى شدم که بسیار سرسبز و زیبا بود طورى که من در دنیا
باغى به آن زیبایى ندیده بودم مقدارى به جلو رفتم دیدم عدهاى بر سر سفرهاى رنگین نشستهاند وقتى مرا دیدند به احترام بلند شده و مرا دعوت به پذیرائى نمودند مقدارى از آن میوههاى لذیذ را خوردم بعد بلند شدم که قدمى بزنم. در حال قدم زدن در این باغ بودم که دفعةً در منطقه تاریکى افتادم دیدم سنگهاى ریزى همانند پارههاى آتش از بالاى سرمان فرود مىآید به صورتى که هیچ کس از آسیب آن در امان نیست فریاد و شیون زیادى به گوش مىرسید من بخاطر اینکه از این حادثه سالم بمانم دست به قنوت برداشته و شروع به دعا و نیایش نمودم در این حالت هیچ یک از این سنگها به من اصابت نمىکند در حالیکه ناله و شیون آن افراد همانگونه ادامه دارد به آنها گفتم بلند شوید براى نماز و دست به دعا بردارید تا سنگها به شما اصابت نکند آنها در جواب گفتند که ما اهل نماز نبودیم و قدرت ایستادن نماز را نداریم. اینجا بود که از خواب بیدار شدم فهمیدم که آن باغ زیبا و وسیع بهشت بود و این هم جهنّم.
آرى آنان که در این دنیا تارک نماز باشند توانایى و قدرت نیایش و نماز در آخرت از آنان سلب مىگردد و آنها که اهل نماز باشند مىتوانند دست به دعا برداشته با خداى خود راز و نیاز نمایند و از نماز شفاعت طلب کنند باشد که انشاء الله همه ما با اقامه نماز در دنیا از عذاب دنیوى و اخروى نجات یافته و نماز را بهترین توشه براى آخرت خود قرارداده و بعنوان بهترین شفاعت کننده در عالم آخرت از آن بهره گرفته و استفاده نمائیم زمانى که هیچ عملى جز عبادات و طاعات به فریاد آدمى نمىرسد.
ترک نماز عامل انهدام دین
قبلاً به این نکته اشاره شد که از آیات و روایات استفاده مىشود که نماز به معناى تمام دین است و نماز یعنى همه دین، اگر چنین باشد که نماز به معناى تمام دین باشد در واقع ترک نماز به معناى ترک دین است. یعنى کسى که نمازش را ترک نماید دین خود را از دست داده است. این سخن صریح و روشن پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) است که فرمودند: الصلاة عماد الدین فَمَنْ ترک صلاتَهُ متعمداً فقد هدم دینه.
«نماز پایه دین است پس کسى که نمازش را عمداً ترک نماید دینش را منهدم کرده است»(1).
در ادامه همین روایت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) مىفرمایند: وَمَنْ ترک اوقاتها یدخل الویل والویلُ واد فى جهنّم کما قال الله تعالى ویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون. «و کسى که اوقات نماز را ترک کند داخل در ویل مىشود و ویل سرزمینى است در جهنّم چنان که خداوند فرمود: ویل جاى نمازگزاران است آن نمازگزارانى که در نماز خود سهو کننده و غافلند»(2).
پس تارکین نماز منهدم کنندگان دینند و آنان که نماز را به وقت آن اقامه نمىکنند و سبک مىشمارند مستحق وادى جهنمند.
و از امام صادق(علیه السلام) روایت است که فرمودند: «مردى نزد رسول
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ جامع الاخبار، ص71.
2 ـ جامع الاخبار، ص71.
خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) آمد و عرض کرد یا رسول الله مرا نصیحتى بفرمائید حضرت فرمود: نماز را عمداً رها مکن کسى که نماز را عمداً ترک کند ملّت اسلام از او بیزار است».(1).
وقتى که انسان با ترک نماز دین خود را از دست دهد قطعاً اعمال نیک او هم نزد خداوند پذیرفته نیست و تمامى اعمال خیرى که انجام دهد باطل خواهد بود. چنانچه در روایت وارده شد که: «هر کس نمازش را بدون عذر ترک نماید عمل او باطل است»(2).
بنابر این آنان که در دنیا اهل نماز نبوده ولى اعمال خیر انجام مى دهند نباید در آخرت توقّع ثواب و پاداش داشته باشند چون اینان با ترک نماز هم دین خود را از دست داده اند و هم آخرت و پاداش اخروى را.
گناه کسى که به بى نماز کمک کند
همه مطالبى که تا بحال مطرح شد درباره افرادى بود که خود اهل نماز نبوده و یا بدان اهمیت نمى دادند امّا جاى این سئوال وجوددارد که پرسش شود نحوه برخورد و رفتار با آنان باید چگونه باشد؟ آیا مىتوان با آنان پیمان دوستى و رفاقت ایجاد کرد و در مواقع مشکلات به آنها کمک رساند؟ ارتباط با افراد بىنماز در اسلام چه حکمى دارد؟ در جواب و پاسخ به این سئوال باید گفت که اگر ارتباط مؤمنین با این گروه موجب اصلاح عقاید و تغییر رفتارشان گردد بنحوى که براى انجام تعالیم دین
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ وسائل الشیعه، ج3 ص29.
2 ـ جامع الاخبار، ص71.
تمایل از خود نشان دهند امر پسندیده و خوبى است و یا اگر احتمال در آگاهى آنان به جنبه عملى دین برود باز تأکید بر ارتباط با آنان شده است چون بسیارى از آنان که به اعمال عبادى دین اهمیت نمى دهند بخاطر سستى و تنبلى و یا عدم معرفت و آگاهى لازم است بنابر این به تدریج مىتوان آنها را به نماز خواندن متوجه ساخت و اهل نمازشان نمود.
ولى اگر چنانچه هیچ احتمالى در رویگردانى آنان به امور دینى وجود نداشته باشد و در حقیقت نوعى عناد و دشمنى در روحیه شان وجود داشته باشد و ارتباط و دوستى با آنان به هیچ وجه در انعطاف روحىشان تأثیرى نداشته باشد نه تنها از ارتباط با آنها بلکه از هر نوع کمک مادى و مالى نسبت به ایشان شدیداً نهى شده است. آنچه از سیره عملى معصومین(علیهم السلام) بدست مى آید همین است و در موارد مقتضى و جاهاى مناسب با قول و عمل این سنت را تبلیغ و ترویج مىنمودند.
رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) که خود الگوى آداب و اخلاق اسلامى بوده و کثیرى از انسانهاى مشرک را با خلق و خوى الهى خود به دین دعوت کرده اند در لحنى بسیار شدید چنین مى فرمایند:
مَنْ اَعانَ على تارکَ الصلاة بلقمة او کسوة فکانَّما قتل سبعین نبیّاً اوَّلهم آدم وآخَرهم محمّد.
«کسى که به تارک نماز با دادن طعامى یا لباسى کمک رساند مثل این است که هفتاد پیغمبر را کشته و به قتل رسانده که اوّل آنها حضرت آدم و آخر ایشان حضرت محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) است»(1).
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ جامع الاخبار، ص71.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( چهارشنبه 86/4/27 :: ساعت 10:58 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مرنجان و مرنجعزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) استسعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلامسبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلامپیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلامامام حسین علیه السلام در آیینه زیارتپیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»[عناوین آرشیوشده]